کد خبر: ۷۱۳۲۷
تعداد نظرات: ۲۵ نظر

حکیم مهر: یک دامپزشک معتقد است با توجه به اینکه بخش زیادی از جمعیت ایران در محیط شهری زندگی می‌کنند؛ ارتباطات بیولوژیکی کافی با برخی گونه‌های جانوری اهلی را ندارند به همین دلیل این کمبود همزیستی سالم، به مرور باعث کاهش میانگین آمادگی سیستم ‌ایمنی شهروندان نسبت به خیلی از پاتوژن‌های مشترک با حیوانات خواهد شد.

به گزارش حکیم مهر به نقل از ایسنا، «دکتر سعید یزدانی‌نیا» در یادداشتی با اشاره به اینکه محرومیت شهروندان ایرانی از همزیستی با حیوانات‌خانگی سالم و متعارف، امنیت‌زیستی شهرنشینان را با خطرات جدی در آینده روبرو خواهد کرد؛ نوشت:

در ابتدای امر باید گفت که موضوع منافع بیولوژیکی و امنیت‌زیستی حاصل از همزیستی شهرنشینان با حیوانات خانگی صاحب‌دار، متعارف و سالم؛ با معضل حیوانات بدون‌ سرپرست در سطح شهرها، کاملا متفاوت بوده و نباید معضلات ناشی از ازدیاد و حضور برخی حیوانات مثل سگ‌های بدون‌سرپرست در سطح کلان‌شهرها را به حیوانات خانگی سالم و صاحب‌دار تعمیم داد.

واضح است که با توجه به مدل‌های شهرسازی، عمرانی و حمل‌ونقل در اکثر کلان‌شهرهای ایران، امکان حضور و تردد برخی حیوانات بدون‌صاحب و مشخصا سگ‌های بدون‌سرپرست وجود ندارد. از طرفی اندازه و ویژگی‌های آناتومیکی و رفتارشناسی سگ‌های بدون‌سرپرست، به‌نحوی نیست تا بتواند در داخل بافت شهرهای بزرگ نقش مستقل و یا حتی نقش اکولوژیکی موثری در تنظیم جمعیتی دیگر گونه‌های پذیرفته شده در اکوسیستم‌های شهری مانند گربه‌سانان و دیگر گونه‌های کنترل کننده‌ی آفات شهری مانند پرندگان داشته باشد. معمولا حضور دائم و کنترل نشده‌ی سگ‌های بدون‌سرپرست در داخل بافت شهرها، تعادل جمعیتی گونه‌های دارای نقش اکولوژیکی و آفت‌زدا مثل گربه‌ها را هم برهم می‌زند که متعاقب آن حضور گسترده‌ی جوندگان بعنوان خطرناکترین گونه‌ی انتقال‌دهنده‌ی بیماری در جوامع شهری اتفاق می‌افتد. از طرفی کنترل جمعیتی و تولیدمثلی گربه‌ها هم نیازمند وجود روندهای طبیعی مانند دیدن، شنیدن و بوییدن و حس کردنِ حضور یک دشمن‌طبیعی به نام سگ‌ در یک منطقه است.

بنابراین تنها راه‌حل فعلی برای حضور سگ‌سانان به‌عنوان حلقه‌ای حساس و تنظیم‌کننده در زنجیره‌ی تعادل جمعیتی و اکولوژیکی گونه‌های آزاد در اکوسیستم‌شهری، حضور کنترل‌شده و بهداشتی سگ‌های خانگی تحت قوانین بهداشتی و اجتماعی کارآمد است. سگ‌هایی که با مراقبت‌های بهداشتی صاحبانشان مانند واکسیناسیون‌های سالانه، برنامه‌های ضدانگلی فصلی و معاینات دوره‌ای توسط دامپزشکان، خطری را متوجه جوامع انسانی نمی‌کند.

نحوه‌ی کنترل و برنامه‌ریزی برای این دو دسته از حیوانات (حیوانات صاحبدار و سالم و حیوانات بدون سرپرست) به لحاظ منافع امنیت‌زیستی مشترک، دو رویکرد کاملا متفاوت و مجزا را می‌طلبد که در مورد حیوانات بدون‌سرپرست باید در هر شهر یا منطقه طبق اطلاعات و شرایط جغرافیایی، زیست‌محیطی، تنوع‌زیستی و مسائل اجتماعی آن منطقه برنامه‌ریزی شود. در بسیاری از شهرهای ایران فاصله‌ی اندکی بین محیط‌زیست انسانی و اکوسیستم‌های طبیعی و حیات‌وحش وجود دارد و گسیل دادن این تعداد از سگ‌های بدون‌سرپرست و پرسه‌زن از مناطق تحت پایش انسان به سمت حیات‌وحش، خسارات چندین برابری را متوجه اکوسیستم‌های طبیعی و امنیت‌زیستی حیات‌وحش کشورمان می‌کند. پدیده‌ای که در سال‌های اخیر بخاطر رویکردهای نه‌چندان علمی و اجرای ناقص برنامه‌های سامان‌دهی حیوانات بی‌سرپرست، آسیب‌های جدی را متوجه اکوسیستم‌های طبیعی و حیات‌وحش آسیب‌پذیر ایران کرده است. بنابراین تهیه و ابلاغ یک دستورالعمل واحد در مورد نحوه‌ی کنترل حیوانات بدون‌سرپرست برای تمام مناطق و شهرهای کشوری چهارفصل و متنوع مانند ایران، با رویکردهای علمی و نتیجه‌بخش هم‌خوانی ندارد. همین امر در مورد تعیین ظرفیت گونه‌ای و جمعیتی حیوانات خانگی و صاحبدار و نحوه‌ی مدیریت بهداشتی آن‌ها در شهرهای مختلف کشور نیز صدق می‌کند.

و اما در خصوص حیوانات‌خانگی سالم در جوامع شهری باید اشاره کرد که در حال حاضر حدود ۸۰ درصد از جمعیت فعلی ایران در محیط‌های شهری و بعضا محیط‌های صنعتی و نسبتا ایزوله زندگی می‌کنند و ارتباطات بیولوژیکی کافی با برخی گونه‌های جانوری اهلی را ندارند و هرساله نیز مهاجرت افراد از مناطق طبیعی به محیط‌های شهری و صنعتی بیشتر می‌شود. این کمبود همزیستی سالم، به مرور باعث کاهش میانگین آمادگی سیستم‌ایمنی شهروندان نسبت به خیلی از پاتوژن‌های مشترک با حیوانات خواهد شد.

