سگکشی:
خشونت انسان با حیوان و انسان با انسان
عمادالدین باقی
دیروز رکنا خبر
داد در ساعات گذشته خبر قتل عام حدود هزار و ششصد سگ رها شده و بی صاحب در
نقاهتگاه منطقه گندک به صورت گسترده در فضای مجازی منتشر شده است. سعید محمودی،
مدیرکل محیط زیست استان تهران ضمن تایید این خبر در گفت و گو با رکنا اعلام کرد که
محیط زیست مخالف این اقدام غیرانسانی است و اساسا قتل عام سگ های بدون صاحب با
سلاح گرم، خارج از دستورالعمل های تعیین شده در وزارت کشور برای رسیدگی به حیوانات
شهری است و اقدامی غیرقانونی و غیرکارشناسی به حساب می آید. این خبر انگیزه ای شد
برای انتشار یادداشتی که مدتی پیش نوشته شده بود.
چندی پیش که
یاداشتی درباره قطع ید سارق را می نوشتم (در روزنامه سازندگی سه شنبه۳۱خرداد۱۴۰۱ چاپ شد) پیوسته به ویدئوی بریده شدن
دست یک سگ می اندیشیدم. آنقدر دلخراش بود که برای بار دوم نمی شد آن را تماشا کرد.
پس از آن ویدئوی صحنه کشتن جوجه ها با ضربات چوب! وقتی این صحنه های رفتار با
حیوانات، روح انسان را جریحه دار می کند چگونه می توان با یک انسان -هرچند مجرم-
چنین کرد؟
بدون شک برخی
فورا این موضوع را در برابر قرانکریم قرار می دهند در حالی که طبق تفسیر دیگری،
اساسا بجز عصری بودن آیه، مراد از آن، قطع دست نیست و حتی اغلب فقهایی هم که مراد
از آن را قطع دست دانسته اند آنقدر شروط برای آن گذاشته اند که اجرای چنین مجازاتی
را تعلیق به محال می برد. در قانون مجازات اسلامی شانزده شرط و در کتاب حق حیات
براساس آرای فقها بیست و هشت شرط ذکر شده که یکی از آنها هم برای اسقاط این مجازات
کافی است.
اما آیا رفتار
خشونت آمیز با دیگر موجودات نمی تواند تاثیری در خشونت آدمیان نسبت به یکدیگر
بگذارد؟
نباتات و
حیوانات نه تنها فی نفسه جزو آیات الهی و مخلوقات خداوند هستند و حق زندگی دارند،
از منظر حقوق بشری هم دفاع از محیط زیست و حقوق حیوانات، بخشی از دفاع از حقوق بشر
است زیرا بدون آنها زندگی و حیات بشر با تهدید مواجه می شود. افزون بر آن رابطه
انسان با حیوان بر رابطه انسان با انسان ها اثر می گذارد.
در داستان سگ
کشی کتاب «جان» جلوه ای از این همکنشی انسان و حیوان را نوشته ام. چندسال پیش هم
مقاله بلندی درباره حقوق حیوانات برای یک سایت انگلیسی زبان نوشته ام که به
مناسبتی نسخه فارسی آن را انتشار خواهم داد اما آنچه انگیزه نگارش این کوتاه نوشته
شد، این است که چندی پیش گفته شد شهرداریها برای کشتن هر سگ دویست هزار تومان
جایزه میدهند. طبیعی است که گرسنگان، معتادان و سوء استفاده کنندگان،شغلی تازه
بیابند و مشغول سگکشی شوند.کشتن هم دو گونه است:
- با گلوله یا دادن زهر
- با زجر، ازنوع تزریق حتی اسید یا مواد آزاردهنده دیگر!
شماری از
کشندگان سگ راه دوم را برمیگزینند!!
بگذریم که یکی
از راه محدودساختن شمار سگها، مقطوعالنسل کردن شان است (کاری که در ترکیه میکنند)
نه کشتن شان.
این کارها (سگکشی)
گذشته از آنکه کاری انسانی نیست، در جهان به نام تمام ملت ایران ثبت میشود و ملتی
مظلوم به صفت وحشی موصوف میگردد!
با دکتر اصغر
دادبه از بزرگان فرهنگ و ادب ایران در گفتگویی که داشتیم درباب تجربه ترکیه گفتند
در ترکیه:
یک- سگها و گربهها را عقیم میکنند
دو – به آنها واکسن میزنند تا موجب انتقال بیماری نشوند
سه – جعبههای مخصوصی در خیابانها گذاشتهاند تا هرکس بخواهد
غذا به سگها و گربهها بدهد غذا را در آن جعبههای مخصوص بگذارد. بدین ترتیب
غذای سگ و گربهها هم از سوی مردم (گردشگران و مردم ترکیه) فراهم میشود.
نتیجه:
یکم) جمعیت سگها و گربهها کنترل میشود و کاهش مییابد،
دوم) سگها و گربهها، به نوبه خود، شدهاند عامل جلب گردشگر و
سودرسان برای کشور ترکیه،
سوم) مهمتر از همه وحشیگری و حیوانآزاری متوقف شده.
هرچند
رفتارهای مهربانانه هم کم نیست. در شبکه های اجتماعی خواندم که اخیرا در مشهد بنا
بود یک دکل شرکت مخابرات جابجا شود اما وقتی مامور بالای دکل رفته و می بیند آنجا
لانه یک شاهین و جوجههایش وجود دارد؛ پروژه را متوقف می کنند و شرکت مخابرات گفته
است جابجایی دکل را تا زمان بزرگ شدن جوجهها که امکان پرواز داشته باشن متوقف میکنیم
اما نباید نسبت به خشونت علیه حیوانات بی تفاوت بود که سیمای فرهنگی ما را هم لکه
دار می کند.
در میان نسخ خطی
و چاپی از قرن های پیش تاکنون، چندین کتاب درباره حق الحیوان دیده ام که عموما از
مهربانی با حیوانات و پرهیز از خشونت نسبت به آنها گفته اند. حتی در متون عرفانی
این مهم چنان است که می گویند «بایزید بسطامی چون از مکه می آمد و به همدان رسید،
تخم عصفر خریده بود. اندکی در خرقه بست و به بسطام آورد. چون بازگشاد، موری چند در
آن میان دید. گفت ایشان را از جای خویش آواره کرده ام، برخواست و ایشان را باز به
همدان برد و آنجا که خانه ایشان بود بنهاد. (تذکره الاولیای عطار»)
منبع: روزنامه
سازندگی
اون زمان که فریاد می زدند یه عده باید زیر چرخهای مدرنیته له شوند!
اون یه عده انسان بودند!
سگ نبودند
شما و جریان سازندگی و اصلاحات جوابگوی عملکرد دولت هایی باشید که دوستانتان سکاندارش بودند