کد خبر: ۵۹۶۶۴

سال‌هاست که شاهد گسترش تمایل به نگهداری حیوانات خانگی هستیم و در کنار آن شمار دامپزشکی‎‌ها، فروشگاه‌ها و دلالی‌های حیوانات هم روز به روز افزایش یافته است؛ اما بسیاری اعتقاد دارند اکثر کسانیکه تمایل به نگهداری حیوان خانگی دارند، قصدشان حمایتی نیست بلکه بیشتر به فکر خودشان هستند تا حیوان.

به گزارش حکیم مهر به نقل از ایسنا، حمایت از حیوانات، صفتی‌ست که بسیاری از صاحبان حیوانات خانگی برای خود بر گزیده‌اند، اما حامیان واقعی حیوانات، نشانه‌ها و خصوصیت‌های دیگری دارند، آنها حیوان را در بند نمی‌کنند، به زور دور نمی‌گردانند، لباس‌های فانتزی نمی‌پوشانند و برای تبختر با ماشین در خیابان‌ها چرخ نمی‌زنند یا با حیوانشان به پارک نمی‌روند و ... حامیان حیوان، به دنبال حمایت از حیوانات در برابر گرسنگی، تشنگی، آسیب جسمی و بیماری هستند و البته رهایی و آزادی آنها را می‌پسندند.

سگ‌ها بیشتر از سایر حیوانات، خانگی محسوب می‌شوند، اما در ایران، کمتر سگ ایرانی در خانه‌ای نگهداری می‌شود، آنچه دارندگان حیوان خانگی به دنبالش هستند، داشتن یک اسباب بازی، یک جانداری که اوقات فراغتشان و تنهایی شان را پر کنند، است، نه یک همزیستی با حفظ خواسته‌های طبیعی یکدیگر؛ آنها حیوانات را با هم جفت می‌زنند تا درآمد کسب کنند، در خیابان می‌گردانند تا نظر جلب کنند، به آنها آموزش می‌دهند تا خواسته خود را به حیوان تحمیل کرده باشند. هیچ یک از این خصوصیت‌ها در حامیان حیوانات دیده نمی‌شود.

«عباس پناهیان» از قدیمی‌ترین حامیان حیوان در شیراز محسوب می‌شود؛ یک متخصص الکترونیک که به واسطه علاقه‌اش به حیوانات، دامپزشک خوبی هم شده است و البته در موضوع حمایت از حیوانات، نگاهش با کسانیکه حیوانات فانتزی را با قلاده و پوشش‌هایی تحت عنوان لباس، در خیابان و پارک می‌گردانند، یا کسانیکه با نمایش حیوانات در جایی به نام باغ وحش، کسبی راه انداخته‌اند، بسیار تفاوت دارد.

پناهیان بانی و ایجاد کننده پناهگاه امید، در گفت و گو با ایسنا، از تجارب، خاطرات، دغدغه‌ها، خواسته‌ها و امیدهایش گفت؛ از ابتدایی که دوستی‌اش با حیوانات آغاز شد، تا امروز که سال‌ها تجربه اندوخته و دانسته روندی را در کنار زندگی روزمره‌اش، طی می‌کند؛ او اگرچه خواسته‌هایش زیاد نیست اما تاکید دارد که حیواناتی نظیر سگ و گربه، اگرچه به همزیستی با انسان خو گرفته‌اند، اما نه باید آزادی آنها را سلب کرد و نه آزارشان داد، بلکه با پرداخت هزینه‌ی مشکلاتی که زندگی انسان و توسعه شهرها و ... ایجاد کرده است، این حیوانات را در مسیر تداوم طبیعی حیات‌شان، یاری گر باشیم.

پناهیان گفت و گو را با یک خاطره آغاز کرد تا وفاداری و محبت سگ‌ها را یادآور شود؛ او گفت: خانمی بود که همان حوالی پناهگاهِ شهرک سکونت داشت؛ همیشه به سگ‌های رها غذا می‌داد؛ یک روز با چشمان گریان به پناهگاه آمد؛ گفت سرنشینان موتورسیکلت سه پشته با چاقو به او حمله کردند اما با یاری همان سگ‌هایی که او برایشان غذا می‌آورده، نتوانستند کاری از پیش ببرند، اما یکی از سگ‌ها آسیب دیده و گریه‌اش به خاطر این دوست باوفا است.

