کد خبر: ۶۲۰۷۴
تعداد نظرات: ۱۹ نظر
رئیس اسبق سازمان دامپزشکی کشور در گفت‌وگو با حکیم مهر:
«دکتر احمد اقتصاد» افزود: یکی از اقدامات آن دوره این بود که محرومیت از مطب را که آن موقع ۵۰ درصد بود، تبدیل به ۱۰۰ درصد کردیم ...
 

حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: «دکتر احمد اقتصاد» رئیس اسبق سازمان دامپزشکی کشور در دهه ۶۰ و یکی از افراد تاثیرگذار در راه‌اندازی سازمان نظام دامپزشکی جمهوری اسلامی ایران است. وی معتقد است یکی از کارهای مهم او در دوران ریاست، این بوده که در مقابل جهاد ایستادگی کرده و اجازه نداده که نصف سازمان را بگیرد: «بعدها که کنار رفتم و آقایان دیگر آمدند، با ضعفی که به کار بردند، سازمان دو تکه شد.»

وی به حکیم مهر می‌گوید که شروع فرایند صدور پروانه‌های دامپزشکی در دوران ریاست او کلید خورده است: «تعدادی از اساتید دانشگاه که از حقوق پایین خود گلایه‌مند بودند، درخواست اجازه برای فعالیت کلینیکی داشتند. من با گروه کاری خودم فکرهایی کردیم و یک برگه کاغذ دادیم که این عزیزان می‌توانند در تهران یا ... فعالیت دامداری کنند و داروخانه‌ها هم به آنها دارو دهند. این شروعی برای فرایند صدور پروانه بود که بعدها عملیاتی شد. پروانه‌ها در زمان ریاست بنده شروع شد و بعد به آرامی ارتقا پیدا کرد.»

دکتر اقتصاد همچنین جزو اولین گروه شورای مرکزی انتخابات سازمان نظام دامپزشکی بوده و در آن انتخابات به‌عنوان خزانه‌دار برگزیده شده است. مسئولیت شرکت تأمین نیروی انسانی نظام سبز سلامت یکی دیگر از سوابق وی به شمار می‌رود.

حکیم مهر: آقای دکتر، لطفا کمی از دوران کودکی و ریشه علاقه‌تان به دامپزشکی بگویید.

من متولد محله شمیران هستم. در گذشته و حدود دهه ۳۰، بیشتر فضای شمیران گاوداری، گوسفندداری و محل چرای دام بود. پدربزرگ من گاودار و بخشی از تپه‌های منطقه الهیه چراگاه‌ دام‌های او بود. من همان سال‌ها برای مدت ۶ سال به چرای دام مشغول بودم. بعدها که فارغ‌التحصیل شدم و به سپاه دانش رفتم، حدود سال‌های ۴۶ و ۴۷، در استان‌ها و شهرهایی بودم که علاقه من را به دام بیشتر کرد. در فیروزآباد فارس من به عنوان مدیر مدرسه شناخته می‌شدم. آنجا هم گاو و گوسفند زیاد بود. متاسفانه بسیار پیش می‌آمد که دانش‌آموزان کلاس من می‌آمدند و می‌گفتند «آقای مدیر لطفا کمک کنید، دام‌های ما در حال مرگ هستند»؛ من هم با عجله می‌رفتم و می‌دیدم که باد کرده‌اند. به این علت که علف‌های سبز را می‌خوردند و آنتروتوکسمی می‌گرفتند. تنها کاری که از من برمی‌آمد، این بود که به دامپزشکی شیراز می‌رفتم و اکیپی را به محل می‌آوردم. آنها واکسیناسیون انجام دادند و بعد از مدتی از مرگ و میر جلوگیری شد. به این ترتیب کمی علاقه‌مند شدم و بعدها که کنکور دادم، دامپزشکی را به‌عنوان رشته اول انتخاب کردم.

حکیم مهر: پس ورود شما به رشته دامپزشکی برحسب علاقه بوده است.

بله. من می‌دیدم که دام‌ها تلف می‌شوند و سعی می‌کردم به آنها کمک کنم. از طرفی در زادگاه من تا حدود سال ۴۰ گاوداری مرسوم بود و چراگاه‌ها و مراتع آن بعدها تصرف شد. لذا علاقه من ریشه در کودکی هم دارد.

