انتقال دامپزشکی به وزارت بهداشت، اشتباه یا درست؟
دکتر احمد کشمیری
متخصص بهداشت و بیماری های طیور
همه دانشجویان دامپزشکی به محض ورود و ثبت نام در دانشکده دامپزشکی با بحث ظاهراً جذاب انتقال دامپزشکی به وزارت بهداشت درگیر می شوند. اما چرا همه دامپزشکان دوست دارند زیر نظر وزارت بهداشت باشند؟ پاسخ اکثر ما وضع اقتصادی عالی پزشکان بخاطر وزرات بهداشت است. اما تا حالا پرسیدیم وزارت بهداشت چگونه این شرایط عالی را برای پزشکان مهیا کرده است؟
قبل پرداختن به جواب این سوال نحوه کسب درآمد را بررسی کنیم.
دو راه کسب درآمد داریم:
1) کسب درآمد از طریق سوءاستفاده. به عنوان مثال در منطقه ای که با کمبود شدید آب مواجه هستند، فروش آب با قیمت بالا، محدود، انحصاری، بی کیفیت و صرفاً بخاطر نیاز شدید مردم.
2) کسب درآمد از طریق راه درست. به عنوان مثال، در منطقه مذکور، ورود چندین شرکت ارائه دهنده ی آب و ایجاد فضای رقابتی، ارائه آب با کیفیت با قیمت معقول و کسب درآمد با ایجاد کارآفرینی و خلاقیت در بستر رفاه مردم.
نیاز مردم به پزشک و خدمات بهداشتی شبیه نیاز مردم به آب می باشد. سرانه پزشک در کشور ما تقریباً نزدیک یک هشتم دنیاست و خیلی کمتر از این آمار منتشر شده می باشد. به عنوان مثال در شهرستان گنبدکاووس با جمعیت حدود 400 هزار نفر، تعداد چشم پزشکان، کمتر از تعداد انگشتان دست و یا در استان گلستان با جمعیت 1.8 میلیون نفری، فقط یک فوق تخصص ریه وجود دارد و یا اگر گذرتان به پزشکان زنان و زایمان بخورد، خواهید دید که بدون زیرمیزی هیچ کاری جلو نمی رود و پزشکان هیچ ابایی از این کار ندارند و در پاسخ مراجعه کننده می گویند چقدر برای زندگیتان ارزش قائلید و چاره ای جز پرداخت زیرمیزی ندارید و یا در زمینه تولید علم که یکی از اصلی ترین رسالت وزارتخانه هاست، وزارت بهداشت کمترین سهم را در بین وزارتخانه های کشور دارد و در اقدامی شگفت انگیز اخیراً دانشگاه های علوم پزشکی با پرداخت مبالغ هنگفت به خرید امتیازات مجلات ISI مبادرت کرده اند؛ همه این مثال ها دلیلی بر ناکارآمدی وزارت بهداشت در انجام وظایف خود می باشد.
سؤالی که پیش می آید، وزارت بهداشتی که در انجام وظایف ابتدایی خود کوتاهی می کند، چطور می تواند وظیفه دیگری را بر عهده بگیرد. باید از خودمان بپرسیم کسب درآمد به قیمت سوء استفاده از مشکلات مردم آیا صحیح می باشد؟ آیا الگو اشتباهی برای حوزه دامپزشکی انتخاب نکردیم؟ وزراتخانه ای را به عنوان مبنا عمل قرار دادیم که دارای کلی ایراد و مشکلات اساسی است. برای رفع مشکلات حوزه دامپزشکی بهتر است به سراغ الگوهای بهتر و کامل تر برویم.
دامپزشکی یک رشته استراتژیک می باشد که استقلال کشورها منوط به استقلال کامل در حوزه دامپزشکی که منجر به استقلال در حوزه غذا که اصلی ترین اهداف کشورهای دنیا می باشد، متاسفانه با کم لطفی مسئولین کشور مواجه و زیر نظر وزارتخانه ای می باشد که مسئولان آن شناخت کمی از حوزه دامپزشکی داشته و تصمیمات اشتباه برای این حوزه مهم و استراتژیک گرفته می شود.
مشکلات داخلی حوزه دامپزشکی هم فراوان می باشد، از جمله مهمترین آن:
1) عدم حمایت سازمان و نظام دامپزشکی از دامپزشکان بخش خصوصی.
2) عدم استفاده و حمایت از دامپزشکان متخصص. با وجود افراد متخصص فراوان هنوز جایگاه یک فارغ التحصیل دکتری تخصصی، بعد گذشت چندین دهه از پذیرش در مقطع دکتری تخصصی، در این حوزه مشخص نمی باشد و هیچ حمایتی از طرف سازمان و نظام دامپزشکی از متخصصین دامپزشکی وجود ندارد.
3) عدم نظارت بر آموزش دانشکده های دامپزشکی. تا به امروز هیچ نظارتی بر صدور شماره نظام دامپزشکی در کشور وجود ندارد. به عنوان مثال فارغ التحصیلان رشته های حقوق و مهندسی برای کسب مجوز فعالیت در حوزه خود، در آزمون های کشوری شرکت کرده و از این طریق بر فارغ التحصیلان نظارت می کنند.
4) چند شغلی بودن کارمندان شبکه ها و نظام های دامپزشکی. فعالیت کارمندان شبکه های دامپزشکی در حوزه درمان دامپزشکی بدون هیچگونه مانعی؛ به عبارت دیگر چند شغلی بودن کارمندان شبکه های دامپزشکی، در نتیجه بیکاری دامپزشکان بخش خصوصی.
5) عدم وجود امکانات آموزشی اولیه و ابتدایی در دانشکده های دامپزشکی کشور
6) عدم نظارت بر پذیرش و تاسیس دانشکده های دامپزشکی