او پیش از آنکه شرح واقعه را به کامل و در مورد درمان سگ، سخنی نقل کند؛ خود را بانی پناهگاه حیوانات در فارس معرفی می‌کند؛ کاری که هرگز به عنوان پیشه‌ مد نظر او نبوده و نه تنها درآمدی برایش به دنبال نداشته، بلکه هزینه‌زا و مشکل آفرین هم بوده است.

مرد حامی حیوانات می‌گوید: این کار را از بچگی انجام می دادم؛ همیشه ذوق داشتم با پول جمع شده در قلک، برای گربه‌ها خوراکی بخرم.

پناهیان نیز همچون بسیاری از حامیان حیوانات از بی توجهی بخش‌های دولتی گلایه مند بود اما در لابه لای مشکلات و کمبودهایی که مطرح می‌کرد، تاکید داشت که امروز نسبت به گذشته و در مسیر حمایت از حیوانات رها و آسیب دیده، پیشرفت‌هایی حاصل شده که موجب امیدواری است.

او از همان آغاز که « کُلهِ» هایی را در کوه های اطراف "تپه تلوزیون" در شیراز بنا کرد تا سگ‌های رها در آن حوالی را جمع کند متوجه سختی‌های کاری که قصد انجامش را کرده است، بود.

پناهیان می‌گوید: "مسیر شهر تا کُله‌هایی که برای حیوانات ایجاد کرده بودیم، ماشین رو نبود. آب نبود. آب و غذای سگ ها هر روز باید تجدید می‌شد و مسیر نا هموار کار را سخت تر می کرد."

او ادامه می‌دهد: فکر می کنم سال ۹۳ یا ۹۴ بود، آن زمان که جلوی ساختمان شهرداری شیراز برای کشتار سگ ها تجمع شد ایده ی پناهگاه های حیوانات را با کمک چندین نفر عملی کردیم؛ خیلی ها می گفتند  نمی توانید، چون آب نیست؛ غذا را باید هر روز با دست می بردیم آن بالا.

پناهیان در همان هفته‌های اول فعالیتش با بچه‌های حراست دانشگاه شیراز و البته ممنوعیت‌هایی که آنها قائل بودند، مواجه می‌شود؛ او در این خصوص می‌گوید:  مسئولان مربوطه در دانشگاه شیراز ابتدا معتقد بودند فعالیت این پناهگاه سبب شده تا تعداد سگ‌های رها در اطراف محوطه‌ی دانشگاه زیاد شود اما بعدتر، با ما همکاری کردند و در نهایت هم پناهگاه را به نقطه‌ای دیگر از شیراز منتقل کردیم.

بانی پناهگاه امید، که با وجود داشتن مدرک مهندسی الکترونیک، حالا در دامپزشکی هم مهارت کسب کرده و آنرا مدیون علاقه‌اش به حیوانات و البته بی‌مهری بسیاری از آدم‌ها به حیوانات رها می‌داند؛ علاوه بر امداد و غذارسانی به حیوانات رها، در عقیم‌سازی و پلاک‌گذاری سگ‌ها فعال است.

پناهیان می گوید: آن زمان به پناهگاه نیاز بود، اما الان به این نتیجه رسیدم که نقاهتگاه نیاز است تا اگر حیوانی رها و بدون صاحب، مریض یا مجروح شد، مدتی در نقاهتگاه نگهداری و بعد از بهبودی رها شود.

معدوم کردن سگ ها بی نتیجه است

در ادامه‌ی این گفت‌وگو صحبت از آسیب سگ ها به انسان شد؛ هنوز زمان زیادی از خبر مرگ دلخراش کودک هشت ساله با حمله ی سگ های وحشی در میبد نمی گذرد؛ حتی سلطان آباد شیراز بعد از گذشت چند سال از مرگ یک کودک دو ساله، آن هم در اثر حمله ی سگ های رها، همچنان در بُهت است. این ها شاید برای عده ای دلیلی قانع کننده برای معدوم کردن سگ ها باشد.

پناهیان در این خصوص می‌گوید: من اصلا این مسئله را قبول ندارم؛ امکان حمله حیوانات بومی (سگ) خیلی خیلی خیلی کم است؛ از طرفی عده‌ای هم سگ‌های شخصی را برای حمله کردن تربیت می‌کنند. یعنی درصد اینکه سگ رها به انسان حمله کند، بسیار کم است. البته باید توجه داشت که انسان‌ها بیشتر از آنکه توسط سگ مصدوم یا کشته شوند، توسط انسان‌ها آسیب می‌بینند.

