کد خبر: ۶۵۴۷۴

خشکسالی و داستان پیچیده دامدار روستایی در عین سادگی

دکتر کامران شریفی

دانشیار دانشکده دامپزشکی دانشگاه فردوسی مشهد

به عنوان دامپزشک دانشگاهی که هم با دامداران صنعتی در تماس است و هم مخاطب طیف وسیعی از دامداران سنتی از اقصی نقاط استان خراسان رضوی است و گوشه چشمی هم به دستخط همکاران دانشگاهی خود در رشته‌های اقتصاد کشاورزی، هواشناسی، مهندسی آب، روانشناسی و جامعه‌شناسی دارد، در یک نگاه خُرد و کوتاه مدت، فوریت در انجام رویکرد زیر به نظرنگارنده می‌رسد:

الف- واردات یونجه خشک هم برای دامدار صنعتی و هم برای دامدار سنتی

ب- کشت فراسرزمینی برای کاهش فشار سرزمینی

ج- تامین شیر خشک دامی برای بره ها و بزغاله های نوزادی که به هر دلیلی شیر کافی دریافت نمی‌کنند.

د- اجرای برنامه مدون تامین و توزیع دارو برای مقابله با بیماری‌های انگلی وعفونی توسط ستادی مرکب از دانشگاه و نهادهای اجرایی دولت با پشتیبانی لجستیکی ارتش، سپاه و بسیج.

دامدار صنعتی به دلیل برخورداری از امکانات مالی بیشتر، و دانش فنی و حقوقی بالاتر در تامین دو محصول استراتژیک، یعنی یونجه خشک و ذرت علوفه‌ای برای سیلو کردن برای یک سال تاب آوری بسیار بیشتری از دامدار روستایی دارد؛ هر چند فشارها برای این قشر نیز کمرشکن شده است. اما داستان دامدار روستایی از یک طرف مسئله‌ای بسیار ساده و از طرف دیگر بسیار پیچیده است.

برای یک زندگی روستایی داشتن تعدادی گوسفند و بز نشانه‌ای از عزت، اعتبار مالی و آبرو است و حسی از اشتغال را به همراه دارد و همین موضوع می‌تواند دلبستگی و چسبندگی به سرزمین را افزایش داده گرایش به حاشیه نشینی را کاهش دهد.

با این حال، تحمل خشکسالی امسال از طاقت بسیاری از روستاییان بیرون است زیرا:

۱- تامین علوفه، به ویژه یونجه خشک با نرخ فعلی، برای دامداران روستایی هم اینک نیز غیر ممکن است.

۲- سلف‌خرها با وعده پرداخت پول در آبان ماه سال ۱۴۰۱ دارایی زنده آن‌ها را برده‌اند.

۳- به خرده وام دسترسی ندارند و برای همین خرده وام هم نهادهای وام دهنده طلب ضامن کارمند می‌کنند. احتمالاً فرض بر این است که کارمندان پرجمعیت‌ترین قشر این کشور هستند که دامداران روستایی به این آسانی به تعداد قابل توجهی کارمندِ "ضامن‌شو"  دسترسی دارند.

آنچه که در افق کوتاه مدت دیده می‌شود، این است که زندگی معیشتی فعلی روستایی با توجه به مشخصات سرزمینی در آینده حتی در میان مدت قابل تداوم نیست. آنگاه این سئوال پیش می‌آید که پس توصیه به واردات یونجه خشک، تامین شیر خشک و اعزام گروه های درمانگر و واکسیناتور با پشتیبانی نیروهای نظامی را چگونه می‌توان توجیه کرد؟ و آنگاه تفکری رعب آور به خاطر می‌رسد: طبق قانون انتخاب طبیعی بگذاریم سرنوشتشان مشخص شود. البته با توجه به زمینه تاریخی این مسئله یک جنایت است.

به نظر می‌رسد که در عین ارسال کمک‌های فوری باید پرونده اصلاحات ارضی، افکار علی امینی و حسن ارسنجانی در موضوع کشاورزی را که بیشتر وزیر کشاورزان بودند تا وزیر کشاورزی، باید بازبینی نمود و پیگیرِ کاری شویم که در طول ۶۰ و اندی سال پیش فروگذارده‌ایم، و بپرسیم که چرا در چند مرحله به شرح زیر آن را اجرا نکرده‌ایم:

۱. کمک به تاب‌آوری و دوام خانوارهای روستایی در یکی دو سال آینده با اجرای موارد "الف" تا "د".

۲.  افزایش دانش فنی روستائیان و افزایش بهره‌وری گله‌های روستایی با استفاده از فنون اصلاح نژاد، اصول پرورش دام و روش‌های مدیریت مطابق با توسعه پایدار، و فراهم آوردن آموزش با کیفیت معطوف به اشتغال و نه معطوف به مدرک در میان مدت.

۳. افزایش ثروت روستاییان و فراهم آوردن گزینه‌های بیشتر اشتغال و درآمدزایی از طریق کارآفرینی و توریسم و ... در میان مدت.

۴. کاهش جمعیت متکی به زندگی معیشتی کشاورزی و دامپروری معطوف به استانداردهای صنعتی در درازمدت.

۵. تامین مواد غذایی مورد نیاز مردم توسط کمتر از ۱۰ درصد جمعیت در دراز مدت.

اگر پیش از این تاخیر کرده‌ایم، اینک فرصتی برای درنگ نیست. اگر کمک‌های فوری برای روستاییان ارسال نشود، در زمستان در تامین گوشت قرمز مشکل خواهیم داشت و شاید دیگر امکان واردات گوسفند زنده با هواپیما را هم نداشته باشیم که کاری عبث است. گزارش ایسنا از روستای کلاته عرب ها در ۱۹ تیر امسال (زخمِ کاری خشکسالی بر جان کلاته عرب‌ها) حاوی نکات مهمی است. در ابتدای امسال تعداد گوسفند و بز این روستا از ۷۰۰۰ راس به ۶۰۰۰ راس کاهش یافته است. به حساب سرانگشتی، اگر وزن هر راس گوسفند را ۴۰ کیلوگرم حساب کنیم، موجودی حساب سپرده کشور در شعبه کلاته عرب‌ها از بانک گوشت کشور بالقوه برابر ۲۴۰ تن دام زنده است. این موجودی در هر روستای کشور گنجی است که حفاظت از آن و تکثیرش، کشور را از بحران افزایش قیمت گوشت نجات می دهد. بنابراین، به حرکت درآوردن نیروهای نظامی برای نجات این گنجینه در جنگ با خشکسالی با مبانی تئوریک موجود کاملا منطقی و به صرفه است و توجیه اقتصادی و امنیتی دارد.

منبع: ایسنا

 
نظر شما
ادامه