بعلاوه این موضوع در آینده زنگ خطری برای امنیت‌زیستی ملی در برابر بیماری‌های نوپدید و بازپدید نیز به شمار می‌رود و در صورت استمرار این وضعیت به زودی شاهد کاهش آستانه‌ی تحمل و خاطره‌ی سیستم‌ایمنی شهروندان و متعاقب آن، کاهش واکنش‌های ایمونولوژیک لازم در برابر بسیاری از میکروب‌ها و پاتوژن‌های محیطی خواهیم بود. حتی دور از انتظار نخواهد بود که در صورت ادامه‌ی این روندِ معیوب، مقاومت ایمنی جمعی و ایمنی متقاطع نسبت به بار میکروبی مجاز در مواد غذایی با منشا حیوانی نیز کاهش یابد.

برای درک این موضوع ابتدا باید به موضوع تکامل همزمان سیستم ایمنی بدن ما انسان‌ها با طبیعت و به‌ویژه برخی گونه‌های اهلی شده در طول تاریخِ حداقل ۱۵ هزارساله‌ی همزیستی انسان با حیوانات اهلی توجه نمود.

همانطور که می‌دانیم حدود چندین هزار سال است که انسان خردمند بدلیل منافع امنیت فیزیکی و غذایی، برخی از گونه‌های جانوری مستعد در طبیعت را اهلی نموده و از آن نگهداری می‌کند و از این رو مسئولیت حفظ این گونه‌های ارزشمند منطقا و اخلاقا به عهده‌ی ماست. در این خصوص اجداد ما ایرانی‌ها و به‌خصوص اجداد زاگرس‌نشینان با اهلی کردن قوچ و بز وحشی، به نوعی طلایه‌دار این انقلاب بزرگ در تمدنِ انسانِ متمدن و غیرشکارچی نیز بوده‌اند. این همزیستی چندین هزار ساله موجب شده تا سیستم ایمنی بدن ما انسان‌ها در اثر ارتباط مستمر با این دسته از حیوانات و پاتوژن‌های آن‌ها، هر ساله به‌روزرسانی شود و به عبارت دیگر هزاران سال است که ما برای زندگی در محیط‌زیستمان و ایجاد مقاومت و آمادگی ایمونولوژیک در برابر انواع میکروارگانیسم‌های محیطی و مشترک، از وجود و حضور این حیوانات بعنوان واکسن‌های بیولوژیکی و طبیعی بهره برده‌ایم و عملا نسلِ مقاومِ بشرِ امروزی نسبت به خیلی از پاتوژن‌های مشترک، مرهون آن همزیستی چندین هزارساله است.

البته که هر تطابق ایمونولوژیکی بین دو یا چند گونه‌ جاندار با یک میکروارگانیسم نوپدید یا بازپدید، تلفات و خسارات خود را به‌همراه دارد. همین موضوع برای ویروس کرونا که از سه سال پیش جهان را با مشکلات زیادی مواجه کرده نیز صادق است و تا زمانی که بین سیستم‌ایمنی بدن ما انسان‌ها و شایع‌ترین ویروس حاصل از جهش‌های ژنومیِ این پاتوژن در آینده، تعادل یا توافقِ‌همزیستی صورت نگیرد، این تلفات و خسارات با نوسانات دوره‌ای ادامه خواهد داشت. در حقیقت کمپانی‌های بزرگ واکسن‌سازی سعی دارند تا در کنار بقیه‌ی اهداف واکسیناسیون جمعی؛ زمان و خسارات جانی موردنیاز برای تطابق سیستم‌ایمنی انسان‌ها با کروناویروس جدید را کاهش دهند که البته مستلزم گذر زمان قابل توجهی نیز هست. بخصوص که در حال حاضر این ویروس توانایی انکوباسیون در برخی از گونه‌های جانوری در طبیعت را نیز کسب کرده و متاسفانه مخازن طبیعی ویروس نیز شکل گرفته است و همین موضوع استراتژی جهانی کنترل و مهار ویروس را از ریشه‌کنی به همزیستی تغییر داده است. شاید مثال ملموس‌تر در این مورد، نسل‌های اولیه‌ی باکتری اِشریشیاکُلای ( E.coli ) باشد که زمانی حتی تعداد بسیار اندکی از سویه‌های حاد آن برای بسیاری از گونه‌های جانوری و انسان، کشنده و تهدید جدی به حساب می‌آمد، ولی امروزه تداوم نسل بشر و خیلی از گونه‌های جانوری بدون وجود این‌ باکتری و زیرسویه‌های همزیست‌شده‌ی آن با جانداران و دیگر گونه‌های میکروبی موجود در دستگاه گوارشی آن‌ها، تقریبا غیرممکن خواهد بود. هرچند که در حال حاضر نیز اگر این باکتری بطور منفرد و بدون حضور دیگر گونه‌های باکتری‌ ( فلور میکروبی ) در دستگاه گوارشمان حضور داشته باشد، می‌تواند توانایی عفونت‌زایی و کشندگی خود را تا حدودی حفظ کند و این امر شاهد دیگری بر لزوم همزیستی و تطابق بین گونه‌ای حتی در دنیای میکروبی است.

در هرحال همه‌ی این پاتوژن‌های مفید و مضر ( از نظر منافع بیولوژیکی ما انسان‌ها )، هزاران سال است که بین بدن انسان و خیلی از گونه‌های اهلی شده بخصوص سگ‌سانان، گربه‌سانان، جوندگان، پرندگان و نشخوارکنندگان در حال گردش، تطابق و به‌روزرسانی ایمونولوژیکی میزبان‌های خود هستند و قطع این ارتباط و زنجیره‌ی حیاتی، ابدا به نفع آینده‌ی نوع انسان و حتی حیوانات مذکور نیست.

بخصوص انسانی که بعد از دوران انقلاب صنعتی و تغییر شیوه‌ی زندگی اجتماعی و شهری، ارتباطات بسیار کمتری با حیوانات متنوع و اهلی به‌عنوان واسطه‌های تقویت‌کننده‌ و به‌روزکننده‌ی سیستم ایمنی در برابر میکروارگانیسم‌های مشترک و رایج پیدا کرده است.

برهم زدن این تعادل‌زیستی و توافقِ همزیستیِ هزاران ساله و مسالمت‌آمیز بین سیستم‌ایمنی نسل انسان‌ها، حیوانات اهلی و میکروارگانیسم‌های مشترک بین آن‌ها؛ که در نتیجه‌ی متحمل شدنِ تلفات جانی بسیار سنگین جوامع انسانی و جمعیت جانوری در طول تاریخ به‌دست آمده، امری غیرعلمی و غیرمنطقی است.

