کد خبر: ۶۲۶۶۵
تعداد نظرات: ۱۴ نظر
رئیس بیمارستان دامپزشکی مرکزی و متخصص جراحی دامپزشکی:
«دکتر امید مرادی» افزود: در دنیا تنها دو یا سه دانشکده هستند که رشته تخصص دامپزشکی حیات‌وحش را تدریس می‌کنند که خیلی محدود دانشجو می‌گیرند ...

حکیم مهر: حیات وحش همواره با چالش‌های زیادی در زمینه‌های مختلفی مانند شناسایی گونه‌ها و جانوران آسیب دیده و درمان آن‌ها مواجه است. اما در مورد اینکه جانوران حیات وحش ممکن است دچار چه نوع بیماری‌هایی شوند و در صورت ابتلا چه سازمان‌ها و مراکزی باید ورود کنند و همچنین چگونگی ردیابی حیوانات آسیب دیده و نحوه درمان آن‌ها و اینکه چه افراد و ارگان‌هایی در این مسیر در حیات وحش ایران نقش آفرینی می‌کنند سوالاتی وجود دارد که در این گزارش به بررسی آن می‌پردازیم.

به گزارش حکیم مهر به نقل از آفتاب یزد، در گفتگو با «دکتر امید مرادی» متخصص جراحی دامپزشکی و رئیس بیمارستان دامپزشکی مرکزی به این پرسش پاسخ می‌دهیم که متخصصان حیات وحش چه کسانی هستند و نقش دامپزشکان در حفظ و مراقبت از گونه‌های آسیب دیده چیست؟

به عنوان دامپزشکی که موارد بسیاری از گونه‌های وحشی ارجاعی سازمان محیط زیست را تحت جراحی و درمان قرار داده‌اید، از نظر شما گونه‌های وحشی در کشور ما اساسا بیشتر از بیماری و عوامل درونی، عفونی یا ژنتیک در معرض تهدید هستند یا آسیب دیدگی‌ها، تهدیدات بیرونی و انواع تروما آن‌ها را در معرض چالش و اتلاف قرار داده است؟

اصولا مواردی که به مراکز درمانی ارجاع داده می‌شوند به دو دسته قابل تقسیم‌بندی هستند؛ یک دسته آن‌هایی که مستقیم از دست افراد شکارچی و متخلف گرفته‌اند که درگیر دو دسته بیماری هستند، یا بیماری‌های متابولیک که مثلا به این دلیل بوده است که در دوران اسارت توسط افراد متخلف تغذیه خوبی نداشته‌اند و دچار بیماری‌هایی مانند نرمی استخوان و... می‌شوند.

اخیرا یک توله شیری به ما ارجاع داده شده است که به دلیل تغذیه نامناسب دچار شکستگی‌های ناشی از نرمی استخوان شده بود یا برخی از لاک پشت‌ها اگر تغذیه نامناسب داشته باشند لاک آن‌ها تغییر فرم می‌دهد. به این نوع بیماری‌ها بیماری‌های متابولیک می‌گویند. یک عده دیگر در واقع آن‌هایی هستند که مستقیما به رغم اینکه در دست همین افراد متخلف بوده‌اند دچار صدمات ناشی از ضربه هستند مثلا یک نمونه کل وحشی مدتی پیش به ما ارجاع داده شده بود که فردی آن را از سر خیرخواهی در حمام خانه نگهداری کرده بود و حیوان در اثر سرخوردن، دچار پارگی آشیل شده بود. عملا تروما و صدمات یکی از عواملی است که حیوانات به دلیل دچار شدن به آن‌ها به ما ار جاع داده می‌شوند.

دسته دوم از حیواناتی که به ما ارجاع داده می‌شوند حیواناتی هستند که مستقیما از طبیعت گرفته می‌شوند. این‌ها مواردی هستند که مستقیم از طبیعت پیش ما آورده می‌شوند و ممکن است دچار بیماری‌های عفونی باشند که خود این بیماری‌های عفونی دو دسته هستند. بیماری‌هایی که ما اصلا اجازه مداخله در آن‌ها را نداریم مانند آنفلوانزای پرندگان و یک عده هم ممکن است مرده پیش ما برسند. تلفاتی که از این دست از بیماری‌ها ناشی می‌شود بیشتر از تلفاتی است که بر اساس شکار و غیره، گونه‌ها به آن دچار می‌شوند.

