کد خبر: ۴۱۸۹
حکیم مهر - رجانیوز به نقل از سایت شبهه در مطلبی با عنوان " آیا حیوانات شعور دارند؟ " نوشت : آیه‌ی مبارکه و معنای آن چنین است:«حَتَّى إِذا أَتَوْا عَلى‏ وادِ النَّمْلِ قالَتْ نَمْلَةٌ یا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَساکِنَکُمْ لا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمانُ وَ جُنُودُهُ وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ» (النمل - 18)

ترجمه: تا چون به وادى مورچه رسیدند مورچه‏اى گفت: اى مورچگان به لانه‏هاى خود بروید تا سلیمان و سپاهیان او به غفلت شما را پایمال نکنند.

الف - بدیهی است که همه‌ی جانداران از نوعی شعور [که البته با یک دیگر متفاوتند] برخوردار می‌باشند. به عنوان مثال: وقتی سگ تربیت می‌شود و صاحبش، یا دزد، یا گرگ را می‌شناسد و حتی می‌تواند برای صاحبش به شکار رود، یا اسب تربیت می‌شود و یا فک و اسب‌آبی حتی با انسان بازی می‌کنند و یا کبوتر تربیت شده پس از رهایی به لانه بر می‌گردد و یا حتی نامه‌بر می‌شود و ...، از نوعی شعور برخوردار است. جالب است بدانیم که نه تنها جانداران، بلکه همه‌ی مخلوقات از نوعی شعور برخوردار هستند. چنان چه در عالم مشهود و معمول می‌بینیم که برای گیاهان موسیقی می‌گذارند و می‌گویند درک می‌کند و حتی ثابت شده که رفتار صاحبش را درک می‌کند. لذا توصیه شده که اگر با گیاهان با ملاطفت و مهربانی رفتار شود، رشد بهتری خواهند داشت. و در عالم غیر معمول نیز دیدیم که حتی سنگ ریزه تسبیح می‌کند و یا چوب خشکی که پیامبر (ص) بر آن تکیه می‌داد از فراقش ناله می‌کند و در احادیث آمده است که مکان نمازگزار مؤمن و سجاده‌اش به هنگام وفات از فراق او می‌گریند و اینها همه دال بر برخورداری از نوعی شعور است.

اگر چه علم امروز تا حدودی به این معارف دست یافته است، اما مسلمان می‌داند که خداوند متعال هیچ موجود بی‌شعوری اعم از جامد، مایع، جاندار، حیوان، انسان، جن و ملک نیافریده است. چنان چه در قرآن کریم تأکید می‌نماید که هر چه در زمین و آسمان است تسبیح او را می‌کنند و به این تسبیحی که می‌کنند نیز آگاهی دارند، منتهی با توجه به تفاوت سنخیت‌ها، ما تسبیح آنان را درک نمی‌کنیم:

«تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فیهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبیحَهُمْ إِنَّهُ کانَ حَلیماً غَفُوراً» (الأسراء - 44)

ترجمه: همه آسمانهاى هفتگانه و زمین و موجوداتى که بین آنهاست همه او را منزه مى‏دارند، و اصولا هیچ موجودى نیست مگر آنکه با حمدش خداوند را منزه مى‏دارد ولى شما تسبیح آنها را نمى‏فهمید که او همواره بردبار و آمرزنده است‏.

قرآن کریم تأکید دارد که همه‌ی موجودات تسبیح گو هستند و به این تسبیح خود و این که چه کسی را تسبیح می‌کنند «علم» دارند:

«أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّیْرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبیحَهُ وَ اللَّهُ عَلیمٌ بِما یَفْعَلُونَ» (النور - 41)

ترجمه: مگر نمی‌بینی [دیده‌ی علم] هر چه در آسمانها و زمین هست با مرغان گشوده بال، تسبیح خدا مى‏کنند و همه به دعا و تسبیح خویش دانند (علم دارند) و خدا داند که چه مى‏کنند.

