آیا مشاهده هرگونه علایم عصبی در گاو نشانه
هاری است و باید از مداخلات درمانی خودداری نمود؟
(با تاکید بر توصیف کزاز و کزاز علفی به
ویژه در مناطق پرباران)
دکتر سیده سمانه نقیبی
کارشناس شبکه دامپزشکی املش
تشخیص بالینی هاری یکی از دشوارترین و مهمترین تشخیصهایی است
که دامپزشک باید انجام دهد. مطالعات بر شباهت یافتههای بالینی در هاری با یافتههای
موجود در سایر بیماریهای عصبی در گاو، تأکید میکند.
هاری در گاو مانند سایر گونهها به دلیل سختی تشخیص و تمایز آن از
سایر بیماریهای شایع عصبی برای دامپزشک بسیار حائز اهمیت است. این امر به ویژه در
زمان قضاوت در مورد گاوهای جوان و پرتولید و همچنین در گوسالهها به خوبی احساس میشود
و تشخیص اشتباه علاوه بر تشویش اذهان عمومی، منجر به بروز خسارات اقتصادی سنگین هم
از لحاظ معدومسازی و حذف دام از گله و هم از لحاظ هزینههای تحمیلی ناشی از مصرف
واکسن هاری در دامهای موجود در شعاع یک کیلومتری و همچنین افراد در تماس با دامهای
مبتلا خواهد شد.
کمااینکه عوارض ناشی از تجویز واکسن هاری در گاوهای شیرده و
درحال تولید هنوز به درستی بررسی نشده
است. لذا تشخیص تفریقی صحیح علایم بالینی هاری از
سایر بیماریهای عصبی قابل درمان، قبل از مرگ دام و نمونهبرداری از آن بسیار
ضروری است. شخصا معتقدم معاینه دقیق و تلاش برای درمان و ادامه زندگی حق هر حیوانی
است. قدم اول برای مبارزه و کنترل یک بیماری، شناسایی و تفریق دقیق آن از سایر
بیماریهاست و جنگیدن با دشمن فرضی امکانپذیر نخواهد بود. لذا استفاده از تجربیات
همکاران میدانی و قطع زنجیره ارتباطی دامهای اهلی با حیات وحش، نیز کمک شایانی به
کنترل هاری خواهد نمود.
دوره نهفتگی هاری در گاو به صورت متغیر از سه هفته تا شش ماه
یا بیشتر پس از زمان گزش یا در معرض قرارگیری با عامل میباشد. این مورد احتمالاً به
تمایز بالینی آن از سایر بیماریهای رایج سیستم عصبی کمک میکند. ویروس هاری بسیار
کند بوده و بر اساس دستورالعمل دامپزشکی گوشت دام هارگزیده ظرف 48 ساعت پس از گزش
به شرط حذف موضع قابل مصرف خواهد بود. بنابراین در زمان بروز علایم عصبی در دامی
با سابقه گزش طی چند روز گذشته، نباید به هاری شک کرد. هر زخمی در صورت عدم شستشو
و ضدعفونی مستعد آلودگی با عوامل موجود در خاک به ویژه کلستریدیومهاست.
بیماریهایی چون: مننژیت، مسمومیت، انتروتوکسمی، هیپوویتامینوز A و هیپومنیزیمی نیز
معمولا با بروز علایم عصبی در گوسالهها مشخص میشوند.
گوسالههای مبتلا به مننژیت ناشی از استرپتوکوک، پاستورلا، یا کورینهباکتریوم
پیوژنز ناشی از عفونت از طریق ناف یا دستگاه گوارش با علایمی چون: تب، کوری، ناهماهنگی،
ضعف، زمینگیری همراه با تشنج، اپیستوتونوس (حالتی غیرطبیعی که در آن کمر به دلیل
اسپاسم عضلانی به شدت قوس میشود) و سفتی عضلانی را نشان میدهند. با توجه به
اینکه کوری و اپیستوتونوس در هاری دیده نمیشود، به خوبی از هاری قابل تمایز است.
