کد خبر: ۶۸۷۰۵
تعداد نظرات: ۴ نظر
گفت‌وگوی حکیم مهر با «دکتر ناصر بیگی» یکی از موفق‌ترین دامپزشکان ایران:
وی می‌گوید: بنده تمام رزومه تجاری و فعالیت‌هایم در بخش تولید و اتاق بازرگانی و تجارت خارجی را در گوشه‌ای قرار می‌دهم و می‌گویم که دامپزشکی متعصب هستم و توصیه‌ام این است که دامپزشکان قدر خود را بدانند ...
 

حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: «راه‌اندازی اولین کشتارگاه سنتی طیور دارای پروانه در استان مرکزی اتفاقی بود که در سال ۵۴ از سوی برادران بیگی انجام گرفت. آن زمان کشتارگاه‌ها نه جزء صنوف و اتحادیه اصناف محسوب می‌شدند و نه جزء شرکت‌ها»؛ این را یک کارآفرین موفق و رئيس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی اراک به حکیم مهر می‌گوید: «در سال ۶۸ کشتارگاه را به کشتارگاه صنعتی تبدیل و به این ترتیب اولین پروانه کشتارگاه صنعتی طیور کشور را از سازمان دامپزشکی کشور به کمک و همت آقای دکتر مستحابی رییس وقت امور کشتارگاه‌های سازمان گرفتم که امروز این پروانه مناسب آرشیو و موزه سازمان دامپزشکی است.»

 «دکتر ناصر بیگی» که تا امروز برای بالغ‌بر ۸۰۰ نفر اشتغال مستقیم ایجاد کرده، خود را یک دامپزشک متعصب می‌داند و تصریح می‌کند:‌ «به دامپزشکان این توصیه را می‌کنم که باید قدر خود را بدانند. بنده تمام رزومه تجاری و فعالیت‌هایم در بخش تولید و اتاق بازرگانی و تجارت خارجی را در گوشه‌ای قرار می‌دهم و می‌گویم که دامپزشکی متعصب هستم و توصیه‌ام این است که دامپزشکان قدر خود را بدانند، چون خیلی کارها از دامپزشکان برمی‌آید. ما دامپزشکان اگر واقعا به شعار "دام سالم، غذای سالم و انسان سالم" اعتقاد داشته باشیم، حتما جایگاه خود را بهتر تشخیص می‌دهیم.»

حکیم مهر: آقای دکتر، متولد چه سالی و کجا هستید و دوران جوانی شما چطور گذشت؟

بنده متولد سال ۱۳۳۸ در شهرستان دلیجان از توابع استان مرکزی هستم. وقتی انسان در سن و سال ۶۲ و ۶۳ سال باشد، یعنی اوج دوران جوانی را در کوران انقلاب بوده است. من دوران دبیرستان را در سال ۵۵ در شهرستان دلیجان به اتمام رساندم و در ادامه وارد رشته شیمی شدم. بعد از آن، یک بار دیگر در کنکور سال ۵۸ شرکت کردم و رشته دامپزشکی شیراز را پذیرفته شدم. در ادامه هم حوادث انقلاب و هم انقلاب فرهنگی شامل حال من شد و به این ترتیب فرایند تحصیل سخت‌تر شد. حسابش را بکنید که اول رشته شیمی، بعد رشته دامپزشکی، در ادامه انقلاب، بعد از آن دو سال انقلاب فرهنگی، همچین دو سال دوری از درس بین سال‌های ۶۱ تا ۶۳، در سال ۶۳ ادامه تحصیل و بعد در سال ۶۷ فارغ‌التحصیلی، اینها مراحل دوران جوانی من بود. در نهایت و با علاقه، در کنار کارهای عدیده تولیدی، رشته حقوق قضایی در مقطع کارشناسی را به اتمام رسانیده، مشغول تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد این رشته شده‌ام.

حکیم مهر: علت آن دو سال دوری از درس چه بود؟

بعد از بازگشایی دانشگاه‌ها یک ترک تحصیل موقتی داشتم که دلایل سیاسی روی آن بود، اما در واقع چیزی جز یک برچسب نبود.