مثلا درباره طاعون نشخوارکنندگان کوچک سال پیش حدود 1000 مورد بر اساس این بیماری تلف شدند در صورتی که محیط زیست 100 پروانه شکار در این مورد صادر کرده است. خیلی از اوقات بیماری‌ها تعداد تلفات بالاتری نسبت به تلفات ناشی از آسیب‌ها و صدمات دارند. در دسته‌ای که مستقیما از طبیعت ارجاع داده می‌شوند دچار مشکلات تروماتیک هستند مثلا چند وقت پیش من موردی را عمل کردم که از روی صخره افتاده بود یا حیواناتی که دچار تیرخوردگی می‌شوند و محیط‌بانان آن‌ها را پیدا می‌کنند و به سازمان‌های مربوطه ارجاع داده می‌شوند.

مواردی که تا به حال شما جراحی و درمان کرده‌اید، دچار چه نوع آسیب‌ها و مشکلاتی بوده‌اند؟

من هر دو مدل آسیب‌های متابولیک و تروماتیک را جراحی کرده‌ام. بسیاری از بیماری‌های متابولیک باعث نرمی استخوان می‌شوند و متعاقب آن شکستگی‌های مختلف ایجاد می‌شود یا آن‌هایی که تروماتیک هستند، مثلا حیواناتی که دو عضو یک گونه باهم درگیر شده‌اند برای مثال یک گوزن را جراحی کردم که گوزن دیگری به آن شاخ زده بود. همچنین انواع و اقسام حیوانات گلوله خورده و تصادفی را نیز جراحی کرده‌ام.

چه اقداماتی برای نجات آن‌ها انجام داده‌اید؟

زمانی که حیوانی به مراکز درمانی آورده می‌شود بسته به شرایطی که دارد بر اساس ارزیابی اولیه، وضعیت حیوان سنجیده می‌شود. عمدتا بعد از این مرحله ارزیابی اگر حیوانات در وضعیت وخیمی باشند، علائم حیاتی آن‌ها تثبیت می‌شود و بعد عارضه تشخیص داده می‌شود، اگر نیاز به جراحی داشته باشند جراحی می‌شوند در حد امکان، اگر حیوان نیاز به بستری داشته باشد بستری می‌شود و بعد از این مرحله تحویل داده می‌شوند به مراکز محیط زیست که یا بازپروری و یا رهاسازی می‌شوند. ممکن است رهاسازی نشوند و به مراکز نگهداری حیوانات ارجاع داده شوند.

گونه‌های بیمار یا آسیبدیده حیات وحش چگونه شناسایی و جهت درمان ارجاع می‌شوند؟

خیلی از اوقات مردم آن‌ها را پیدا می‌کنند و مستقیما به مراکز می‌فرستند. مثلا فردی به خارج از شهر می‌رود و با حیوانی برخورد می‌کند که تصادف کرده است یا اِن‌جی‌اوهایی هستند که به صورت سیستماتیک در کار امدادرسانی فعالیت دارند که حیوانات را پیدا می‌کنند یا اینکه از طرف سازمان‌های رسمی مثل سازمان حفاظت محیط زیست، دامپزشکی و... ارجاع داده می‌شوند.

آیا روش یا تکنیکی برای شناسایی حیوانات بیمار در حیات وحش وجود دارد که جانوران وحشی آسیبدیده زودتر شناسایی شوند و از شیوع بیماری پیشگیری شود؟

محیط‌بانانی که در طبیعت هستند عمدتا پایش 24 ساعته دارند، اگر حیوانی را مشاهده کنند که علائم غیرطبیعی دارد یا اینکه صدمه دیده است به ادارات مربوطه اعلام می‌کنند و از آن جا ارجاع داده می‌شوند. علاوه بر این پایش‌هایی که بر مبنای افراد است، پایش‌های الکترونیک یا ماهواره‌ای هم وجود دارد. مثلا در یک گله چندتا را جدا می‌کنند و موقعیت جا به جایی و وضعیت آن‌ها را مورد رصد قرار می‌دهند و با شناسایی گله اوضاع و احوال آن‌ها را می‌سنجند. البته این نوع پایش‌های ماهواره‌ای در کشور ما کم هستند. همچنین قرار است در سازمان محیط زیست سیستم گزارش‌دهی آنلاین برقرار شود که بر مبنای سیستم جی‌آی‌اس (سامانه اطلاعات جغرافیایی) مشکلات و بیماری‌ها سریع ثبت می‌شوند و مسئولین از این طریق خبردار می‌شوند.