ب – اما این که لابد شعور آنها از انسان بیشتر است؟ باید بدانیم که انسان با انسان متفاوت است. برخی از انسان‌ها در مراحل رشد خود در همان مرحله‌ی جمادی و نباتی توقف می‌کنند. آنها به جز رشد نباتی ندارند. یعنی نطفه‌ای رشد کرده و مبدل به علقه، مضغه و ... می‌شود و آنها به دنیا می‌آیند و چون گیاهان و نباتات از زمین و آب و هوا و خورشید تغذیه می‌کنند تا بزرگ‌تر شوند. بدیهی است که «شعور» این دسته نه تنها از حیوانات، بلکه حتی از برخی جمادات نیز کمتر است. چنان چه خداوند متعال که خالق آنهاست، می‌فرماید «سنگ» از آنها بهتر است. چرا که از سنگ گاهی [اگر سایر شرایط مساعد باشد] چشمه‌ای می‌جوشد، اما از اینها در هیچ شرایطی خیری بیرون نمی‌آید:

«ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ فَهِیَ کَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ وَ إِنَّ مِنْها لَما یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَ إِنَّ مِنْها لَما یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ» (البقره -74)

ترجمه: از پس این جریان دلهایتان سخت شد که چون سنگ یا سخت‏تر بود که بعضى سنگ‌ها جویها از آن بشکافد و بعضى آنها دو پاره شود و آب از آن بیرون آید و بعضى از آنها از ترس خدا فرود افتد و خدا از آنچه مى‏کنید غافل نیست‏.

برخی دیگر از انسان‌ها از این مرحله عبور کرده و استعدادهای حیوانی‌شان مثل شهوت و غضب [که لازمه‌ی حیات دنیوی است] ظهور و بروز پیدا می‌کند، اما در این مرحله می‌مانند. لذا خداوند خالقشان آنها را «حیوان بلکه پست‌تر» می‌نامد. چرا که حیوانیت برای حیوان کمال است، اما برای انسانی که به او عقل و فهم و شعور انسانی داده شده، پستی است و حیوان با تمامی حیوانیتش تسبیح‌گو است، اما چنین انسانی کافر می‌شود:

«... لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ» (الأعراف - 179)

ترجمه: ... دل‏ها دارند که با آن فهم نمى‏کنند چشم‏ها دارند که با آن نمى‏بینند گوش‏ها دارند که با آن نمى‏شنوند ایشان چون چارپایانند بلکه آنان گمراه‏ترند ایشان همانانند غفلت‏زدگان‏.

پس، نه تنها همه‌ی موجودات دارای مرتبه‌ای از شعور هستند، بلکه صرف برخورداری از شکل و ظاهر انسانی سبب نمی‌گردد که صاحبش انسان بوده و از عقل، فهم و شعور انسانی برخوردار باشد. چه بسا بسیاری (کسانی که عبد هوای نفس خود شده‌اند) ظاهری بسیار آراسته و حتی شبیه آدم‌های فهمیده و عالم دارند، اما حیوان و بلکه پست‌ترند. بدیهی است که شعور آنها کمتر از حیوانات است.

«أَ رَءَیْتَ مَنِ اتخََّذَ إِلَهَهُ هَوَئهُ أَ فَأَنتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکِیلاً * أَمْ تحَْسَبُ أَنَّ أَکْثرََهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ  إِنْ هُمْ إِلَّا کاَلْأَنْعَامِ  بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلاً» (الفرقان – 43 و 44)

ترجمه: آیا کسى را که هوس خویش را خداى خویش گرفته ندیدى؟ مگر تو کارگذار او هستى؟ * آیا مى‏پندارى بیشترشان مى‏شنوند یا مى‏فهمند؟ که آنها جز به مانند حیوانات نیستند بلکه روش آنان گمراهانه‏تر است.

 

نظر شما
ادامه