حکیم مهر: شما ابتدا رشته شیمی خواندید و بعد تغییر رشته دادید؟

بله، به خاطر علاقه زیادی که به رشته دامپزشکی داشتم، دوباره کنکور دادم و با اینکه جزو رتبه‌های خوب کنکور آن سال بودم، اما اولین، دومین و سومین انتخابم به ترتیب دامپزشکی شیراز، دامپزشکی تهران و دامپزشکی ارومیه بود که در نهایت در دامپزشکی شیراز پذیرفته شدم. در سال ۶۳ با زن و فرزند ادامه تحصیل دادم و در سال ۶۷ فارغ‌التحصیل شدم.

حکیم مهر: بعد از فارغ‌التحصیلی چه کردید؟

تیر ماه سال ۶۷ فارغ‌التحصیل شدم و بعد از آن به مدت ۵ سال در سازمان دامپزشکی طرح سربازی گذراندم که سه سال و نیم آن را در استان چهار محال و بختیاری و شهرکرد بودم، بعد از آن نیز به مدت یک سال و نیم به استان مرکزی و اداره دامپزشکی شهرستان محلات رفتم. بعد از این مدت به خواسته خودم از بخش دولتی منفک شدم و کار آزاد را پی گرفتم. البته همزمان با فعالیت دولتی در سازمان دامپزشکی، کار آزاد هم داشتم. یعنی در دو سال آخر بین سال‌های ۶۹ تا ۷۱ که در استان مرکزی بودم، در کنار آن یک دفتر کار هم برای فارم‌های مختلف دام و طیور ازجمله یک واحد استیجاری مرغ گوشتی ۵۰ هزاری داشتم. به هر حال زمینه‌ای برای کار آزاد فراهم شده بود. چون علاقه‌ای به سیستم دولتی نداشتم، بیرون آمدم و کار آزاد را شروع کردم. در استان چهارمحال و بختیاری بیشتر دام بزرگ کار می‌کردم و علاقه اصلی من دام بزرگ بود و هست. در آن استان آثار خوب فنی و شغلی بجای گذاردم که در این مقال نمی‌گنجد و شاید بهتر باشد آن خاطرات را از دامداران قدیمی آن مرز و بوم جویا شوید اما وقتی به شهرستان‌های دلیجان و محلات آمدم، چون زمینه فعالیت در دام بزرگ کم بود، بیشتر به طیور گرایش پیدا کردم؛ کمااینکه از قدیم و به شکل خانوادگی فعالیت‌هایی هم در زمینه دام و هم طیور داشتیم.

حکیم مهر: در این مدت چطور کار را گسترش دادید و از ظرفیت‌ها استفاده کردید که امروز به این نقطه رسیدید.

ما از قدیم و به شکل خانوادگی مزرعه‌‌دار و دامدار بودیم و مزارع بزرگی داشتیم. پدر من علاقه زیادی به کار دام داشت اما متاسفانه عمرشان بسیار کوتاه بود و در ۳۷ سالگی فوت شدند. این مساله در ذهن ما ۴ برادر ماند. برادر بزرگ‌تر من از سال ۵۴ فعالیت مرغداری را با ساخت یک کشتارگاه سنتی طیور شروع کرده بود. در واقع آن اولین کشتارگاه سنتی طیور دارای پروانه بود. آن زمان کشتارگاه‌ها نه جزء صنوف و اتحادیه اصناف محسوب می‌شدند و نه جزء شرکت‌ها. لذا برادر من اولین کشتارگاه سنتی طیور را در استان مرکزی راه‌اندازی کرده بود و فعالیت می‌کرد. این روند تا سال ۶۷ و ۶۸ که من آمدم، ادامه داشت. ایشان ۱۴ سال فعالیت کشتارگاه سنتی داشت که با اضافه شدن من به مجموعه‌ای که نام آن گروه «زنجیره تولید درنا» بود، کشتارگاه را به سرعت به کشتارگاه صنعتی تبدیل کردم و به این ترتیب ما اولین پروانه کشتارگاه صنعتی طیور کشور را از سازمان دامپزشکی کشور گرفتیم که امروز این پروانه به درد آرشیو و موزه سازمان دامپزشکی هم می‌خورد.