در حال حاضر عمده‌ی شهروندان ایرانی این نوع از ارتباط بیولوژیکی و به‌روزرسانیِ سیستم‌ایمنی بدن خود را بیشتر از طریق مصرف محصولات لبنی برقرار می‌کنند که مشخصا این ایمنیِ نسبی، عمدتا درخصوص پاتوژن‌های مشترک با نشخوارکنندگان صدق می‌کند. هرچند که در سال‌های اخیر سرانه مصرف محصولات لبنی در ایران با کاهش چشمگیری نیز روبرو بوده است. البته اگر حتی سرانه‌ی مصرف شیر و محصولات لبنی به شکل استاندارد جهانی پیش می‌رفت، باز هم برای ایجاد ایمنی متقاطع نسبت به دیگر پاتوژن‌های قابل انکوباسیون در گونه‌هایی مانند سگ‌سانان، گربه‌سانان، جوندگان و پرندگان کافی نبود.

به‌طور کلی برای ایجاد آمادگی نسبی سیستم‌ایمنی بدن شهروندان، نیاز داریم تا حداقل تا به‌شکل دوره‌ای با دوز پایین‌تر از دوز عفونی‌زای پاتوژن‌های مشترک و حتی غیرمشترک حیوانات اهلی تماس داشته باشیم، و این امر صرفا از طریق همزیستی با حیوانات سالم، واکسینه شده و تحت کنترل بهداشتی در محیط‌های شهری میسر می‌شود. حیواناتی که امروزه عمدتا در زمره‌ی حیوانات خانگی قرار می‌گیرند که حداقل آن میزان از پاتوژن‌های مورد نیاز ما و محیط‌زیست شهرهای دور از طبیعت را فراهم‌ می‌کنند.

بنابراین قطع زنجیره‌ی ارتباط بیولوژیک شهروندانی که بیش از یک نسل از محیط‌های طبیعی فاصله گرفته‌اند و زندگی کاملا شهری دارند، مطلقا به نفع آمادگی سیستم ایمنی بدن شهروندان نسبت به بیماری‌های مشترک فعلی و بیماری‌های نوپدید یا بازپدید در آینده نیست.

عمیقا امیدوارم که تمام نهادهای مربوطه قبل از اتخاذ هر تصمیمی در مورد مسائل زیستی در سطح ملی، تمامی سازوکارهای طبیعت و اجزای زیستی آن را لحاظ نمایند.

 

انتشار یافته: ۲۵
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۴
همکار جهادی
|
United States of America
|
۰۶:۲۲ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
13
2
اگر منظور شما سگ است، که باید بگم نجس است و فرشته‌ها از خانه‌ای که سگ در آن باشد می‌روند و اهل خانه سعادتمند نخواهند شد. یا حق
پاسخ ها
ناشناس
| Germany |
۱۷:۲۹ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
سیستم ایمنی بدن انسان قادر به شناسایی پاتوژنها و ایجاد ایمنی علیه آنهاست ولی در برابر فرشته ها واکنش نشون نمیده! یا حق!
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۸:۳۱ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
معمولا دزدها از رفتن به خانه ای که در آن سگ هست اجتناب میکنند !!!
بعیده فرشته ها با مخلوق خدا عناد داشته باشند !! مگر اینکه به آفرینش و حکمت الهی معترض باشند و قصد سرپیچی از امر الهی داشته باشند .
التماس خرد و تفکر
سید شهرام میرزمانی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۷:۵۳ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
2
4
مطلب و موضوع قابل تاملی بود از همکار محترم دکتر یزدانی نیا سپاسگزارم حتما
۱. همکار محترم منابع مورد استفاده در تهیه متن را در زیر همین خبر برای مطالعه بیشتر ارائه نمایند.
۲.علاقمندان به مطالعه بیشتر به دو مقاله منتشر شده در حکیم مهر مرتبط با موضوع مراجعه نمایید
الف۰ چارچوبی برای علم میکروبیوم و بهداشت عمومی
ب. ارتباط بین سلامت واحد و میکروبیوم‌های انسان، حیوان و محیط زیست
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۴۷ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
4
0
الان یعنی سواد ایمنی شناسی شما در این حده که میگه مثلا زندگی با حیوون خونگی منجر به ایمنی در برابر فلان ویروس نوظهور میشه؟ منبع این حرف چیه؟ احتمالا واسه همینم بوده که بیشترین کشته های کرونا توی کشورهایی بود که بیشترین آمار حیوون خونگی رو داشتن مثلا آمریکا
اتفاقا مطالعات نشون میده که بیماری کرونا شدت بیشتری در افراد آلوده به توکسوپلاسما گوندی داره و همبستگی معنادار و مثبتی میان میزان تیتر آنتی بادی بیماری و شدت کرونا وجود داره
دلیل نمیشه چون یه نفر دامپزشکی خونده بیاد از خودش نظر بده، باید دید علم و آمار چی میگه
اینم مقاله:
Flegr, J. (2021). Toxoplasmosis is a risk factor for acquiring SARS-CoV-2 infection and a severe course of COVID-19 in the Czech and Slovak population: a preregistered exploratory internet cross-sectional study. Parasites & Vectors, 14(1), 1-11
حالا الان باز یه عده خود-با-سواد-پندار و متنفر-از-گونه-خود میان شروع میکنن به سفسطه و مغلطه، سنگ پای قزوین
پاسخ ها
سید شهرام میرزمانی
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۰:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
Conclusions:
Toxoplasmosis is currently not considered a risk factor for COVID-19, and Toxoplasma-infected individuals are neither informed about their higher risk nor prioritised in vaccination programs.
همکاران عزیز به نتیجه گیری مقاله فوق توجه نمایید
کله مشکی
| Germany |
۰۰:۴۶ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۱
کم‌سوادی و سطح پایین فرهنگ خانوادگی و سن و سال کم از سر و ریخت صحبت‌هات میباره. آنقدر زشت و وقیح کامنت گذاشتی که حوصله نداشتم بخونمش نهایتا همون دو خط اول شخصیت داغونت رو نمایان کردی. برو اینجا جای بچه بازی و خود بزرگ پنداری مجازی نیست .به قول سید شهرام عزیز باید یاد بگیریم بحث کنیم و شرط اول رعایت ادب و احترامه حتی برای دشمنت !با آقا شهرام میر زمانی عزیز موافقم ولی جواب هر کسی رو به ادبیات و فرهنگ خودش میدم .
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۵:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۱
شما به هر قیمتی که شده حتی به دروغ می خواید حرفتون رو به مردم تحمیل کنید.
جناب سید شهرام میرزمانی مطالعه نشون میده که توکسوپلاسموز میتونه اثر زیادی بر ریسک ابتلا به کووید، و نوع شدید کووید داشته باشه و می تونه اثر عوامل موثر دیگه رو هم بدتر کنه. نسبت شانس های 1.5 یعنی چی؟
جدول شماره دو، ردیف 4 همبستگی ها معنادار هستن یا نه؟
قسمت تحلیل داده ها رو نگاه بفرما، مدل رگرسیون لوجستیک چی رو داره نشون میده؟ جدول شماره 3، اونم تازه بعد از تصحیح آماری در مورد قدرت پیش بینی کنندگی متغیر ابتلا به توکسوپلاسموز و درد و سنگینی قفسه سینه در مبتلایان به کووید داره چیو نشون میده؟ معنادار نیست مگه؟ نسبت شانس ها مگه تقریبا دو برابر نیست؟
اصلا مطمئن نیستم متوجه میشی این چیزای آماری رو یا نه، اما واسه اونایی که متوجه میشن خودتون بخونید و نتیجه گیری کنید.
اینم از نتیجه گیری مقاله:
Toxoplasma-infected participants had a higher probability of being diagnosed with COVID-19 and of having a
more severe course of the disease; they were more likely
to end up hospitalised and more frequently needed to
be treated at intensive care units. They more frequently
described the specific COVID symptoms, especially chest
pain and pressure. (صفحه 7)
Our data showed that latent toxoplasmosis was the
strongest risk factor for a severe course of COVID-19. It
was stronger than the effect of being overweight, cardiovascular disease, or diabetes. (صفحه 8)
اینجا هم مکانیسم احتمالی رو در رابطه با التهاب زایی حاصل از توکسوپلاسموز نهفته مطرح می کنه
The effect of
toxoplasmosis is probably rather non-specific, akin to
what has been observed for other diseases and disorders. It is probably related to the observed changes in
the immune system of Toxoplasma hosts. It can only
be speculated whether the effects, such as the highly
increased level of immunosuppressive cytokine IL-10,
are just a side effect of a latent lifelong infection or part
of Toxoplasma’s biological adaptations aimed at surviving the attacks of the host’s immune system. (ص. 9)

