کد خبر: ۴۹۱۷
تعداد نظرات: ۴ نظر

حکیم مهر -  یادداشت مدیرمسئول : 36 / ضامن آهو

این نوشتار به مناسبت آخرین روز ماه صفر که مقارن با شهادت سلطان قلب‌های ایرانیان و نگین درخشان آرمیده در وطن‎مان حضرت ابالحسن علی بن موسی الرضا علیه السلام است تقدیم می‎شود.

ایرانی‎ها نام مبارک حضرت رضا علیه السلام را عجین با لقب "ضامن آهو" می‎دانند. البته در درستی داستان نقل شده و منتسب به آن حضرت در این خصوص شک وجود دارد و حتی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی در پاسخ به سؤالی در این خصوص از عدم وجود چنین داستانی در منابع معتبر خبر داد. اما با این حال با توجه به کرامات آن حضرت بعید است که چنین موضوعی بی دلیل رایج شده باشد و حتی مردم منطقه‎ای به نام "دشت آهوان" معتقد به صحت این داستان باشند.

اتفاقاً داستان ضمانت آهو در منابع و کتب اسلامی درباره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امام سجاد علیه السلام نقل شده است.

درباره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل فرموده است :

" روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از جایى مى‌گذشت در بین راه گذرش بر ماده آهویى افتاد که در خیمه‎ای بسته شده بود. آن حیوان به قدرت خدا زبان گشود و با پیامبر گرامى سخن گفت و به آن حضرت عرض کرد: اى فرستاده خدا! من مادر دو آهو بچه‌ام که اینک هر دو، گرسنه و تشنه‌اند و پستانهایم از شیر آکنده، از شما تقاضا دارم (هر چند) ساعتى مرا رها سازید تا پس از شیر دادن آنها بازگردم و دوباره در همینجا به بند نشینم .

رسول خدا (که درود خداوند بر او و خاندانش باد ) فرمود: چگونه این کار ممکن است، در حالى که تو صید و شکار مردم و اسیر و دربند هستى؟

آهو گفت : اگر رهایم کنید (به زودى) باز آیم و شما خود مرا در بند کنید.

پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) پس از آنکه از حیوان تعهد گرفت، رهایش ساخت.

چیزى نگذشت که آهو بازگشت اما پستانش از شیر تهى گشته بود.

پیامبر اکرم حیوان را در همان مکان بست و سپس پرسید: این آهو شکار کیست؟

گفتند: صیاد و مالک آن ، شخصى از تیره عرب است.

رسول خدا (بى درنگ) رهسپار آن قبیله شد. و به منظور رهایى حیوان، قصد خریدن آهو را کرد و در این خصوص با صیاد سخن گفت ، اما صیاد گفت: اى فرستاده خدا! پدر و مادرم فداى شما، این حیوان را از همین جا رها ساختم.

آنگاه پیامبر خدا (که درود خداوند بر او و خاندانش باد) به جمع حاضر روى کردند و فرمودند:

اگر چارپایان نیز به میزان شما از مرگ (و سختیهاى پس از آن ) خبر داشتند، هرگز از آنها، گوشت فربهى نمىخوردید. (یعنی با خاطری آسوده نمی‎خوردند و چاق نمی‎شدند!) "

 

درباره امام سجاد علیه السلام هم امام محمد باقر علیه السلام چنین نقل فرموده‎اند :

 

" من و گروهی از مردم در حضور پدرم امام سجاد علیه السلام نشسته بودیم که ناگهان ‏آهویی از صحرا آمد و در چند قدمی پدرم ایستاد و ناله کرد. ‏

حاضران به پدرم گفتند: چه می‏گوید؟ ‏

پدرم فرمود: می‏گوید بچه‏ام را فلانی صید کرده، از روز گذشته تا حال شیرنخورده، ‏خواهش می‏کنم آن را از او گرفته نزد من بیاورید تا به او شیر بدهم. ‏

امام سجاد علیه السلام شخصی را نزد صیاد فرستاد و به او پیام داد آن بچه آهو را بیاور. ‏وقتی آورد، آهوی مادر تا بچه‏اش را دید، چند بار دست‏هایش را به زمین کوبید و آه جانکاه ‏و غم‏انگیزی کشید و بچه‏اش را شیر داد. ‏

سپس امام سجاد علیه السلام از صیاد خواست که بچه آهو را آزاد کند، صیاد قبول ‏کرد. امام بچه را از او گرفت و به مادرش بخشید، آهو با همهمه خود سخنی گفت و ‏همراه بچه‏اش به سوی صحرا روان شد. ‏

حاضران به امام سجاد علیه السلام گفتند: آهو چه گفت؟ امام فرمود: ‏

‏برای شما در پیشگاه خدا دعا کرد و پاداش نیک طلبید "

 

البته این نوشتار در صدد رد یا تأیید موضوع ضمانت آهو توسط حضرت رضا علیه السلام نیست و صلاحیت هم در این خصوص ندارد و چه بسا آنقدر کرامات حضرت رضا علیه السلام زیاد است که نیازی به اثبات این موضوع نمی‏باشد.