در مسمومیت حاد، شروع ناگهانیتر است و اغلب حیوانات در مدت زمان
کوتاهی مرده پیدا میشوند. در سایر موارد: کوری، ازدیاد حساسیت به محرکهای محیطی،
قفلشدن شدید فکها با تولید بزاق کفآلود، لرزش عضلانی و زمینگیری با تشنجهای شدید
کلونیک- تونیک شایع است. این علائم مشخصه مسمومیت حاد است که در گوسالهها شایعتر
است. مسمومیت تحت حاد، که در حیوانات بالغ شایعتر است، ممکن است به دلیل بروز فلجی
و زمینگیری، هاری را بیشتر شبیهسازی کند، اما ویژگی اصلی مسمومیت تحت حاد، آنسفالومالاسی
همراه با کوری، فشار دادن سر به اجسام، ازدیاد حساسیت نسبت به محیط اطراف، اتساع مردمک و استاز کامل شکمبه
میباشد. از طرفی در مسمومیت تحت حاد، نعرهزدن و خمیازه (حرکتی مشابه نعرهزدن که
به دلیل فلجی حنجره صدایی خارج نمیشود) دیده نمیشود و به راحتی از هاری قابل
تمایز است.
انتروتوکسمی در گوسالههای گوشتی جوان که از گاوهای پرتولید شیر
میخورند، دیده میشود و در اثر مسمومیت با سم نوع
D
کلستریدیوم پرفرنجنس ایجاد میشود. این بیماری با علائم عصبی
مشخص میشود. در ابتدا، بیحالی، جداشدن از گله، کوری و دمای طبیعی یا کمی بالاتر قابل
مشاهده است. این حالت معمولا با لگدزدن به شکم، حرکات دایرهای، دویدن و برخورد با
دیوارها، تلوتلو خوردن، افتادن و درازکشیدن همراه با دست و پا زدن، تشنجهای کلونیک،
ترشح بزاق کفآلود و مرگ سریع دنبال میشود. گاهی ممکن است مدفوع قهوهای شکلاتی با
پوشش مخاطی مشاهده شود. در بیماری هاری، معمولا تاکید بر فلج صعودی پیشرونده است و
علایم کوری و تشنج مشاهده نمیشود، بنابراین به راحتی قابل تمایز است.
شکل خشمگین هاری در گوسالهها ممکن است شبیه هیپوویتامینوز A
باشد، اما تنها در کمبود ویتامین آ است که گوساله علایمی چون: کوری،
گشاد شدن مردمک چشم، افتادن و تلوتلو خوردن همراه با دورههای زمینگیری، و حالت اغما
را نشان خواهد داد. علاوه بر این تشنج در گوسالههایی که دارای جیره کمبود ویتامین
هستند گزارش شده است. فلج اندامهای خلفی نیز ممکن است در گوسالههای دارای کمبود ویتامین
آ رخ دهد، اما پیشرونده نیست و معمولاً کوری وجود دارد، بنابراین به راحتی از هاری
قابل تمایز بوده و به درمان پاسخ خواهد داد.
کزاز هیپومنیزیمی در گوسالههای دو تا چهار ماهه یا گاهی بزرگتر
رخ میدهد که با رژیم غذایی شیر کامل تغذیه میشوند. علائم معمولاً در زمان شروع حاد
هستند و گاهی بلافاصله پس از تغذیه رخ میدهند. گوسالههای مبتلا بسیار مضطرب هستند،
در هنگام لمس بیش از حد تحریکپذیر هستند و سر خود را به شدت تکان میدهند. در همان
زمان، قفلشدن فکها، نیستاگموس، پرولاپس پلک سوم و لرزش عضلانی عمومی رخ میدهد
که به سرعت با زمینگیری و تشنج عمومی همراه خواهد شد. سپس با اپیستوتونوس، نیستاگموس
شدید، اسپاسم شدید اندامها و افزایش ضربان قلب تا 200 بار در دقیقه دنبال میشود.