البته مثل هر مطالعه علمی دیگه کاستی های مطالعه رو هم یادآور میشه و تفاسیر دیگه رو هم عنوان می کنه، اما یافته های هر مطالعه همون چیزایی هستن که اعداد و ارقام و تحلیل های آماری نشون میدن نه کمتر و نه بیشتر.

وقتی میگم عده ای اینجا تخصص در سفسطه و مغلطه دارن نه علم، نگید نه، یه جمله نصفه و نیمه از چکیده رو می خونن، نصفه و نیمه می فهمنش اما با 100 درصد اطمینان با همون یه جمله کل مقاله ای رو که از خودش همون یه جمله رو در آوردن رد می کنن.
اگر مقاله رو درست می خوندی و عجله نمی کردی، به راحتی متوجه این موضوع ساده میشدی که منظور از این جمله
Toxoplasmosis is currently not considered a risk factor for COVID-19, and Toxoplasma-infected individuals are neither informed about their higher risk nor prioritised in vaccination programs اینه که: تا الان کسی فکر نمی کرده که توکسوپلاسموز ارتباطی با ابتلا به کووید و نوع شدید بیماری داشته باشه اما مطالعه ما داره چیز دیگه ای رو نشون میده.

آدم متحیر و انگشت به دهن میمونه والا در برابر این همه مقاومت و غرض ورزی
کله مشکی
| Germany |
۲۱:۲۱ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۲
والا منم‌متحیر و انگشت به دهن موندم تو واقعا چهار واحد زبان دبیرستانم پاس نکردی؟عزیز دل واسه خودت شاد و شنگول داری ترجمه مینویسی فکر نمیکنی یکی این دور و بر پیداش بشه که ساکن و شاغل بوده توی همون بلاد کفر که سعی داری زبانش رو توی ترجمه دست کاری کنی؟ حالا سید شهرام جوابتو نداد ولی از دست منکه نمیتونی فرار کنی. تحلیلت روی دوتا بحث آماری ساده با یکم‌زرنگ بازی قاطی بود ولی نهایتا گند زدی . ببین وقت خودتو حروم نکن قشنگ بچسب به زندگیت خودتو بکش بالا . تنها نکته مثبت کامنت آخرت این بود که از لحن کوچه بازاری و تازه دانشجو که در کامنت اول بود تونستم فراریت بدم به زمین مقاله و دلیل؛ دیدی اینجا نمیشه با کنایه و توهین و کج و کوله حرف زد آخه یکی مثل من پیدا میشه قشنگ با زبون خودت میزنه تو برجکت (عذر خواهی از حکیم مهر). اونجا هم‌اومدی روی زمین علم و مقاله یکی دیگه پاتیناژ کنی ولی بلد نبودی با سر خوردی زمین . خو مگه مجبوووووری آخه:)) حکیم مهر عزیز عذر خواهی میکنم‌ولی واقعا باید جواب افراد بی ادب و متوهم اهل کنایه و توهین رو دقیقا مثل خودشون داد . بازم ممنون
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۲:۵۰ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۲
برادر کله مشکی، خود دکتر میرزمانی هم متوجه اشتباهش شده و داره تمام سعیش رو می کنه که بگه منظورش این بوده که همکارا به نتیجه مقاله توجه کنن و نه اینکه تاثیر توکسوپلاسموز بر شدت بیماری کرونا و نرخ ابتلا رو رد کنه (کامنتای پایین رو بخون)، بعد تو اومدی جواب من رو بدی؟
بعدشم اصلا ربطی نداره که من بچه سال باشم یا دانشجو یا هر چیز دیگه، اصلا من دانشجوی ترم اول کاردانی دامپزشکی هم که باشم باید به حرف و ادعام توجه بشه نه سن و سال و دانشجو بودنم
حالا شمام اگر می تونی توی مباحث آماری مقاله اشکالی پیدا کنی یه جوابیه واسه فلگر بنویس و توی همون مجله چاپش کن (البته بعید می دونم حتی دو واحد آمار هم پاس کرده باشی) اگرم نه که برو به زندگیت برس و توی مباحث تخصصی و علمی دخالت نکن.
کله مشکی
| United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland |
۱۱:۳۰ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۳
عزیز کم سن و سال مباحثه یک هنره که شما نداری. اولین جمله از اولین کامنتت با پر رو بازی و کنایه شروع شد. بعدش هم که اون افتضاح در ترجمه فارسی رو بار آوردی و بعد دو تحلیل آماری متفاوت رو یکی در نظر گرفتی که سر ملت کلاه بزاری آخه چرا ؟؟ اتفاقا این مقالات داوری شدن نیازی نیست جنابعالی تفسیر به رای شخصی کنی یا من چیزی رو برای جایی بفرستم مثل تو کمبود ندارم بخدا نصف این اعتراضات عجیب غریبی که برای همین داوران میاد از خاورمیانه هست که مایه خنده چون عملا هیچ موفقیتی در گرفتن ایراد ندارن . این حرکت زشت رو انجام دادی متاسفانه و عملا ثابت کردی آدم علم نیستی و حدسم درست بود اومدی برای بچه بازی ! کسی که ترجمه رو دست کاری کنه هیچ صلاحیتی برای ادامه بحث نداره . اومدی قاطی بزرگترا شلوغ بازی که چی؟ هدفت چیه ؟ دوستان سایت دقت بفرمایید منظور از کله مشکی بازی دقیقا همین حرکات و مغلطه گری هاست که از شانس گند جنابعالی من استاد کشف و خنثی سازیشون هستم . زمانی که نسبت شانس رو با همبستگی کنار هم در دو جمله پشت سر هم آوردی عملا هر سه‌تا چراغت رو خاموش کردم و گفتم این طفلی دوست داره بحث کنه ولی خودشم نمیدونه چی میگه . خلاصه که مراقب باش این جاده ای که شما توش داری با سرعت پیش میری دوربین داره . میزاره خوووووب تند بری بعد یه جا مچت رو میگیره . پریدن از اشتباه آمار به نتیجه و دوباره فرار به ترجمه های اشتباه آخه چرا ؟
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۲:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۳
عزیز من جناب کله مشکی
اولا که من ترجمه نکردم و فقط گفتم منظور از اون جمله چیه، اول کامنت من رو درست بخون بعدا نظر بده. وقتی می گم منظور از اون جمله چی بوده به این دلیله که ترجمه تحت لفظی اون موجب اشتباه میشه.
کلا مشکلت در درک این مقاله هم همینه که فکر کردی این یک جمله منظورش همون چیزیه که تحت لفظی به اشتباه معنا کردی، یعنی "در حال حاضر توکسوپلاسموز به عنوان عامل ریسکی برای کووید-19 در نظر گرفته نشده است و به افراد نیز در رابطه با ریسک بیشتر اطلاع رسانی نشده است و این افراد در برنامه های واکسیناسیون نیز مقدم شمرده نشده اند". حالا شما هم با اون همه ادعای سوادت از این جمله نتیجه گیری کردی که توکسوپلاسموز عامل ریسک نیست (خسته نباشی)، در صورتی که مقاله دقیقا برعکس این رو میگه و اون چیزی رو ادعا میکنه که من سعی کردم با بیان منظورِ این جمله (نه ترجمه اون) به مخاطب برسونم.
بگذریم، مطمئن نیستم همین الان هم با این همه توضیح بازم متوجه شده باشی.