 

با این حال در خصوص حضرت رضا علیه السلام هم نزدیک به این مضمون نقل شده که ایشان با یکی از اصحاب در جایی (باغی) نشسته بودند که پرنده‎ای نزدشان آمد و سر و بالش را به زمین می‏زد و با جیک جیک خود چیزی می‏گفت. حضرت به همراه خود (سلیمان) فرمودند می‎دانی چه می‎گوید؟ وی گفت : خیر ، حضرت فرمود : می‎گوید جوجه‎هایم بالای درخت در لانه هستند و ماری در حال بالا رفتن از درخت است تا آنها را بخورد! شما ضمانت بفرمایید تا این اتفاق نیفتد. حضرت عصای خود را به همراه خود دادند و فرمودند : مار را دفع کن.

 

 

درود و سلام خداوند متعال بر چهارده معصوم علیهم السلام

 

یادداشت مرتبط :

 
 
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ملکی
|
-
|
۱۳:۲۲ - ۱۳۸۹/۱۱/۱۵
1
0
ای کاش منبع دقیق تری در مورد صحت یا سقم لقب ضامن آهو به حضرت معرفی کنید
گویا شنیده ها حاکی از آن است که حضرت در مسیر حرکت به خراسان در منطقه آهوان ضامن جان آهوئی بودند و باز هم روایتی از طی الرض کردن حضرت و حضورشان در آن منطقه جهت ضمانت جان آهوئی وجود دارد
همه این ها شنیده هاست و درصدد اطلاعات مکتوبی در این زمینه باشیم .ودر صورت تحقیقات بیشتر یافته ها را به اطلاع ما هم برسانید
ناشناس
|
-
|
۲۲:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۲
0
0
یا ضامن اهو
هادی حمیدی
|
-
|
۱۵:۵۰ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۲
0
0

ضامن آهو، یکی از القابی است که در میان توده مردم به امام هشتم حضرت امام علی بن موسی الرضا صلوات الله علیه نسبت داده شده است، و حتی برخی از محققان این لقب را برگرفته از داستان‌های گوناگونی می دانند که در کتب تاریخی نقل شده است که مشهورترین آن بدین صورت می باشد که:

روزی صیادی در بیابان طوس آهویی را دنبال می کند. اتفاقاً امام رضا علیه السلام در آن نواحی تشریف فرما بودند و آهو به امام پناه می برد، امام حاضر می شود مبلغی را به آن شکارچی بپردازد تا او آهو را آزاد سازد ولی صیاد نمی پذیرد. در این هنگام آهو به زبان می آید و به امام عرض می کند که من دو بچه ی شیری دارم که گرسنه اند و چشم براهند و حالا شما ضمانت مرا نزد این ظالم بفرمائید که بروم و بچگانم را شیر بدهم و برگردم و خود را تسلیم صیاد کنم. امام هم ضمانت آهو را می کند و آهو می رود و به سرعت بر می گردد ، شکارچی که این وفای به عهد آهو را می بیند و وقتی می فهمد که ضامن آهو، امام علیه السلام می باشند، منقلب می شود و آهو را آزاد می کند.

اما آنچه که در منابع روایی معتبر در این زمینه مورد توجه قرار گرفته است داستانی متفاوت و در عین حال معقول و موجه می باشد که علامه مجلسی (ره) آن را از برکات قبر آن امام همام دانسته و از آن به عنوان برکات رضویه یاد کرده است. ایشان این داستان را از کتاب شریف « عیون اخبار الرضا » تألیف عالم و محدث بزرگ شیعه ابو جعفر محمد بن علی بن بابویه قمی، ملقب به شیخ صدوق رضوان الله تعالی علیه نقل فرموده است، بدین ترتیب که:

ابومنصور محمد بن عبدالرزاق طوسی که حاکم طوس بوده روایت کرده : « در روزگار جوانی نظر خوشی به طرفداران این مشهد نداشتم و در راه متعرض زائران می شدم و لباس ها و خرجی و نامه ها و حواله هایشان را به ستیزه می ستاندم روزی به شکار بیرون رفتم و یوزی را به دنبال آهویی روانه کردم، یوز هم چنان دنبال آهو می دوید تا به ناچار آهو را به پای دیواری پناهید و آهو ایستاد و یوز روبرویش ایستاد ولی به او نزدیک نمی شد هرچه کوشش کردیم که یوز به آهو نزدیک شود یوز نمی جست و از جای خود تکان نمی خورد ولی هر وقت که آهو از جای خود دور می شود یوز هم او را دنبال می کرد اما همین که به دیوار پناه می برد یوز باز می گشت تا آنکه آهو به سوراخ لانه مانندی در دیوار آن مزار داخل شد من وارد رباط ( تعبیر جالبی از مزار امام رضا علیه السلام در آن عصر) شدم و از ابی نصر مقری (خادم مزار) پرسیدم که آهویی که هم الان وارد رباط شد کجاست؟ او گفت: ندیدمش. آن وقت به همان جایی که آهو داخلش شده بود در آمدم و پشگل های آهو و رد پیشابش را دیدم ولی خود آهو را ندیدم .پس با خدای تعالی پیمانه بستم که از آن پس زائران را نیازارم و جز از راه خوبی و خوشی با آنان در نیایم و از آن پس هر گاه کار دشواری به من روی می آورد و گرفتاری پیدا می کردم بدین مشهد روی و پناه می آوردم... و هیچ گاه از خدای تبارک و تعالی در آن جا حاجتی نخواستم مگر آن که حق تعالی آن حاجت را برآورد ....»

البته خوانندگان فاضل استحضار دارند که شیخ صدوق (ره)، این کتاب را جهت اهدا به صاحب اسماعیل بن عباد طالقانی (متوفی در سال 385هجری) وزیر ایرانی سامانی که خود یکی از بزرگ‌ترین ادبا و شعرا و متکلمین و ناقدین ادب در قرن چهارم است، تألیف فرموده و این کتاب شریف، علاوه بر، دربرداشتن اخبار مربوط به حضرت رضا علیه السلام از لحاظ ادبی و تاریخی نیز مرجع معتبر و مستندی به شمار می‌رود.شیخ (ره) در این کتاب همچنان که از بسیاری مشایخ ثقات و محدثین رضوان الله علیهم ، نقل و روایت می کند از بسیاری از ادبا و شعرا و مورخین به نام نیز با‌ واسطه یا بدون ‌واسطه نیز نقل و روایت می‌فرماید. اما نکته قابل توجه در اینجا این است که در خلال کتاب « عیون اخبار الرضا » چند بار که شیخ حدیث یا مطلبی را نقل فرموده که خود صددرصد اعتقادی به صحت روایت یا وثوقی به سلامت سند آن یا اطمینانی به ثقه بودن راوی آن نداشته است (ولو آن که آن را از مشاهیر هم نقل فرموده باشد) بی‌اعتمادی خود را به آن مطلب تصریح می‌فرماید. از جمله در صفحه 350 که می‌فرماید:«قال مصنف هذا الکتاب، روی هذا الحدیث بریئی من عهدة صحته»؛ یا در صفحه 192: «کان شیخنا محمد بن الحسن بن احمد بن الولید رضی الله عنه سیئی الرأی فی محمد بن عبد الله المسمعی راوی هذا الحدیث وانما اخرجت هذا الخبر فی هذا الکتاب لانه کان فی کتاب الرحمه وقد قرأته علیه فلم ینکره و رواه الی»؛ اما داستان آهو صددرصد مورد قبول شیخ صدوق (ره) قرار گرفته و ادنی شبهه در صحت آن به خاطر شریفش خطور نکرده است.

به هر صورت، ظاهراً اصل داستان و روایتی که سبب ملقب ساختن حضرت امام علی بن موسی الرضا صلوات الله علیه به «ضامن آهو» شده است، باید همین داستان باشد، و لا غیر؛ و به قراری که ملاحظه فرمودید، داستان کاملاً واقعی و موجه و معمولی به نظر می‌رسد.


* برگرفته از کتاب چهار مقاله نوشته ی دکتر احمد مهدوی دامغانی
دکتر محمد لطفی زاده
|
-
|
۲۰:۱۲ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۲
0
0
بسمه تعالی. با سلام و احترام. همانطور که عرض شده در شهرت امام رضا علیه السلام به لقب ضامن اهو شکی نیست و ایرانیان همواره به این طریق ارادت داشته اند اما بسیاری موارد هست که چیزی رایج می شود اما با دقت نظر می بینیم که در منابع موضوع از قرار دیگری است. با این حال امامی که به فرموده خود سه جا ضمانت زائر خود را فرموده بعید است ضامن آهو نشود. اللهم صلی علی علی بن موسی الرضا و رحمة الله و برکاته.
با تشکر
نظر شما
ادامه