حکیم مهر: ورودی چه سالی هستید؟

ورودی سال ۵۱ دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران هستم.

حکیم مهر: بعد از فارغ‌التحصلی چه کردید؟

فارغ‌التحصیلی من مقارن با قبل از انقلاب بود. ما با خانم طوطیان در دوره دانشجویی ازدواج کرده بودیم و قرار بود برای امرار معاش فعالیت کنیم و سر کار برویم. با توجه با اینکه همسرم نیشابوری بود، در شهر مشهد به چند جا رفتم و درخواست کار کردم. جاهایی که نیرو نبود و اکثرا تکنیسین‌ها فعالیت می‌کردند. یک جا دکتر مربوط گفت یکی از شما را به قوچان می‌فرستیم و دیگری را به یک شهر دورتر که در خاطرم نیست. گفتم ما زوج هستیم و نمی‌توانیم از هم جدا باشیم. در هر صورت گوش نکردند و تمام شد.

چند اطلاعیه دیگر هم مربوط به دامپزشکی‌های زاهدان و ایلام و جاهای دیگر بود. با توجه به فعالیت‌های سیاسی دوران جوانی خودم، علاقه‌مند بودم که به محله‌های کرد بروم، به همین جهت به ایلام رفتم. قبل از انقلاب یکی از همکاران به نام مرحوم دکتر مجدزاده که بسیار انسان کاردانی بودند، در آنجا رئیس بودند. ایشان از نظر کارهای واکسن‌سازی و آزمایشگاهی خیلی ماهر بودند. به من پیشنهاد کردند که حتما با همسرت به اینجا بیا و استخدامتان می‌کنم. کار استخدام من در آنجا انجام شد که به انقلاب خورد و فعالیت‌های خاص آن. بعدها در سال ۵۸ دوباره به ایلام رفتیم. در آنجا همسرم در آزمایشگاه بودند و من در کلینیک.

حکیم مهر:‌ بعد چه شد؟

در ایلام که بودیم، خدا رحمت کند دکتر کیانی و همسر ایشان هم به ما پیوستند و تبدیل به ۴ نفر شدیم. بعد جنگ شد و گلولهباران و کارها تعطیل شده بود. از طرفی مدیر آن زمان هم خیلی تمایل نداشت که ۴ دامپزشک در آنجا باشند. کمااینکه قبلا دست تکنسین‌ها بود. دکتر مجدزاده هم به کرمان رفته بودند و به همین جهت تعداد ما در آنجا زیاد بود و اعتبار برای تامین حقوق ما نداشتند. برای جابه‌جایی درخواست کردیم و یکی از بچه‌ها کمک کرد که به زنجان برویم. اتفاقا مدیر کل آنجا هم قبلا در ایلام بود و ایشان هم ما را می‌شناخت و بلافاصله ما را جذب کردند و به زنجان رفتیم. حدود ۶ سال در زنجان بودیم. پست‌های مختلف را به ما معرفی می‌کردند چون هم از نظر کلینیکی کار کرده بودیم و هم بچه‌های فعال مذهبی بودیم. پیشنهاد کردند که به تهران برویم و این پیشنهاد مصادف شد با قبولی همسرم در رشته آناتومی دانشگاه تهران. دراین رابطه کمی کار ما سخت بود و من آن زمان مدیر کل دامپزشکی زنجان بودم و آنجا کار می‌کردم. بعد از اتمام تحصیل همسرم، به من پیشنهاد ریاست سازمان را کردند. ابتدا من قبول نکردم و گفتم که تجربه لازم را ندارم. آن زمان سازمان در حال فروپاشی بود و همه تسهیلات را وزارت کشاورزی می‌داد. یعنی سازمان استقلال آن چنانی نداشت. به همین جهت بچه‌های سازمان از جمله دکتر کاظمی، خانم دکتر محمدی و دکتر حسینی گفتند که بیا و ما به تو کمک می‌کنیم. با کمک آنها حدود ۲ سال و نیم رئيس سازمان دامپزشکی کشور بودم.