مرگ معمولا طی چند ساعت اتفاق میافتد. این شروع حاد، دوره کوتاه و وجود تشنج از ویژگیهای
هاری نیست و البته به راحتی به تزریق زیرجلدی محلولهای حاوی منیزیم قابل درمان
است.
اما هاری در گاوهای بالغ، باید از استونمی عصبی، لیستریوز و مسمومیت،
کزاز و تتانی هیپومنیزمی (کزاز علفی) به دلایل مختلف، تفریق شود. کتوز یا استونمی عصبی
معمولاً در گاوهای شیرده رخ میدهد و حیوانات مبتلا علائمی را نشان میدهند که بیشباهت
به هاری خشمگین نیست. با این حال، لیسیدن شدید پاها، تولید مقادیر زیادی بزاق کف آلود،
ازدیاد حساسیت، تعریق، راهرفتن با گامهای بلند به ویژه در پاهای جلویی مشهود است
و البته کتونوری قوی که در هاری دیده نمیشود. علاوه بر این، این علائم معمولاً بیش
از چند ساعت دوام نمیآورند. پاسخ به درمان در دام مبتلا به کتوز شاهد تاییدی دیگری
است.
لیستریوز معمولا با افسردگی، بیاشتهایی، تب خفیف و فلج یک طرفه
صورت مشخص میشود. لیستریوز باعث افتادگی گوشها، پلکها، لبها و در برخی موارد از بین رفتن
حرکت سوراخهای بینی در یک طرف میشود. چرخش ثابت در یک جهت با انحراف سر معمولاً دیده
میشود. برخی از موارد لیستریوز با درگیری شدید مغز به سرعت به سمت زمینگیری، فلج
عمومی و افسردگی همراه با پاسخ ضعیف به محرکها پیشرفت میکند. متعاقبا در موارد
ابتلا به لیستریوز، نعرهزدن یا خمیازه وجود ندارد. رفلکس مقعدی معمولا وجود دارد و
حیوان هنوز میتواند پاهای خود را حرکت دهد، بنابراین از هاری قابل تمایز خواهد
بود.
پلیانسفالومالاسی در همه گروههای سنی رخ میدهد، اما در گاوهای
جوان از چهار ماهگی تا 18 ماهگی بیشتر و در گاوهای بالغ نادر است. کوری معمول است،
فشار دادن سر به اجسام، گیجی شدید، زمینگیری و اپیستوتونوس همراه با نیستاگموس همگی
بسیار شایع هستند. شروع زمینگیری با اپیستوتونوس در حیوانات جوان ناگهانیتر و شدیدتر
است، در حالی که گاوهای مسن تا چند روز در برابر زمینگیری مقاومت میکنند. اما مرگ
در هر دو گروه معمول است. گاها دامهای مبتلا
به درمان به موقع با تیامین پاسخ مناسبی خواهند داد.
کزاز یک بیماری سمی کشنده حاد است که توسط یک نوروتوکسین خاص
به نام تتانواسپاسمین که توسط باکتری کلستریدیوم تتانی تولید میشود، ایجاد میشود.
کلستریدیوم تتانی یک باکتری گرم مثبت و اسپورساز است که در شرایط بیهوازی در بافت
نکروز رشد میکند. کلستریدیوم تتانی در 30 تا 42 درصد نمونههای خاک جهان و در دستگاه
گوارش و مدفوع حیوانات به ویژه اسب و همچنین در بزاق برخی حیوانات یافت میشود. یکی
از مهمترین درگاههای احتمالی برای ورود ارگانیسم، دستگاه تناسلی دام در زمان زایمان
میباشد. تنوع قابل توجهی در حساسیت بین گونههای حیوانی وجود دارد، اسب حساسترین
و گاو کمترین حساسیت را دارد.