اما در مورد آمار، کله مشکی جان، نسبت شانس ها به عنوان اندازه اثر در کنار بحث معناداری آورده میشه (امیدوارم بدونی اندازه اثر یعنی چی)، حالا انواع و اقسام اندازه اثر داریم از آر پیرسون بگیر تا دی کوهن تا نسبت شانس ها و غیره. در مطالعه حاضر فلگر از نسبت شانس ها استفاده کرده، کلا در رگرسیون لوجستیک مرسومه که از نسبت شانس ها به عنوان اندازه اثر استفاده بشه.
وقتی آمار نمی دونی لطفا الکی نظر نده.
امیدوارم دیگه حداقل اینبار متوجه شده باشی که من ترجمه نکردم و گفتم "منظور از این جمله اینه که"، یعنی سعی کردم جلوی اشتباه موجود در ترجمه تحت لفظی رو بگیرم تا امثال شما به سهولت متوجه بشید و منظور مقاله رو برعکس نفهمید. حالا باز بیا بگو عمدا ترجمه رو دستکاری کردی.
در مورد آمار هم که چشمم آب نمی خوره متوجه شده باشی اما به هر حال من توضیح رو واسه کسایی که متوجه قضایا هستن دادم.
ناشناس
|
United States of America
|
۱۹:۵۷ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
0
3
این مقاله خیلی منطقی تر از قبلی‌ها بود چون نویسنده با استفاده از ابزار بی‌طرفی نوشته بود. همچین انسانهایی که قدرت تفکر مستقل هستند قابل تقدیر هستند زیرا متوجه این امر شده‌اند که جامعه انسانی قوانین انسانی می‌طلبد. در عوض باید حکیم مهر در چند روز گذشته از رئیس سپاه و یکی از دامپزشکان حوزه بیماری مشترک استان مازندران چند مقاله چاپ کرده که محتوای همه آنها این است که باید امکانات لازم جهت بستن پت‌شاپها و کلینیکهای دامپزشکی فراهم شود. خوب در مقابل این مقاله آنها خیلی غیر منطقیه چون به دور از اطلاعات روز جامعه است و دخالت در امور شخصی مردم است.
سید شهرام میرزمانی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۰۹ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
0
3
بحث اقای دکتر یزدان پناه فلور میکروبی یا به تعریف امروزی میکروبیوتا ( جمعیت میکروارکانیسم های همزیست، همسفره و بیماری زا موجود در محیط شامل باکتری ها، قارچ ها و ویروس ها ) یا میکروبیوم (مجموعه ژنوم همه میکروارگانیسم ها) در داخل و بروی سطح بدن می باشد نه میکروارگانیسم های بیماری زا . کمتر از یک درصد میکروارگانیسم ها بیماری زا یا میکروب های بد هستند و مابقی میکروب های خوب می باشند. میکروب های خوب هستند که در تنظیم و تقویت سیستم ایمنی از طریق مجرای دستگاه گوارش تأثیر دارند
پاسخ ها
ناشناس
| United States of America |
۱۱:۵۴ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۱
تا وقتی مطلب را متوجه نشدید کامنت ننویسید.
یزدانی نیا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۱
0
6
با سلام و عرض ادب خدمت همگی
خیلی خوشحالم که حداقل تعدادی از دوستان و همکاران متن رو مطالعه کردند، حتی دوستانی که جبهه گرفتند.
از آقای دکتر میرزمانی هم خیلی خیلی سپاسگزارم که در مورد این موضوع با دید عمیق‌تر و جامع‌تری نسبت به محتوای نظامِ سلامتِ فعلی تو ایران برخورد کردند، احتمالا چون روی مباحث میکروبیوم، فلورمیکروبی و مبانی بیومدیکال تسلط دارند، مطلب برای ایشون و بعضی از دوستان، ملموس‌تر از دیگران هست. هیچ ایرادی هم نداره اگر بعضی‌ها تو برخورد اول با این موضوع جبهه بگیرن، شاید چون هیچوقت تو دوران تحصیل با همچین موضوعی برخورد نداشتن؛ در واقع اصلا جزو سرفصل‌های آموزش پزشکی یا دامپزشکی تو ایران هم نیست و متاسفانه عده‌ی زیادی از همکاران اصلا نمیدونن که نقش و فلسفه‌ی کاری ما در طب حیوانات‌خانگی، حمایت از پایه‌های بهداشت عمومی و محیط‌زیست شهری هست، و نه فقط حفظ سلامتی یک حیوان‌خانگی تا زمان مرگش. بهرحال راه طولانی برای جا افتادن این مسئله تو ایران هست و جبهه‌گیری‌ها کاملا طبیعیه.