حکیم مهر: مهمترین کارهایی که در این مدت کردید، چه بود؟

ارتباط با مجامع بین‌المللی یکی از مهمترین کارها بود. اولین بار بود که پرداخت حق عضویت OIE از سوی مجلس تصویب شد. همچنین بحث محرومیت از مطب را که آن موقع ۵۰ درصد بود، تبدیل به ۱۰۰ درصد کردیم. در مورد بیماری‌های سل و بروسلوز، ماده ۱۷ در آن موقع به جریان افتاد. البته قبل از آن هم بچه‌ها در سازمان زحمت زیادی برای مقابله با سل و بروسلوز کشیده بودند.

برنامه بعدی این بود که کل بودجه سازمان را مستقل کردیم. کمااینکه قبل از آن اصلا معاون اداری مالی نداشتیم. بعدا که موفقیت‌های سازمان ادامه داشت، یکی از کارهای من این بود که در مقابل جهاد ایستادم. جهاد می‌خواست نصف سازمان را بگیرد. می‌گفت کارهای عشایر و روستایی را به ما بدهید که ما مخالفت کردیم و در جلسه‌ای در نخست وزیری به نمایندگی از وزارتخانه رفتیم، در مقابل نیروهای جهاد بحث‌های فنی کردیم. آن زمان مهندس موسوی نخستوزیر بود و قبول کردند که مسئولیت اصلی و یگانه با سازمان دامپزشکی کشور باشد و اگر گروهی بخواهند کمک کنند، این کار را با مشورت سازمان انجام دهند که بعدها آقایان دیگر آمدند و سازمان به جهاد رفت. ما مقابله کردیم و در وزارت کشاوزی ماندیم ولی بعدها که کنار رفتم و آقایان دیگر آمدند، با ضعفی که به کار بردند، سازمان دو تکه شد و تبدیل به جهاد شد. البته نه اینکه جهاد بد است، اما خیلی از اموال سازمان دامپزشکی را کشاورزی سابق گرفت.

بعد از پایان دوران ریاست، برخلاف تمام رؤسای سازمان، مدتی مشاور رئیس سازمان بودم و کمک کردم. بعدها از سوی بنیاد مستضعفان درخواست کردند که چون برخی واحدهای دامداری آنها در حال انحلال است، به کمک بروم. حتی باغ وحش آنها هم در حال نابودی بود. از بین می‌رفت. بنده برای باغ‌وحش کنونی ارم، ۱۰ هکتار با قلدری گرفتم و آنجا را شروع به ساخت کردم. بعدها دوباره به سازمان برگشتم. مدیریت‌های مختلفی را تجربه کردم که بیشتر آنها در سمت‌های مشاور و... بود تا اینکه بازنشسته شدم.

حکیم مهر: آقای دکتر، زمانی که حضرتعالی رئیس سازمان بودید، بخش خصوصی به آن صورت وجود نداشت. ارزیابی شما از شرایط آن روزها چیست؟

چون انقلاب شده بود، دیگر پروانه کلینیک نمی‌دادند. ما آمدیم کتاب‌های مختلف در رابطه با پروانه‌ها و مجوزها را با همکاری وزارتخانه نوشتیم. خیلی از اساتید دانشکده دامپزشکی که از رجال آن موقع در حوزه طیور، دامداری‌ها و ... به شمار می‌رفتند، گلایه داشتند که حقوق آنها کم است. با من مشورت و درخواست مجوز کار کردند. آن موقع دارو به صورت یارانه‌ای و همراه با نسخه توزیع می‌شد و به شکل آزاد نبود. من با گروه کاری خودم فکرهایی کردیم و یک برگه کاغذ دادیم که این عزیزان می‌توانند در تهران یا ... فعالیت دامداری کنند و داروخانه‌ها هم به آنها دارو دهند. این شروعی برای فرایند صدور پروانه بود که بعدها عملیاتی شد. پروانه‌ها در زمان ریاست بنده شروع شد و بعد به آرامی ارتقا پیدا کرد.