حدود ۲۱ روز در سازمان دامپزشکی از صبح تا شب ماندم تا یک پروانه «دامداری موجود» را به دستور و‌ همت و بدعت دکتر مستجابی (که یاد بخیر) با آن ماشین‌های تایپ دستی ضربدر زدند و آن را تبدیل به «کشتارگاه موجود» کردند. یعنی شماره پروانه ما یک است. سال ۷۲ بود که آن پروانه را گرفتیم و الان ۴۶ سال است کار کشتار طیور را انجام می‌دهیم و امروز ظرفیت عملی این کشتارگاه، ۱۲ هزار قطعه در ساعت در دو خط کشتار و ظرفیت پروانه‌ای آن ۸ هزار قطعه در ساعت است.

در سال ۷۴ به فکر تولید زنجیره‌ای افتادم و به همین دلیل فعالیت در زمینه مرغ مادر را پیگیری کردم؛ یعنی پایه فکری ما این بود که کشتارگاه باید از هر دو طرف استقلال داشته باشد، لذا به فکر زنجیره افتادم، اما تا آن موقع تجربه زنجیره طیور نداشتم و این کار را بیشتر به شکل سنتی یاد گرفته بودم. نام کشتارگاه ما «کشتارگاه صنعتی درنا مرغ» بود که در کنار آن مجموعه‌ای تحت عنوان «درنا جوجه» به عنوان واحدهای مرغ مادر راه‌اندازی کردیم. امروز ۵ واحد مرغ مادر در زنجیره داریم که تحت عنوان شرکت «درنا جوجه» فعالیت می‌کنند؛ یعنی جمعا ۱۹۲ هزار قطعه مرغ مادر داریم که سالیانه ۲۵ میلیون جوجه یک روزه تولید می‌کنند.

در ادامه به فکر گسترش واحدهای گوشتی افتادیم. از سال ۸۲ روند توسعه را شروع کردیم و الان حدود ۱۳ واحد مشارکتی و مالکیتی مرغ گوشتی داریم. در ادامه به بحث پروسس و بسته‌بندی ورود کردیم و ۲ واحد مجهز برای بسته‌بندی گوشت قرمز، گوشت سفید، امعا و احشا و پای مرغ با ظرفیت تخمینی ۱۳ هزار تن نگهداری در مجموعه راه‌اندازی کردیم.

در سنوات بعدی متوجه شدیم که در بحث تغذیه طیور هم نیاز به گسترش داریم و در سال ۸۸ شرکت «درنا دان» که در زمینه خوراک طیور فعال است را پایه‌گذاری کردیم. در کنار همه اینها بالغ بر ۳۰۰ هکتار اراضی کشاورزی داشتیم و در سال ۸۴ یک واحد گاوداری ۵۰ رأسی شیری خریدیم و امروز در حال تکمیل آن هستیم که تا تابستان آینده به ظرفیت ۲۰۰۰ راس خواهد‌ رسید. بعد از آن متوجه شدیم که یک‌سری وابستگی‌ها در حوزه سیستم بسته‌بندی و پروسس داریم که متعاقب آن یک کارخانه کارتن و نایلون به مجموعه درنا اضافه کردیم.

حکیم مهر:  تا امروز برای چند نفر اشتغال‌زایی ایجاد کردید؟

امروز زنجیره درنا با ۸۰۰ نفر پرسنل و ۱۴ شرکت حقوقی مجزا که هویت همه آنها در گروه درنا تعریف می‌شود، متعلق به خانواده بیگی است. ۶ شرکت در دلیجان و ۸ شرکت در ۶ استان دیگر از جمله آذربایجان غربی، مازندران، خوزستان و... داریم و مشغول فعالیت هستیم.