زنده‌گیری و نقل و انتقال جانوران وحشی از طبیعت یا حاشیه‌های مناطق روستایی به مراکز درمانی با چه محدودیت‌ها و چالش‌هایی مواجه است؟

کشور ما کشور بزرگی است و مناطق محافظت شده آن گسترده است و به تعداد مورد نیاز محیط‌بان وجود ندارد. ضمن اینکه نمی‌شود از یک حیوان حیات وحش توقع داشت که علائم بیماری را خیلی راحت بروز دهد زیرا این حیوانات معمولا تا آخرین مرحله‌ای که توان دارند تلاش می‌کنند خودشان را سرپا نگه دارند و خود را سالم نشان دهند زیرا اگر در ظاهر خود سلامت را نشان ندهند بلافاصله در طبیعت شکار می‌شوند. به همین دلیل بر مبنای ظاهر یک موجود در حیات وحش برای اینکه بگوییم او بیمار است کار بسیار سختی است. علاوه بر آن خیلی از اوقات این حیوانات در مناطق صعب‌العبور هستند و عملا پیدا کردن حیوان بیمار بسیار سخت است. ضمن اینکه مردم هم خیلی از اوقات در مناطق زندگی این حیوانات وجود ندارند یا اصولا مردم این مناطق ممکن است نسبت به علائم بیماری این حیوانات آگاهی نداشته باشند و بنابراین متوجه بیماری حیوانات نمی‌شوند و گزارش نمی‌دهند. بنابراین عمدتا پیدا کردن این حیوانات در طبیعت کار ساده‌ای نیست.

آیا امکانات، لوازم و احیانا داروهای مورد نیاز برای مقیدسازی و انتقال استاندارد گونه‌های وحشی به مراکزدرمانی با توجه به شرایط کشور و مسائل اقتصادی فراهم است؟

بخشی از این داروها و امکانات وجود دارند اما بخشی از آن‌ها در کشور موجود نیست. خیلی از داروهایی که به خصوص برای مقیدسازی حیوانات در وزن بالا مورد نیاز است و برخی از ضددردهایی که مخدر هستند راحت در دسترس نیستند. خیلی از اوقات وسایل مورد نیاز برای مقیدسازی و مورد نیاز برای بیهوشی یا در دسترس نیستند یا بسیار گران هستند. به خصوص برای مراکز خصوصی که این کارها را انجام می‌دهند دسترسی به این دست از امکانات غیرممکن است. به عنوان مثال یک مرکز درمانی ممکن است خیلی هم در این موارد با تجربه باشد ولی هیچوقت برای آن مجوز اسلحه بیهوشی صادر نشود. برخی از اوقات به دلیل اینکه داروهای اصلی در دسترس نیستند از داروهای جایگزین استفاده می‌شود که خیلی از عوارض آن‌ها منجر به مرگ حیوان یا صدمات جدی می‌شود. بنابراین دسترسی به داروها آسان نیست.

مهم‌ترین مشکل ارجاع حیوانات از حیات وحش به مراکز دامپزشکی چیست؟

مهم‌ترین مشکل این است که حیوانات بیشتر اوقاتی که به دست ما می‌رسند دیر شده است. عملا زمانی حیوان به دست مراکز درمانی می‌رسد که خیلی از اوقات کاری نمی‌شود برای آن‌ها کرد. علاوه بر آن دسترسی محدود به امکانات مقیدسازی و داروهای اختصاصی حیات وحش جزو بخشی از نواقص محسوب می‌شوند.

برخی گفته‌اند دامپزشکان عمومی و دامپزشکانی که دوره‌های حیات وحش ندیده‌اند نمی‌توانند در درمان حیات وحش ورود کنند و باعث تلفات بیشتر در حیوانات وحشی می‌شوند. آیا این نکته صحیح است؟

در کشور ما مانند بسیاری دیگر از کشورهای دنیا تخصص حیات وحش وجود ندارد. در اصل افرادی که دوره دیده حیات وحش هستند عملا متخصص حیات وحش عنوان نمی‌شوند زیرا منظور ما از متخصص کسی است که مدرک تخصص در رشته حیات وحش را داشته باشد و مورد تایید وزارت علوم باشد. عملا چنین چیزی در کشور ما وجود ندارد. ما افراد با تجربه و دوره دیده‌هایی داریم، حتی پدر علم حیات وحش، دامپزشکی بوده است که ابتدا در طب شترسانان کار می‌کرده است و به دلیل علاقه در بحث حیات وحش متمرکز می‌شود و پایه‌گذار این علم می‌شود.