علایم بالینی طی 3 تا 21 روز پس از آلودگی یا بروز تصادفی
زخم یا شاخبری قابل مشاهده است که عبارتند از: افزایش درجه حرارت بدن، خشکی عمومی،
سفتی عضلانی، قفلشدن فک، ترشح بزاق از دهان، گشادشدن سوراخهای بینی، تلاشهای ناموفق
برای بلع آب و راهرفتن نامتعادل، سختشدن گوشها و انحنای مشخص نوک گوشها، سفتشدن
دم و کشیدهشدن آن به یک طرف و اپیستوتونوس یا خمیدگی ستون فقرات، کمانی شدن آن و
کشیدگی گردن (به منظور تلاش برای تنفس راحتتر)، پرولاپس پلک سوم (اولین و ثابتترین
علامت بود که میتوان آن را با ضربهزدن به ناحیه زیر چشم حیوان تشدید کرد)، ازدیاد
حساسیت با پاسخ شدید نسبت به محرکهای محیطی و مرگ مشخص میشود.
تصویر 1- به ترتیب از راست به چپ در ردیف
بالا: کشیدهشدن دم به یک طرف، انحنای نوک گوش، قفل شدن فک، در ردیف پایین:
پرولاپس پلک سوم و کمانیشدن ستون فقرات در موارد ابتلا به کزاز در گاو
در این موارد معمولا پس از جداسازی و قرنطینه دام در مکانی به
دور از محرکهای محیطی، به کارگیری یک پروسه درمانی عاجل توصیه میشود که عبارتند
از: شستشو و ضدعفونی دستگاه تناسلی با محلول 3 درصد پراکسید هیدروژن، تجویز آنتیبیوتیک
پنی سیلین G پروکائین
در دوز بالا 30000 واحد بینالمللی به ازای هر کیلوگرم وزن بدن دو بار در روز به مدت
4 روز، تجویز ضدالتهاب کتوپروفن 3 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت عضلانی
در فواصل 24 ساعته، تجویز شلکننده عضلانی کلرپرومازین 1 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم
وزن بدن به صورت عضلانی سه بار در روز به عنوان یک درمان حمایتی برای کنترل اسپاسم
عضلانی توصیه میشود. همچنین سرمتراپی با محلول
سالین هیپرتونیک (2/7 درصد) و دکستروز (5 درصد) از روزی که حیوان قادر به تغذیه نبود،
به صورت روزانه توصیه میشود. تجویز آنتیتوکسین
کزاز، پس از ظاهرشدن علائم بالینی توصیه نمیشود و معمولا در دسترس هم نیست.
تتانی هیپومنیزیومی یا کزاز علفی یا کزاز شیردهی: این اختلال
به دنبال کاهش منیزیم جیره در تأمین احتیاجات نگهداری و شیردهی معمولا
در اواخر پاییز، زمستان و اوایل بهار رخ میدهد که میتواند پیرو کاهش آن در جیره یا علوفه موجود در مراتع مورد چرای دام، شرایط سخت
آب و هوایی و حملونقل رخ دهد.
سطوح پایین منیزیم خون (هیپومنیزیمی) معمولاً با سطوح پایین
کلسیم خون در گاوها در اواخر آبستنی و گاوهای شیروار همراه است. این سطوح پایین به
این معنی است که ماهیچههای بدن نمیتوانند به درستی کار کنند، بنابراین حیوان
اغلب به دلیل نارسایی تنفسی تلف میگردد.
جذب منیزیم با وجود مقادیر بالای نیتروژن و پتاسیم و کمبود سدیم
و فسفر کاهش مییابد. خاک، به دلیل دارابودن میزان بالایی پتاسیم و کودهای حاوی پتاس
و نیتروژن بالا فاکتور خطر مهمی برای بروز کزاز علفی است. درحالیکه این عارضه بهطورمعمول در گروهی از دامها با تغذیه علوفه
سبز ایجاد میشود. چرای دام از علوفهی پر آب و محصولات سبز غلات سریعالرشد
به خصوص پس از بارندگی در دامهای با چرای آزاد در مراتع و مناطق جنگلی ممکن است منجر
به آلکالوز و کاهش دسترسی به کلسیم و افزایش هیپومنیزیمی شود و از طرفی ظن تماس با
حیوان وحشی را افزایش دهد.