حکیم مهر:‌ زمانی هم مسئول شرکت تأمین نیروی انسانی نظام سبز سلامت بودید. فلسفه این شرکت چه بود؟

موضوع این شرکت به مدت‌ها بعد از حضور من در سازمان دامپزشکی و دکتر هاشم‌زاده و حمایت‌های دکتر مطلبی مربوط می‌شود. دکتر مطلبی نقش بزرگی در ایجاد سازمان نظام دامپزشکی دارند. قرار بود سازمان نظام دامپزشکی از نظر حمایت بخش خصوصی یار سازمان دامپزشکی باشد.

ما اولین گروه شورای مرکزی انتخابات بودیم و بنده به‌عنوان خزانه‌دار انتخاب شدم. افراد دیگر شامل دکتر راد، دکتر نقشینه، دکتر تاج‌بخش و دکتر هاشم‌زاده بودند که ایشان به‌عنوان رئیس سازمان انتخاب شد. من و دکتر هاشم‌زاده نظام دامپزشکی را از یک اتاق رساندیم به جایی که در میدان انقلاب صاحب یک طبقه شد. ساختمانی در قسمت شمالی میدان بود که متعلق به امور دام بود. یک طبقه آن را گرفتیم.

دکتر مطلبی که من کارمند ایشان بودم، اجازه داده بودند که در نظام باشم. حکم داده بودند که می‌توانم کمک کنم. پیش ایشان رفتم و بسیار به ما کمک کردند. همان زمان ۲۰ میلیون تومان برای خرید تجهیزات به ما دادند. چون وزارتخانه تکان نمی‌خورد و زیاد دوست نداشتند دامپزشکی آنچنان نقشی داشته باشد. به همین جهت خوشبختانه این کمک دکتر مطلبی پایه نظام دامپزشکی از نظر تاسیسات شد.

بعدها با دکتر هاشم‌زاده به ساختمان دیگری آمدیم. متاسفانه کمی اختلاف بین دکتر هاشم‌زاده و دکتر مطلبی پیش آمد که نتوانستیم آن را جمع و جور کنیم و دوره ما تمام شد و آقایان دیگر برای نظام آمدند. آن دوره که تمام شد در سال‌های ۸۷ و ۸۸ بود؛ دکتر آقامیری و دکتر سلامتی به‌عنوان رئیس و خزانه‌دار و مسئول امور بین‌الملل و برنامه‌ریزی بودند. آنها به همراه چند نفر از سازمان با من صحبت کردند و خواستند که شرکت نظام سبز سلامت را تشکیل دهند. من هم برنامه‌هایی داشتم و خوشبختانه فعالیت‌هایی که در تهران و استان‌ها شد، در حمایت از بچه‌های دامپزشکی به خصوص آنها که در کشتارگاه‌ها کار می‌کنند، بسیار با ارزش بود.

 خود من هم دیده بودم که در کشتارگاه‌ها وقتی بچه‌ها می‌خواستند یک مرغ را ضبط یا زنجیره کشتار را از نظر بهداشتی رعایت کنند، متاسفانه کارفرما می‌گفت که تو از من پول می‌گیری، اگر این کار را بکنی اخراجت می‌کنم. به همین جهت نظام سبز سلامت یک مشوق بود.

حکیم مهر:‌ چه مدت مسئول آن بودید؟

نزدیک به ۲ سال آنجا بودم و قریب به ۵۰۰ واحد تحت پوشش نظام سبز سلامت بود و کار داشت پیش می‌رفت.

حکیم مهر: بعد از شما چه شد؟

خوشبختانه بعدی‌ها هم آن را ادامه دادند اما به علت مخالفت کارفرمایان که برای آنها صرف نمی‌کرد، فعالیت آن متوقف شد. کارفرمایان باید بیمه هم می‌کردند، اما خب یک مقدار توان آنها بیشتر بود و وزارتخانه مخالفت کرد و آن چنان نتوانستند نظام سبز سلامت را ادامه دهند. اما در کل بسیار طرح خوبی بود که حاصل زحمات دکتر آقامیری بود که توانست در هیات دولت آیین‌نامه مربوطه را تصویب کند.