حکیم مهر: چه شد که به اتاق بازرگانی اراک ورود کردید؟

اتاق بازرگانی استان مرکزی از ۲۸ سال پیش بنیان‌گذاری شده و در حال حاضر در دوره هفتم فعالیت خود است. ما یک شرکت بازرگانی تحت عنوان بازرگانی درنا داریم که آن را در سال ۷۴ بنیان گذاشتیم و به مدد آن خیلی از نیازهای وارداتی خود را از سنوات قبلی، خودمان انجام می‌دادیم. در سال ۷۴ شروع به تجارت خارجی کردیم. کمااینکه یکی از بنیان‌گذاران صادرات پای مرغ بودیم. همچنین هر آنچه را که نیاز داشتیم، از جمله ویتامین‌ها، کنستانتره و... را وارد کردیم. خلاصه اینکه بخش تجارت خارجی مجموعه را راه‌اندازی کردیم.

طبیعتا برای از بین بردن برخی نیازهای ضروری به تجارت بین‌الملل، نیازمند برخی مولفه‌ها مثل کارت بازرگانی و... بودیم که آن هم به اتاق بازرگانی وابسته بود. لذا به اتاق بازرگانی گرایش پیدا کردم و درگیر آن شدم. در حال حاضر حدود ۱۲ سال است که عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی هستم. یعنی در ۴ دوره پنجم، ششم و هفتم اتاق بازرگانی جزء ۱۵ نفر هیات نمایندگان اتاق بازرگانی استان مرکزی بودم و اکنون رییس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی استان مرکزی هستم.

حکیم مهر: برای آینده چه برنامه‌هایی دارید؟

من که دیگر پیر شدم و قرارم این است که تا روزی که زنده هستم، بسازم. ساخت یک کارخانه دیگر خوراک دام و طیور و همچنین یک کارخانه شیر در طرح‌های ما هست. به خاطر وجود گاوداری، احساس می‌کنیم که واحد پروسس شیر باید به مجموعه اضافه شود؛ از طرفی حتما و حتما قصد داریم که فارم‌های کشاورزی را اضافه کنیم. همچنین هر روز به فکر این هستیم که تفکر بین‌المللی را گسترش دهیم و بیشتر در بحث توسعه تجارت خارجی کار کنیم.

حکیم مهر: چه توصیه‌ای برای دامپزشکان دارید؟

به دامپزشکان این توصیه را می‌کنم که باید قدر خود را بدانند. بنده جدای از هر عنوان دیگری، یک دامپزشک متعصب هستم. تمام رزومه تجاری و فعالیت‌هایم در اتاق بازرگانی را در گوشه‌ای قرار می‌دهم و می‌گویم که دامپزشک متعصب هستم و توصیه‌ام این است که دامپزشکان قدر خود را بدانند، چون خیلی کارها از دامپزشکان برمی‌آید. ما دامپزشکان اگر واقعا به شعار "دام سالم، غذای سالم و انسان سالم" اعتقاد داشته باشیم، حتما جایگاه خود را بهتر تشخیص می‌دهیم. در واقع اگر جایگاه خود را بشناسیم، می‌توانیم نقش قوی‌تری ایفا کنیم.

حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.

 
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۴
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۱۲ - ۱۴۰۰/۱۲/۰۷
1
6
با تشکر از دکتر فرهیخته، ای کاش همه شما تولید کنندگان مانند دکتر بیگی با سواد و با معرفت بودید ...........
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۱۸ - ۱۴۰۰/۱۲/۰۷
1
8
واقعا زیبا وقابل تقدیر است هر چند تمکن مالی در پیشرفت شغلی ایشان نقش داشته ولی شهامت و جسارت ایشان نیز ستودنی است
دکتر محمد صفا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۰۹ - ۱۴۰۰/۱۲/۰۷
1
5
درود بر دامپزشک توانا و دانشمند و صبور آقای دکتر بیگی دوست و همکلاسی بنده در شیراز که با جدیت و پشتکار فوق العاده و تعصب ایرانی در ایران هستند و کار آفرین و تولید کننده نمونه کشوری شده اند. وجود افرادی مانند ایشان افتخاری برای دامپزشکان است .
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۱۵ - ۱۴۰۰/۱۲/۰۸
1
1
با آرزوی موفقیت و سربلندی و آفرین بر این همت
نظر شما
ادامه