هیپومنیزیومی در حیوانات بالغ با شروع ناگهانی همراه است و به
سه فرم دیده میشود: فرم حاد: دام از چراکردن دست میکشد و حتی قدرت بلع آب را
ندارد. انقباض و انبساط آنی ماهیچهها را از خود نشان میدهد و سیخشدن گوشها و حرکات
سریع آن قابل مشاهده است. دام بسیار تحریکپذیر است و در اثر واردکردن تحریک (به
ویژه لمس) نعره میکشد و به این طرف و آنطرف دیوانهوار فرار میکند. بنابراین هیجان،
تاختن و نعرهزدن و عدم بلع آب از نشانههای این بیماری است که با هاری مشترک است.
همچنین دام دچار دندانقروچه، اپیستوتونوس و عدم تعادل است و روی زمین افتاده و دچار
تشنجهای کلونیک و حرکات پارویی در دست و پاها میشود.
نیستاگموس، قفلشدگی فک، سندرم خنده کزازی (تشنج ماهیچههای
صورت و زبان سبب پیدایش قیافه خندان با مشاهده دندانهای فک پایین گاو و بیرون افتادن
زبان[1] و گیرافتادن
آن در بین دوفک خواهد شد) و ترشح کف از دهان و گاها بینی، پوشاندهشدن چشم بوسیله پلک
سوم، چشمهای از حدقه بیرونزده و کوری جنونآور با حرکات سریع و شتابزده از سایر
علایم قابل انتظار میباشند.
تصویر 2- پرولاپس پلک سوم
و سندرم خنده کزازی
بین حملات تشنج، دام کاملاً آرام روی زمین دراز میکشد، ولی
در اثر تحریک یا لمس حیوان مجدد دچار تشنج شده و ممکن است در طی یکی از این حملات تلف
شود. تعداد تنفس و پالس قلبی تا 120-100 بار در دقیقه افزایش مییابد و دمای بدن به
علت انقباضات عضلانی ممکن است به ۴۰ تا ۴۱ درجه برسد. این فرم بیماری به درمان خوب
جواب میدهد.
فرم تحت حاد: در این نوع بمدت ۳ الی ۴ روز حیوان کماشتهایی
مختصری را نشان میدهد. سپس حرکات پاهای حیوان ناموزون شده و دچار عدم تعادل میگردد
و در مقابل تحریک حیوان به حرکت، مقاومت میکند. دام محتاطانه حرکت میکند و دم را
کمی بالا میگیرد. مرتباً سرش را تکان میدهد و تعداد دفعات ادرار افزایش و میزان تولید
شیر کاهش مییابد و دام حتی از شیردادن به گوساله خودداری میکند. از طرفی حرکات شکمبه
کاهش یافته و دام دچار نفخ و تنسموس شده، به طوریکه پرولاپس رکتوم نیز گاها قابل
مشاهده است. سپس دام دچار لرزش عضلانی شده، فکها کاملا قفل میشود و حیوان سرش را
عقب نگه میدارد. ایجاد صدا یا حرکات ناگهانی و یا لمس دام، منجر به بروز تشنج در دام
میشود. حیوانی که علائم فرم تحت حاد را نشان میدهد ممکن است طی چند روز بهبود یافته
و یا زمینگیر شده و به فرم حاد بیماری گرفتار شود. این فرم بیماری به درمان جواب میدهد
ولی تمایل زیادی به عود بیماری دارد.