پس اولین کسی که بحث علمی حیات وحش را در دنیا راه‌اندازی کرده است تخصصی در این خصوص نداشته است. الان پذیرفته شده است که دکترهای عمومی که آموزش در زمینه‌های حیات وحش دریافت می‌کنند و همینطور مطالعه و کسب تجربه می‌کنند مجاز هستند در زمینه حیات وحش طبابت کنند. عمدتا خیلی از زمینه‌های این علم با رشته‌های تخصصی دیگر دامپزشکی هم پوشانی دارد. مثلا ما رشته جراحی حیات وحش نداریم بلکه جراحی دامپزشکی داریم که بسته به گونه‌ها، متدها را بررسی می‌کند و توانایی جراحی دارد. در دنیا دو یا سه دانشکده هستند که رشته تخصص حیات وحش را تدریس می‌کنند که خیلی محدود دانشجو می‌گیرند.

نحوه گزینش دامپزشکان برای درمان گونه‌های آسیب دیده حیات وحش چگونه است؟

این سوال را بهتر است خود سازمان محیط زیست پاسخ دهد زیرا خیلی از اوقات آن‌ها مسئول گزینش هستند. طبیعتا رزومه و کارنامه‌ها بررسی می‌شود. مراکز معتمدی برای این سازمان وجود دارد که بر اساس امکانات، کارنامه و تجربه انتخاب می‌شوند و بر این مبنا موارد به آن‌ها ارجاع داده می‌شود. عمده مبنای انتخاب مردم هم برای ارجاع سلیقه است.

آیا نسبت به روند این اقدام انتقادی دارید؟

خیلی از اوقات ملاحظه می‌شود عملا مرکزی که شایسته ارائه خدمات است انتخاب نمی‌شود. خیلی از مراکزی که شایسته هستند از آن‌ها کمک گرفته نمی‌شود و نظر آن‌ها مورد توجه قرار نمی‌گیرد. به هر حال این جزوی از کار است که خیلی وقت‌ها سلیقه مدیر یا آشنایی او با برخی از مراکز ممکن است مبنای تصمیم‌گیری قرار بگیرد.

آیا سازمان و ادارات محیط زیست از دامپزشکان کافی برای امور درمانی برخوردار هستند؟

سازمان محیط زیست در مقایسه با سال‌های قبل تعداد دامپزشکان بیشتری دارد. حالا اینکه این دامپزشکان تا چه میزان دارای امکانات هستند من اطلاعی ندارم. میزان اهمیت به حیات وحش بیشتر شده است زیرا میزان ارجاع به مراکز مختلف بالاتر رفته است.

چه همکاری‌ها و ارتباطاتی بین دو رشته محیط‌ زیست و دامپزشکی وجود دارد؟ آیا اساسا دامپزشکان در دنیا جایگاهی در سازمان‌های محیط زیستی دارند؟

سازمان محیط زیست وظایف مختلفی دارد. در یک بخشی از آن که بعد حیات وحش است نقش دامپزشک بسیار کلیدی است. در برخی از کشورها حتی دامپزشکی عضو زیرمجموعه سازمان‌های فعال در حوزه محیط زیست قرار می‌گیرد. شعار بحث سلامت واحد محیط سالم، انسان سالم و دام سالم است. یعنی یک مثلثی است که هر ضلع آن مرتبط با ضلع دیگر است. وجود دامپزشکان در سازمان محیط زیست اجتناب ناپذیر است و باید جدی تلقی شود.

مهم‌ترین چالش مدیریت بیماری و دامپزشکی در حیات وحش کشور از نظر شما چیست؟

مهم‌ترین مسئله این است که در دانشگاه‌های ما رشته‌ای تحت عنوان حیات وحش به صورت جدی تدریس نمی‌شود. علاوه بر این موارد ارجاع داده شده به دانشکده‌ها برای مطالعه و درگیر شدن دانشجویان با آن‌ها کم است. همچنین در دانشکده‌ها امکانات و ابزار بسیار محدود است. سیستم شناسایی ما سیستم کاملی نیست و دچار خلاهای زیادی است زیرا اکثر اوقات این حیوانات آسیب دیده شناسایی نمی‌شوند و تعداد موارد حیات وحش ارجاع داده شده به مراکز درمانی اصولا خیلی زیاد نیست و از طرفی متصدی آن سازمان حفاظت از محیط زیست است. توقع از مراکز درمانی این است که هزینه زیادی برای درمان موردی که از حیات وحش ارجاع داده شده دریافت نشود و مرکز عملا باید به صورت غیرانتفاعی به این موارد بپردازد. باید بودجه‌هایی که سازمان محیط زیست برای درمان و سلامت حیوانات آسیب دیده در نظر می‌گیرد به صورتی باشد که عده‌ای علاقه مند شوند که در این زمینه فعالیت کنند.