منابع بسیار زیادی در این مورد وجود داره واقعا نمیشه تک‌تکش رو ذکر کرد ولی معروف‌ترین و در دسترس‌ترین منبع برای همه، میتونه متن کامل پروژه‌ی one health "سلامت واحد" باشه که اگر دوستان جستجو کنن انتهای هر بخش منابع معتبر ذکر شده.
ولی خب همین الانم که دارم تایپ میکنم با دوتا کلیدواژه‌ی ساده چندین مقاله نمایان میشه که دوتای اون رو به اشتراک میذارم :

https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/15762389/

https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC7215164/
صرفا بطور مثال این دوتا لینک رو نوشتم ( که اتفاقا یکی از این دو مقاله در مورد مزایای همزیستی با حیوانات‌خانگی و اثر مثبتش در مورد ایمنی در برابر SARS_COV_2 هست ). میتونن از کلیدواژه‌های همین دوتا مقاله‌ی ساده استفاده کنن تا هزاران مقاله‌ی کامل‌تر رو ملاحظه کنن.
جزء به جزء مطالبی که تو اون یادداشت عرض کردم منبع داره که بهتره خود دوستان پیگیر باشن تا بهتر به عمق مطلب پی ببرن. البته ابعاد این مطلب کمی گسترده‌ست و احتمالا مطالعه در موردش خیلی زمان میبره، همونطوری که برای خود بنده هم مجموعا چند سالی زمان برده تا حالا، ولی بهرحال ناممکن نیست.

دوتا مطلب تو یادداشتی که منتشر شد بخاطر طولانی‌ نشدن متن، از قلم افتاد که بهتره همینجا عرض کنم خدمتتون؛
اول اینکه لازم نیست تک‌تک افراد یا خانوارهای شهرنشین، حیوان‌خانگی داشته باشن. همینکه تعداد مشخصی از خانوارها حیوان‌خانگی سالم داشته باشن یا پراکندگی مناسبی تو نقاط مختلف شهری داشته باشن، بقیه‌ی شهروندان هم از فواید فلور میکروبیِ مفیدش بهرمند میشن.

و دوم اینکه نباید مسائل رو "مطلق" فرض کنیم، بخصوص در علوم تجربی. هر موجودی برای موجودات دیگه هم منفعت داره و هم مضرت. بحث اینجاست که نباید بخاطر چندتا بیماریِ قابل‌کنترل که سال‌هاست علم درمان و پیشگیری از اون چندتا بیماری وجود داره، مسئله‌ی همزیستی انسان و حیوان رو بخاطر نیازمندیهای ایدئولوژیک از ریشه بزنیم. عواقب قطع رابطه‌ی همزیستی انسان با حیوان در ذهن آدمی نمیگنجه، بنده فقط از جنبه‌ی عوارض بیولوژیک و امنیت‌زیستی عرض کردم.

عذرخواهی میکنم اگر یادداشتم به اندازه‌ی کافی عمق‌مطلب رو ادا نکرده، شاید چون این بحث خیلی مفصل و طولانیه، واقعا تو یه متن یکی دو صفحه‌ای نمیگنجه.

پایدار باشین همگی
و ممنون از تیم حکیم‌مهر
پاسخ ها
کله مشکی
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۵۹ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۱
برادر عزیز متشکرم . مطلب شما کاملا کاربردی و اموزنده بود حداقل برای بنده . گوش به چهارتا کامنت سمی نده و با همین روش ادامه بده . خیلی هم خوبه که اگر فکر میکنی مطلبی به درد دوست و همکار و هم‌رشته میخوره در سایت قرار بدی بقیه هم استفاده کنن . من از شما متشکرم که به اندازه حداقل ۴ تا پاراگراف بهم مطلب یاد دادی و مرجع ذکر کردی و باب بحث رو باز کردی. افرین .
یه اصل در هوش اجتماعی هست که میگه از دو دسته آدم دوری کن . اونهایی که تشکر نمیکنن و اونهایی که عذر خواهی نمیکنن . ما ایرانی‌ها هنوز در همون اولی هم ایراد داریم .
ناشناس
| Singapore |
۱۵:۵۳ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۱
همکار گرامی
مقاله اول در رابطه با تولید ایمنوگلوبین A هستش و اختصاصا چیزی در رابطه با بحث بیماری های نوظهور ارائه نمیده، فقط عنوان می کنه که سطح ایمنوگلوبین نوع A در افرادی که 18 دقیقه سگ را نوازش کردن در مقایسه با گروه های کنترل بیشتر بوده، مکانیسم عمل چی بوده رو مشخص نمی کنه و ما متوجه نمیشیم که چرا این اتفاق می افته. در ضمن اینکه افزایش سطح ایمنوگلوبین A در برابر بیماری های نو ظهور چقدر موثر هست رو هم معلوم نمی کنه، و نمونه هم خیلی کوچیکه و توی هر گروه نهایتا به 20 نفر هم نمیرسه، اصلا هم معرف جامعه نیست و محدود به دانشجویانه، پس تعمیم پذیری بالایی هم نداره