حکیم مهر:‌ آقای دکتر، این روزها چه می‌کنید؟

دیدم بچه‌های بازنشسته به این طرف و آن طرف مراجعه می‌کنند و موفق نمی‌شوند. به همین جهت با وزارت کشور صحبت کردیم و کانون صنفی بازنشستگان سازمان دامپزشکی را راه‌اندازی کردیم و مجوز آن را گرفتیم. الان سومین دوره آن است و یکی دو بار هم اخبار انتخابات آن در حکیم مهر منتشر شد. سومین دوره هم پارسال انجام شد و هم‌اکنون رئيس هیات مدیره کانون بازنشستگان سازمان دامپزشکی من هستم. فعلا در سازمان یک اتاقی گرفتم و می‌توانم کمک‌هایی بکنم.

انشاءالله مصاحبه بعدی شما برای کانون بازنشستگان باشد تا بتوانید سازمان را سر عقل بیاورید که از بازنشستگان و افراد با تجربه حمایت کنند. می‌توان به جای اینکه این افراد را خانه‌نشین کرد، از آنها استفاده کرد و ما هم در این زمینه کمک کنیم.

حکیم مهر:‌ به‌عنوان حرف آخر...

از حکیم مهر تشکر می‌کنم و امیدوارم که خالصانه بتوانید برای دامپزشکی کار کنید. من همیشه فعالیت‌های حکیم مهر را می‌بینم و رصد می‌کنم.

حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.

 