این حامی حیوانات، ادامه می‌دهد: مگر انسان انسان را نمی کشد؟ شاید اینکه انسانی توسط یک سگ رها، بدون دلیل کشته شده باشد، هر چند سال یکبار حادث شود، اما هر روز انسان‌ها همدیگر را میکشند، بدون دلیل، از سر عصبانیت، برای پول یا هرچیز دیگر؛ اگر یک سگ در مثلا سلطان آباد شیراز یک کودک را کشت؛ که البته بسیار دردناک بود، به ازای آن صدها سگ را کشتند.

پناهیان تاکید دارد که حتی حمله حیوانات رها نظیر سگ به انسان هم ریشه در رفتار انسان دارد، اضافه می‌کند که انسان در موقع نیاز، امکان ابراز آن را دارد، حتی اگر زبان هم نداشته باشد، اگر به بدترین شکل معتاد باشد، کارتن خواب باشد، حتی یک گناهکار و محکوم باشد، نیازش به غذا، آب، خواب و ... را می‌تواند اعلام کند و دیگران هم قطعا کمک می‌کنند برای رفع نیاز یک انسان دیگر. اما حیوانات این زبان را ندارند.

این حامی حیوانات می‌گوید: حالا شما فکر کنید من کر و لال هستم و چشمم هم جایی را نمی بیند؛ نه می توانم بگویم به من آب بدید نه می توانم بگویم به من نان بدهید؛ فرض کنید در کنار این، یک قانونی هم باشد که اگر انسانی را در این وضع دیدید باید بزنیدش؛ شما خودت را بگذار در چنین شرایطی؛ تشنه هستی به خاطر آب یک جا ایستادی؛ نه چشمت می بیند نه می شنوی و نه زبانی داری؛ چه حالی می شوی؟!! از قدیم می‌گفتند شکم گرسنه ایمان ندارد؛ ما اسم خود را گذاشتیم انسان؛ زبان داریم، فهم داریم، شعور داریم ولی باز هم دست به جنایت می زنیم؛ اما آن حیوان این‌ها را ندارد، خب گرسنه است؛ یک انسان چند روز می تونید غذا نخورد؟!

پناهیان تاکید دارد که برای کنترل جمعیت حیوانات رها و اینکه مشکلات بهداشتی نداشته باشند، باید آنها را عقیم و واکسینه کرد و بعد از پلاک‌گذاری، دوباره در محیط آزاد کرد؛ همانند آنچه در دیگر کشورهای جهان، انجام می‌شود.

او با ناراحتی از اینکه بعضی از پیمانکاران جمع‌آوری و ساماندهی حیوانات رها، آنها را می‌کشند، حتی حیوانات دارای پلاک، می‌گوید: حیوانی که نه بیماری دارد و نه توان تولید مثل، چرا معدوم می‌کنند؛ این بزرگترین خسارت محسوب می‌شود، سگ یا هر حیوانی وقتی متوجه کاهش تعداد نسلش می‌شود، برای زاد و ولد تلاش بیشتری خواهد کرد؛ از طرفی وقتی در اطراف یک محدوده چند سگ رها وجود دارد، هیچ سگ دیگری وارد آن منطقه نمی‌شود حتی اجازه ورود دیگر گونه‌های مشابه حیوانی، نظیر شغال و روباه هم داده نمی‌شود.

پناهیان می‌افزاید: سال‌هاست که در ایران سگ‌ها را می‌کشیم؛ نتیجه این اقدام چه بوده است؟، آیا تعداد سگ‌ها کمتر شد، مگر تمامی دارد؟ باید شیوه مواجهه را تغییر داد، باید روشی را به کار گرفت که سگ گرسنه و بیمار نباشد تا به واسطه گرسنگی و بیماری مخاطره به همراه داشته باشد.

این حامی حیوانات با بیان اینکه سال‌هاست بین خانواده‌های ایرانی، نگهداری حیوان باب شده و تمایل به آن افزایش یافته است، اما کدام خانواده را سراغ دارید که سگ بومی ایران نگهداری کند؟، می‌افزاید: البته بسیاری از حامیان حیوانات، مثل خود من، بسیاری از سگ‌های بومی را نگهداری کرده‌ام تا به شرایطی برسد که امکان زندگی رها را داشته باشد. اما اینکه فردی یاد گرفته، گوش سیخ، اینکه از سر چشم و هم چشمی، به دنبال یک سگ باشد و به آن به چشم اسباب بازی نگاه کند، باید خرده گرفت و انتقاد کرد.