در مورد مطالعه دوم، بله مقاله ادعا داره که مطالعه ژائو و همکاران نشون میده که تکرار تماس با کروناویروس در افرادی که سگ های بیمار دارن میتونه اونا رو به بیماری مقاوم تر کنه، اما دوست من توجه داشته باشید که این نکته جدیدی نیست، دوما مقاله ژائو و همکاران (اگر مطالعه فرموده باشید) عنوان نمی کنه که صرفا باید سگ داشته باشی تا این اتفاق بی افته، توی همین جامعه ایران کافیه چند روز توی پارکا بری و بیای تا بارها در معرض ویروس و مبتلایان قرار بگیری، و در ضمن همه بیماری های نوظهور هم مشخصا مرگ و میری به اندازه کرونا نخواهند داشت و ممکنه کشندگی اونقدر بالا باشه که آلودگی به ویروس تقریبا برابر با مرگ باشه، در نتیجه نمیشه این ادعا رو به همه بیماری های نوظهور و در صف ظهور تعمیم داد، ابولا، تب خونریزی دهنده ماربورگ، تب کنگو، مرس و غیره فقط چند نمونه هستن، حالا تصور بفرمایید که پاندمی بعدی آنفولانزای پرندگانی باشه که قدرت سرایت از انسان به انسان رو داشته باشه اونم با نرخ سرایتی برابر با کرونا، فکر نمی کنم کسی مایل باشه از طریق حیوون خونگیش با این ویروس ارتباطی برقرار کنه!
سید شهرام میرزمانی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۵:۲۹ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۲
0
1
در ارتباط با مطالعه مورد نظر چند نکته حائز اهمیت است
۱. در دوران پاندمی کرونا مطالعات بسیار متعددی با سرعت بالا و انتشار سریع انجام شده است که بی سابقه بوده و باید بپذیرید که هنوز مطالعات تکمیل نشده و برخی از نتایج نیاز به بررسی و تایید در مطالعات بعدی دارد
۲. نتیجه گیری نهایی بررسی عامل خطر توکسوپلاسموز و کرونا نیاز به انجام مطالعه مشابه در کشورهای مختلف و سپس انجام مطالعات مرور نظامند و فراتحلیل و مطالعات آزمایشگاهی و یک مطالعه کارآزمایی بالینی است که نتایج تایید نهایی و به عنوان یک واقعیت پذیرفته شود پس از هنوز تا تایید نهایی کار دارد.
۳. نتایج مطالعه کاملا مشخص است و من هم رد نکرده ام عزیز اما در مورد یک عامل بیماری زا است نه میکروب های همسفره و همزیست درون و برون بدن که هم از نظر تعداد ۹۰ درصد کل میکروارگانیسم ها است و هم از نظر تنوع و ترکیب بسیار گسترده تر از میکروب های بیماری زا هستند
۴. تأثیر و نقش اپی ژنتیکی و حتی ژنتیکی میکروبیوم و تنوع و ترکیب آن در تقویت سیستم ایمنی و ارتقای سلامت و پیشگیری از بیماری ها ثابت شده است و امروز دیگر بیماری غیر واگیر به تعبیر قبل نداریم اکثر بیماری های از جمله چاقی و افسردگی و غیره منشاء میکروبی دارد
۵. در نهایت ، اینجا محل تبادل نظر است نه توهین . اگر شما خودت را معرفی نمایید حتما در بحث موثر تر خواهید بود
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۳۶ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۲
دوست گرامی برای بحث کردن نیازی به معرفی نیست، اما مسلما نیاز به این هست که قبل از مطالعه و خوندن دقیق مقاله و حصول اطمینان از نتایج کامنت گذاشته نشه. در ضمن بنده توهین نکردم، واقعیت رو عنوان کردم که شما با خوندن یک جمله از چکیده غرض ورزانه نتیجه گیری کردید اونم به اشتباه.
در مورد این مسائلی هم که فرمودید روش شناسی این مطالعه و حجم نمونه نشون میده که مطالعه از استاندارد خوبی برخورداره.
نیاز به فراتحلیل مسلما از مسائل مهمه، اما در این مورد به خصوص تا به حال انجام نشده لذا تنها نتایجی که در دست هست همین مطالعاتی هستن که به انجام رسیدن.
فراتحلیل که انجام و منتشر شد اونم با هم انشالله بدون غرض ورزی و سوگیری و با پایبندی به رسالت علمی و شرافت حرفه ای بررسی می کنیم.
سید شهرام میرزمانی
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۰۰ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۲
بهتر شما یرگردید که نظرات را دوباره از ابتدا بخوانید من نتیجه مقاله را رد نکردم بلکه خواستم همکاران به نتیجه توجه کنند نه ترجمه کردم و نه تحلیل . شما پیش داوری کردید
سید شهرام میرزمانی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۵۷ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۲
0
2
برای مطالعه بیشتر مقاله مروری زیر را مطالعه نمایید
https://www.mdpi.com/2072-6643/14/15/3198/htm
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۱:۴۰ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۲
ممنون از پیشنهاد مقاله آقای دکتر
بله بررسی مطالعات در رابطه با میکروبیوتا و تاثیراتشون در دوران رشد از اهمیت بسزایی برخورداره و این مسئله در واقع محدود به سیستم ایمنی و مباحث ایمنی شناسی هم نیست و در دیگر حیطه ها مثلا در پزشکی داروینیستی هم مورد توجه هستش و همچنین مطالعات روانشناسان در روانشناسی تحولی در رابطه با تاثیرات میکروبیوتا در عملکرد و رشد سیستم اعصاب مرکزی در محور مغز-روده-میکروبیوتا و نیز اختلالات روانی و غیره هم مورد نظر قرار گرفته لذا در رابطه با موضوع میکروبیوتا و اهمیت و تاثیراتشون در سلامت جسم و نیز روان بنده هم با نکات ذکر شده توسط شما موافق هستم
اما عنوان مقاله دکتر یزدانی نیا تمرکز بر مبحث ایمنی در برابر بیماری های نوظهور داره و دو مقاله ای هم که ایشون در کامنت ها پیشنهاد کردن تمرکزشون بر بیماری هست و نه میکروبیوتا لذا در همین راستا، مقاله ای که من عنوان کردم هم دقیقا در همین حیطه قرار می گیره
قبول دارم که مطلب دکتر یزدانی نیا قدری مبهم نگاشته شده و دور از ذهن به نظر نمی رسه که در رابطه با میکروبیوتا هم باشد، اما عنوان و دو مقاله ای که ایشان در کامنت ها معرفی کردند به روشنی نشان می دهند که مبحث ایشون بیماری هاست و نه میکروبیوتا

در رابطه با کامنت اول شما، تصور من بر آن بود (و هست) که شما اون کامنت رو در جهت رد اون مقاله به اشتراک گذاشتید اما اگر می فرمایید که فقط قصد داشتید که توجه همکاران رو به نتیجه گیری معطوف بفرمایید، اوکی بنده بحث بیشتری در اون رابطه نخواهم کرد.
یزدانی نیا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۴۰ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۳
0
4
با سلام
ممنون از توجه همکارای عزیز، مباحثه‌ی شما باعث افتخاره واقعا.

اتفاقا عمده‌ی منظور و مقصود من از این یادداشت، مطرح کردنِ اثرات متقابل "میکروبیوتا" در جانداران مختلف و تاریخ تکامل تواَمِ انسان با حیواناتِ همزیست ( بعنوان انکوباتور، تکامل‌دهنده‌ و تامین‌کننده‌ی اصلی میکروبیوم در محیط‌زیست انسانیِ خودمون) هست که شامل تکامل همزمان سیستم‌ایمنی هر دو طرف هم میشه. در حال حاضر تو محیط‌زیست شهری ما جز حیوانات‌خانگی واسطه‌ای برای استمرار این همزیستی نداریم. و البته تعدادی از گونه‌های مفید و پذیرفته شده در اکوسیستم‌شهری مثل گربه و پرندگان و .... . ( این هم بحث مفصلی رو میطلبه که اصلا معیار و خط‌کشمون برای پذیرفتن گونه‌های آزاد در محیط‌‌های شهری مختلف باید چی باشه؟؟ ).