به نظر شما ظرفیت دامپزشکی حیات وحش در کشورمان چقدر است؟ آیا توان لازم برای کنترل بیماری‌ها را دارد؟

ظرفیت در مقایسه با قبل بالا رفته است و الان رو به افزایش است. کنترل بیماری بر عهده ارگان‌های دولتی است و عملا مراکز خصوصی در این زمینه می‌توانند همکاری کنند. باید به نحوی این ظرفیت را در مردم بالا برد تا بتوانیم انتظار همکاری را از آن‌ها داشته باشیم تا آن‌ها هم کمک کنند و بخشی از این مشکلات کم‌تر شود.

 
انتشار یافته: ۱۴
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۳
دکتر مجید ابن النصیر
|
Canada
|
۰۰:۳۷ - ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
5
7
با سلام و تقدیم احترام،

ضمن سپاس از لطف همکاران به طب حیات وحش، پروفسور Murray Fowler در واقع پدر جانورپزشکی و بنیانگذار این تخصص از دامپزشکی بودند و پدر علم حیات وحش نبودند.

از طرفی پروفسور فاولر روی شتر "هم" کار کرده اند اما به زور تخصصی با شتر شروع نکردند. در واقع اولین بیمار ایشون شتر بود ولی پرکتیسشون تخصصی روی شتر نبوده (علاقه زیادی به طب شترسانان داشتند).

ایشان از دانشگاه یوتا یک مدرک نگهداری دام و بعد از دانشگاه آیووا مدرک دکترای عمومی دامپزشکی (DVM) رو گرفتند. سه سال اول در زمینه اسب پرکتیس کردند در کالیفرنیای جنوبی. حدود ۱۰ سال هم کلا طب و جراحی دام بزرگ کار کردند و این شاخه رو تدریس کردند در دانشگاه. شتر هم مسلما بخشی از کار ایشون بود. همچنین حداقل دو تا از بهترین کتاب های طب و جراحی شترسانان رو ایشون تالیف و ادیت کرده اند در Literature دامپزشکی.

پروفسور فاولر نهایتا بنیان تخصص جانورپزشکی رو گذاشتند و ۳۵ سال دامپزشک باغ وحش ساکرامنتو در CA بودند و همچنین استاد UC Davis.

بد نیست اشاره کنم یک مدرک افتخاری تخصص سم شناسی دامپزشگی (ACVT) هم داشتند در کنار دو تخصص دام بزرگ (ACVIM) و جانورپزشکی (ACZM).