پناهیان یادآور می‌شود: عده ای سگی را می خرند اما پس از مدتی به هر دلیل دل زده می شوند؛ این موضوع خسارت زیادی به حیوان می‌زند؛ چون مرام و معرفت سگ زبان‌زد است و بسیار سگ‌ها بوده که بعد از مرگ صاحبش، یا بعد از رها شدن توسط صاحبش، دق کرده، غذا و آب نخورده و مرده است؛ این را خیلی‌های ما که اسم خودمان را انسان می‌گذاریم نمی‌بینیم.

او اما در مورد اینکه پاسخگوی تماس‌ها و درخواست‌های امدادی شهروندان در مورد حیوانات رها یا خانگی آنان باشد، بالا بودن و یک طرفه بودن انتظارات را یکی از مشکلات جامعه امروز می‌داند و می‌افزاید: " من و امثال من کار و زندگی و مشکلات مختص به خودمان را هم داریم؛ حمایت از حیوانات شغل ما نیست؛ در کنار تمام مسائل زندگی، به هر دلیل، حمایت از حیوانات رها را هم انجام می‌دهیم. مدتی قبل فیلمی دیدم که یک زن میانسال که در مجموع وزنش به 40 کیلو نمی‌رسید، به یک سگ رها که آسیب دیده بود و حالت تهاجمی داشت، امداد رسانی کرد؛ خانم اول با روسری‌اش دهان سگ را بست تا حمله نکند و بعد به آسیبش رسیدگی کرد. این کار به بعضی‌ها لذت می‌دهد، لذتی که شاید دیگران حس نکنند.

پناهیان ادامه می‌دهد: حمایت با دوست داشتن تفاوت دارد، با دلسوزی فرق می‌کند؛ گاهی در فضای مجازی می‌بینیم که بسیاری در مقابل یک حیوان آزار، موضع می‌گیرند، اما اگر کسی بیاید با حیوان آزار برخورد کرده و گلاویز شود و بحث آسیب به حیوان آزار مطرح شود، همان حامیان در فضای مجازی دیگر نیستند؛ ابزارها و حرکت‌های حمایتی هم تمام می‌شود.

او از این که تا به حال با پیمانکاران معدوم کننده حیوانات رها، مواجه نشده و از این باب خرسند است، خاطرات متعددی از مواجهه با حیوان آزارها و حتی برخورد فیزیکی با آنها دارد و می‌گوید: وقتی کسی را می‌بینم که حیوانی را آزار می‌دهد، نمی‌توانم به راحتی از کنار موضوع بگذرم، البته چون بوکسور هستم، توان دفاع شخصی را دارم و دلم هم قرص و محکم است.

پناهیان بهترین خاطره‌ای را که دارد مربوط به امدادرسانی به یک سگ مادر که 8 توله شیرخوار داشت، عنوان و اضافه می‌کند: سگ مادر پا و لگنش شکسته بود و هشت تا توله هم هر 2 ساعت یکبار شیر می‌خواستند، هزینه‌ها را گروه حامیان حیوانات تامین کرد و حیوان درمان شد، تا سگ مادر بهبود یافت، توله‌ها بزرگ شده بودند.

اسارتگاه وحش است نه باغ وحش

این حامی حیوانات، اعتقاد دارد که آنچه در ایران تحت عنوان باغ‌وحش معرفی می‌شود، در واقع اسارتگاه وحش محسوب می‌شود و دولت نباید به این اماکن اجازه فعالیت بدهد

پناهیان خواستار همراهی بخش دولتی و البته شهرداری‌ها برای فعالتر شدن مراکز حمایت از حیوانات شد و با تاکید براینکه کار اجرایی حمایت از حیوانات رها به گروه‌های مردمی سپرده شود اما بستر و امکانات و فضا و تجهیزات را دستگاه‌هایی نظیر شهرداری و فرمانداری‌ها کمک کنند، ابراز امیدواری می‌کند که مانند برخی مناطق شهرداری تهران که در این زمینه پیشقدم شده‌اند، در استان فارس خصوصا شهر شیراز هم شاهد همراهی باشیم.

نظر شما
ادامه