منتها از اونجایی که قرار بود اول این مطلب تو یک خبرگزاری عمومی منتشر بشه، نمیشد تمام پیش‌نیازهای این استنتاج رو تو متن ذکر کرد. با توجه به محدودیت تعداد کلمات و عمومی بودن مقاله باید به نحوی می‌بود که مخاطب عام هم تاحدودی متوجه منظورمون از لزوم همزیستی باشه.
و اِلا دوستمون کاملا حق دارن؛ می‌بایست اول این مفاهیم رو حداقل بطور اجمالی توضیح داد تا مخاطب‌ها بتونن ابزار تحلیل داشته باشن :
بیولوژی، میکروبیولوژی، بیومدیکال، علوم محیط‌زیست ( اکولوژی، اکوسیستم‌های شهری و طبیعی، طب حیات‌وحش و ...)، بیوسکوریتی، ایمونولوژی، ژنتیک، تکامل‌شناسی و مخصوصا تکامل‌شناسی ویروس،
مفاهیمی مثل میکروفونا، میکروفلورا، میکروبیوم، میکروبیوتا و و و .......

همه‌ی این‌ها و شاید خیلی از مطالب دیگه برای درک "لزوم‌همزیستی" لازم هست. بحث فقط یکی دو مقاله نیست که ذکر شد. صرفا برحسب مثال همون لحظه یکی دو مورد ذکر کرده بودم که دوستان ببینن به این موضوع تو دنیا پرداخته میشه، اگر دوستان مرحمت کنن و اصول " سلامت واحد " یا مقالات مشابه در ژورنال‌هایی مثل nature و امثالش رو چک کنن به وضوح میبینن که در مورد چه مفهومی داریم صحبت می‌کنیم.
بعلاوه که شما در مورد هر موضوعی که مد نظرتون هست می‌تونین هزاران مقاله‌‌ی موافق یا مخالفش رو پیدا کنین. بهرحال پژوهش‌های سفارشی و جهت‌دار هم بعنوان یک باگِ بزرگ در مسیر علم و مخصوصا علوم‌تجربی تو دنیا مطرحه. با پیدا کردن ده یا صدتا مقاله‌ی موافق یا مخالف نمیشه در مورد یک "اصل" به این بزرگی استنتاج یا تحلیل کرد.
از زمان پیدایش حیات و تنوع‌زیستی روی این کره‌ی خاکی این اصل پایدار بوده و خواهد بود.
باور بفرمایین که جمع‌آوری اطلاعاتِ پیشنیاز برای درک این موضوع کار یکی دو روز یا چند ماه و چند سال نیست، خیلی زمان و حوصله میطلبه. خود بنده هم بعد از چند سال همچنان در حال مطالعه و تکمیل اطلاعات هستم.

"اصلِ همزیستی" چیزی نیست که الان بنده یا بقیه‌ی دوستان بخوایم در موردش چانه‌زنی کنیم، مسئله‌ی ثابت شده‌ای هست و کفه‌ی منافع و فوایدش برای امنیتِ‌بقای انسان و همه‌ی حیوانات، بسیار بسیار سنگین‌تر از کفه‌ی مضراتش هست. ولو با بروز گاه‌وبی‌گاهِ برخی بیماری‌های مشترک، ولو حتی با بروز تلفات انسانی یا حیوانات !!! در هر حال خروجیِ این ساز و کارِ طبیعت به نفع گونه‌ای خواهد بود که خودش رو ایزوله نکرده.

این مطلب رو با این هدف مطرح کردم که توجه همکارای بزرگوار رو به این اصل بعنوان فلسفه‌ی کاری ما در طب‌حیوانات‌خانگی جلب کنم، تا مبادا روزی مردممون بخاطر هر مسئله‌ یا سلیقه‌ای از این ابزارِ مهمِ بقا ( همزیستی) محروم بشن.

مورد بعدی که یکی دو نفر از دوستان اشاره کردن مسئله‌ی بیماری‌های نوظهور بود، ولی مقصود من بیشتر بیماری‌های مشترک فعلی و بازپدید هست تا نوپدید. هرچند که معمولا بیماری‌ها و میکروارگانیسم‌های نوظهور مثل SARS_COV_2 هم تشابه بسیار زیادی با لاین‌های قبلی خودشون در ساختار و ژنوم دارن( خلق‌الساعه اتفاق نمیفته !!! ). تازه بحث ایمنی متقاطع یا cross immunity هم به کنار !!!
در واقع اگر ما اصول همزیستی رو با حیواناتِ‌همراه و طبیعتِ پیرامونمون رعایت کنیم، حداقل "شانس" بیشتری به سیستم‌ایمنی بدنمون میدیم که در آینده با لاین‌های اشتقاق پیدا کرده از لاین‌های قبلی مقابله و یا سازش کنه؛ یا حداقل خاطره‌ای از ژنوم‌ یا ساختار آنتی‌ژنیِ لاین قبلی میکروب ( دودمان یا سویه‌ی اجدادی ) در سیستم‌ایمنی‌مون باقی‌میمونه و در مواجهات بعدی با لاین جدید میکروبِ نوظهور به شناسایی سیستم‌ایمنی‌مون از طریق مسیرهای ایمنی اختصاصی و مکانیسم‌های زیرمجموعه‌ش کمک خواهد کرد ( که البته مثل واکسن نیاز به دوزهای تکرارشونده داره ).
بازم این مطلب خیلی گسترده‌ست و به خیلی پارامترها مثل replication rate یک میکروارگانیسم هم بستگی داره البته.

خیلی باعث خوشحالیه که دوستان و مخصوصا دامپزشک‌های عزیزمون تو این بحثِ مهم مشارکت میکنن. حقیقتا انتظارم برای درکِ این موضوع از طرف همکاران دامپزشک چه در بخش دام‌های بزرگ و چه حیوانات‌خانگی یا علوم‌پایه، بواسطه‌ی مطالعه‌ای که دست‌کم روی چند گونه‌ی جانوری و مراودات بیولوژیکیشون داشتن؛ بیشتر از پزشکان هست( با کمال احترام به پزشکان عزیزمون)، که گویا از قرار معلوم انتظارم بیجا هم نبوده. ازین بابت خیلی خوشحالم.

درود به همه شما
پاسخ ها
سید شهرام میرزمانی
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۳۶ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۷
سپاس فراوان از توضیحات تکمیلی شما همکاری عزیز، باید بپذیرید دانشکده های دامپزشکی ضمن برگزاری دوره ها و کارگاه های بارهموزی پیرامون این موضوع و سایر مباحث روز دنیا، لازم است برنامه های درسی خود را کاملا بازنگری و به روز رسانی نمایید
نظر شما
ادامه