تصویر 3- نفخ و پرولاپس
رکتوم
فرم مزمن: در تعداد زیادی از دامهای گله، میزان منیزیم سرم
کمتر از حد طبیعی است ولی علائمی را نشان نمیدهند. فقط تعداد کمی از دامهای گله علائم
مبهمی مثل گیجی، تنبلی، تغییر اشتها را نشان داده و تعدادی از دامها، علائم اصلی بیماری
را نشان میدهند. در مجموع، نشانههای پرولاپس پلک سوم، تشنج، قفلشدگی فکها، سندرم
خنده کزازی و بزاق کفآلود از مشخصات هاری نیست. در هر دو فرم هاری علایم نعرهزدن
یا خمیازه وجود دارد که با قفلشدگی فک در تضاد است.
[1] - همانطور که در معاینات دام
به کرات برخورد نمودین، خروج زبان از دهان گاو به سختی امکانپذیر است. بنابراین
آویزان بودن زبان از دهان گاو در زمان معاینه یا پس از مرگ، نرمال نبوده و باید حتما
به دخالت کلستریدیومها شک کرد.
علتهای آنسفالیت و مننگوآنسفالیت در گاو زیاد است. ولی با توجه به اینکه متاسفانه ایران تبدیل به کانون هاری شده، درصورت بروز نشانه های عصبی تا زمانیکه هاری رو رد نکردیم حق نداریم به بیماری دیگه ای شککنیم.
دامی که در مرتع هست، نشانه عصبی به همراه سیلان بزاق داره
آیا شما این دام رو به صورت معاینه روتین مورد بررسی قرار میدین؟
مثلا تو اون لحظه از روی همچین نشانه هایی میخواین به مسمومیت با سرب شک کنید؟
فرمایش شما صحیحه فقط در صورتی که هاری وجود نداشته باشه و یا اینکه حداقل رخداد اون کم و انتشارش کنترل شده باشه!
اینکه ما یک دام مبتلا به نشانه عصبی رو معاینه کنیم بعد نمونه بدیم آزمایشگاه که آیا ویروس هاری عامل مسبب بوده یا کلستریدیوم در شرایط امروز وضعیت هاری کشور متاسفانه کار بسیار خطرناکی است.
به امید روزی که هاری در ایران کنترل بشه
وظیفه اینجوری حکم میکنه وگرنه چه فرقی بین دامپزشک و افراد عادی هست؟
حتی گاهی لازمه این اطلاعات به کارشناسان شبکه بهداشت هم داده بشه تا باعث افزایش سطح آگاهی مردم بشن.
تبدیل شدن به کانون هاری چالش بزرگی هست که نشون میده ما از لحاظ تشخیص بیماری چه بالینی و چه آزمایشگاهی به شدت ضعف داریم و اصرار داریم ضعیف بمونیم.
اگه بحث به خطرناک بودن شرایط باشه که پروسه نمونه برداری خطرناکترین وضعیت هم از لحاظ تنفس عامل و هم تماس با ترشحات و خون دام مشکوک به هاری هستش.
در نهایت با این وضعیت نابسامان تغذیه دام بی انصافی اگه در مورد یک گاو ۵۰۰ کیلویی که تنها منبع غذاییش علوفه سبز مرتعی هست و کمترین نیازهای بدنش به مکملها تامین نمیشه، فقط و فقط به هاری شک کنیم و شانس درمان و بهبودی رو ازش دریغ کنیم
وقتی تنها نشونه برای معدوم سازی یک دام صرفا تغییر رفتار باشه با این وضعیت خوراک و این حد از شیوع، دیگه دامی باقی نمیمونه.
از طرفی تو دستورالعمل هاری، به قرنطینه دام تا زمان مرگ اشاره شده و این فرصت خوبی برای بررسی علایم دام فراهم میکنه
اینکه بشینیم و اظهار امیدواری کنیم قبول ناتوانیه
یا شما تا حالا نمونه هاری نگرفتی یا تنهایی به تکنولوژی پیوند سر، دست پیدا کردی
وقتی نمونه هاری بگیریم و بر فرضم که منفی بشه دیگه حلوای گاو مذکور هم خورده شده و دیگه فرصتی برای شک به بیماری دیگه نمونده برادر