انتشار یافته: ۱۹
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۶ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۴
1
6
دم بچه شمرون گرم. درود بر دکتر اقتصاد گل
کارمند دامپزشکی
|
Canada
|
۱۰:۱۴ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۴
0
5
استان .......... هم متاسفانه همکاران که از جهاد امدن ، همکاران دامپزشکی رو آزار میدن
ناشناس
|
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
|
۱۰:۱۷ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۴
0
5
درود بر دکتر اقتصاد عزیز
سراسر خوب و عالی بود. فقط کاش می‌میگذاشتید نیمی از سازمان را جهاد بگیرد نیم دیگر را هم وزارت بهداشت می گرفت هم وضع معیشت کارکنان بسیار بهتر بود هم دامپزشکی معتبرتر بود و بخش خصوصی هم با دست انداز ها و گرفتاری های کمتری روبرو می شد
ناشناس
|
United States of America
|
۱۰:۲۸ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۴
1
5
جهاد میدونه متولی سازمانی هست که بسیار تخصصی تر، مهم تر و وسیع تر از خودش است و در واقع یک وزارت خانه ی کوچک است. و امان از تفکر جهان سومی که در کشور ما نهادینه شده و نمیتواند تحمل رقیب کند!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۲ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۴
1
1
درود به دکتر اقتصاد مقاوم
دکتر عباس فرهمند
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۳ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۴
0
3
اولین پروانه ‌کلینک به طور رسمی بر اساس قانون دامپزشکی‌مصوبه ۱۳۵۱ دریافت کردم با کد ۱۱۸ بنام دکتر عباس فرهمند درسال ۱۳۶۲ تعرفه برای کار دامپزشکی بعداز چند سال با دعودت تعدادی از کلینسین ها در رشته های مختلف از طرف ساز مان دامپزشکی نسبت به تعیین تعرفه اقدام شد و کار کلینک در نقاط مختلف شکل گرفت در گذشته کلینیک‌های ادارات دامپزشکی‌فعالیت فعال داشتند و دامداریها را هم دربعد از ظهر سرویس میدادند سپس کلینیک‌های ادارات دامپزشکی تعطیل شد ‌و کار کلینیک با پروانه بدست بخش خصوصی واگذارشد ولی کارکنان‌بخش دولتی هم اگر کسی به اداره مراجعه میکرد می‌گفتن برو بعداز ظهر میایم سپس قرار شد کسانیکه حق مطب نمیگرفتن در خواست کنند تا ‌پروانه نیمه وقت برایشان صادر گردد تا به امروز که مجوز مایه کوبی را هم به بخش خصوصی واگذار شده این بود سر گذشت پروانه کار در بخش خصوصی واختلافات امروزی. در مورد پروانه داروخانه هم سر گذشت بسیار است
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۴۱ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۴
0
0
درود بر شرفت
دکتر عباس فرهمند
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۲۲ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۴
0
2
بله همانطور جناب دکتر اقتصاد فرمودند داروی مورد نیاز دامپزشکی ار کانال سازمان دامپزشکی تهیه میشد ولی داروهایی استراتژیک در اختیار جهاد گذاشته میشد. در یک مورد برای یک مرغدار بزرگ آن موقع همدان که ۵۰۰۰۰ واحدی گوشتی بود ۵۰ فلاکن دروی تیمامولین تجویز کردم. وقتی رفت در اداره که دامپزشکی زیر پوشش خدمات کشاورزی رفته بود دارو را‌ تهیه کند، داروخانه‌چی گفته بود باید بروید دکتر مسئول طیور تایید کند. آن مرغدار گفت این عمل اهانت به دکتر فرهمند است من اینکار را نمیکنم. با مرغدار رفتم‌ به داروخانه و ار داروخانه چی بخشنامه خواستم. بخشنامه را ارابه داد. من هم بعد از خواتدن بخشنامه را پاره کردم، به مرغدار پیشنهاد دادم نسخه را ببرد استانداری. وقتی من خارج شدم داروخانه رفته بود گژارش مرا به رئیس خدمات کشاورزی بدهد که آن مرغدار که کارهای مثبتی برای افراد سرشناس فعلی در زمان گذشته کرده بود. به رئیس اداره گفته بود اگر بر علیه دکتر فرهمند اقدامی شود من دنبالش را میگیرم. به هرحال با خود شخصی که بخشنامه را امضاء کرده بود تماس گرفتم چون ایشان فارغ تحصیل دانشگاه شیراز بود و مرا میشناخت و توضیح دادم چون تایید نسخه یک طرفه بود اینکار را کردم و هزینه آن را می پذیرم چون در اداره هم برای مرغدار در بعداز ظهر نسخه مینویسند پس نسخه آنها را هم‌ باید من تایید کنم. به هرحال لازم دانستم مشکلات کار کلینیک را شهادت بدهم.
دامپزشک
|
Germany
|
۱۶:۵۷ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۴
1
1
تا زمانی که در وزارت جهاد باشیم وضع همینه. ای کاش کاری هم برای ادغام به بهداشت می کردید
ناشناس
|
United States of America
|
۱۸:۴۲ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۴
0
3
دعوت به حمایت از کمپین سازمان دامپزشکی باید مستقل گردد
https://www.farsnews.ir/my/c/50369
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۳:۳۸ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۴
انتشار دهید، بی تاثیر نیست
کاظمی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۱۸ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۴
0
0
باسلام کاش مسولین فنی یک متولی حسابی داشت
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۱۱ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۴
0
0
بله حق محرومیت از مطب از سال ۸۷ همان ۱۴۸۰۰۰تومان هستش که اونهم توسط برخی افراد نا آگاه اداره شهرستان به سرمان کوبیده میشود و منت سرمان میذارن
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۲:۲۲ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۵
مگر امسال حق مطب دادن؟؟؟؟؟؟
گ
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۴۹ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۴
1
1
از دیدگاه من باید متصل به بهداشت شویم همه گرسنه ایم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۴۸ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۶
0
0
نصف دامپزشکی نظارت بهداشتی بر گوشت های وارداتی بود که بعد شما زحمت کشیدن دادن رفت
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۰۹ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۷
0
1
تا زمانی که شما دامپزشکان ما غیر دامپزشکان سازمان رو به حساب نیارید روز به روز وضع هممون بدتر میشه شدید مثل آپارتاید واقعا برای همه اونهایی که دامپزشکی رو فقط دکتری...میدونن متاسفم
سعید صادقی -مرکز ملی تشخیص سازمان دامپزشکی کشور
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۱۰ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۸
0
0
با سلام و احترام. با آرزوی سلامتی و موفقیت‌های روزافزون برای جناب آقای دکتر اقتصاد عزیز. همواره سلامت و کامروا باشید. مایه افتخار و مباهاتید.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۱۵ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۹
0
0
خوب حالا که نصفش نداید دستاوردش چی بود؟. ................ متاسفم برای کسانی که فکر میکنند اگر بروند زیر پوشش بهداشت همه چیز عوض میشود. آنجا هم باندهایی وجود دارد مخوف تر از جهاد.
نظر شما
ادامه