سال ۲۰۱۴ این مرد بزرگ رو از دست دادیم. روحشون شاد و راهشون پر رهرو. البته به شرطی که اصولی و علمی و با مطالعه این راه رو ادامه بدهیم.
پاسخ ها
مسعودی
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۵۰ - ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
با سلام
اپیزودتون خوندنی بود اما ربطی به محتوا نداشت دوست جوان
مجید ابن النصیر
| Canada |
۱۱:۴۲ - ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
همکار گرامی، ارتباطش اینه که توضیح دادیم که همکاران بدونند دکتر فاولر ۱. دامپزشک شتر نبوده. ۲. پدر علم حیات وحش نبوده و پدر جانورپزشکی Zoological Medicine بوده. فکر نمی کنم پیچیده عرض کرده باشم اگر متن رو خوانده باشید. ارادت.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۳۴ - ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
1
3
کاش میشد راهشون رو در کالیفرنیا ادامه بدیم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۵۳ - ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
1
3
خوب پس کاملا مشخص شد که همکاران درک صحیحی از Zoological Medicine ندارد
تعریف زئولوژیکال مدیسین چیست؟
به اشتقاقی از طب دامپزشکی که به درمان حیوانات وحشی در اسارت و یا آزاد که شامل پرندگان، پستانداران، دوزیستان و خزندگان است اطلاق می‌گردد
بخشی از این حیوانات ممکن است در اسارت انسان در منزل
مانند حیوان اگزوتیک و یا در باغ وحش ها باشد. بخشی هم در محیط زیست خود زندگی کنند.
پس درست ترین و روان و ترین ترجمه ی فارسی از این بخش از دامپزشکی که مرحوم دکتر فولر (نویسنده تنها کتاب مرجع برد تخصصی دام های بزرگ دنیا در مورد طب شترسانان) آن را بنیان نهاده است، طب حیات وحش (یا همان زئولوژیکال مدیسین) است.
طب حیوانات غیر اهلی = زئولوژیکال مدیسین = طب حیوانات حیات وحش
اوستا صدرزاده
|
Sweden
|
۲۰:۲۶ - ۱۳۹۹/۱۱/۲۷
0
3
جناب آقای دکتر امید مرادی علی رغم جوانی, از مفاخر دامپزشکی کشور هستند و کمک های ارزنده ایشان به درمان و نجات زندگی گونه های حیات وحش سرزمین شکوهمند ایران, ستودنی است. حقیر به سهم خود سپاسگزار تلاشهای بی چشمداشت ایشان هستم.
پاسخ ها
امید مرادی
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۰:۰۶ - ۱۳۹۹/۱۱/۲۹
جناب دکتر، باعث افتخار من هست که دانشجو و شاگرد همیشگی شما بوده و هستم.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۵۴ - ۱۳۹۹/۱۱/۲۹
0
1
درود فراوان به جناب دکتر صدر زاده عزیز که از مشاهیر طیور ایران می باشند ما بچه های دامپزشکی به وجود دکتر صدر زاده عزیز افتخار میکنیم . پاینده وسربلند باشید
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۳۰ - ۱۳۹۹/۱۱/۲۹
3
1
کلا همه اومدیم به یه سری ادم افتخار کردیم و کلی چیز میز هم یاد همدیگه دادیم رفتیم
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۰:۱۶ - ۱۳۹۹/۱۱/۳۰
بویژه ادب را نیز از شما آموختیم
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۲:۳۱ - ۱۳۹۹/۱۲/۰۱
و تکنیک چیدن بادمجان دور قاب رو هم از شما آموختیم
ناشناس
| Germany |
۱۰:۲۹ - ۱۳۹۹/۱۲/۰۱
با عرض احترام خدمت همه بزرگوارانی که نظری دادند, اما من از خواندن این پیامها بسیار متاسف شدم. نمی دانم برخی از ما چرا اینگونه هستیم. یک استاد که بسیاری ایشان را به شایستگی و تواضع و ادب می شناسند, از پیشرفت و برازندگی فرزند برومندش به وجد می آید و مانند هر پدری به او افتخار می کند و این را بر زبان می آورد. آن فرزند هم در مقابل از زحماتی که آموزگارش روزگاری برای او کشیده و چیزی به او آموخته به اقتضای ادب سپاسگزاری می کند. نه ایندو دیگر هیچ نیازی به یکدیگر دارند و نه کارشان وابسته به تمجید از دیگری است. اکنون چرا بایستی کسانی که احتمالا تحصیلکرده هم هستند این ارتباط محترمانه و مودبانه را به تمسخر بکشند و کسانی نیز لقب ناشایست بادمجان دور قابچین را به ایشان بدهند. کاش همه ما پیش از سخن گفتن و پراکندن یک احساس بد, اندکی بیشتر بیاندیشیم. زبان از برای آن است که سخن نیکو بگوید و مهر و شادمانی بیافریند.
ناشناس
|
Germany
|
۱۲:۰۷ - ۱۳۹۹/۱۲/۰۱
0
1
به عقیده ی حقیر سخن همکار گرامی مان, البته نه به تمسخر, که فرمودند آمدیم و کلی چیز یاد هم دادیم و به هم افتخار کردیم و رفتیم کاملا درست است. بنظر شما آیا خوب نیست یاد بگیریم بزرگترها از پیشرفت جوانان و فرزندانشان خرسند شوند و به آن افتخار کنند و آن را بر زبان بیاورند و جوانترها قدردان زحماتی باشند که معلمان و بزرگترها برایشان کشیده اند و از ایشان سپاسگزاری کنند. اینکه چیز خیلی خوبی است. چرا بایستی آن را مسخره کنیم.
ناشناس
|
Canada
|
۱۹:۳۸ - ۱۳۹۹/۱۲/۰۱
0
2
به نظر من اگر کسی معنای مثل بادمجان دور قاب چین را بداند خواهد فهمید که فردی که ناشناس نظری می دهد نمی تواند بادمجان دور قاب چین باشد زیرا از این کار خود قرار نیست سودی ببرد اما یک فرد ناشناس می تواند تلخ زبان و بی ادب باشد.
نظر شما
ادامه