زنبورعسل همانند سایر موجودات زنده همواره در معرض خطرات و تهدیدات بسیار زیادی بوده و هر از چند گاهی عوامل مختلف منجر به بروز اختلال در روند طبیعی زندگی زنبورعسل شده و جمعیت آن را با کاهش و گاهی نابودی مواجه می سازند. این عوامل می توانند عوامل بیماریزا، آفات، سموم کشاورزی، شرایط نامساعد جوی، تغییرات ساخته دست بشر و غیره باشند.
دکتر مصطفی مرادی، عضو هیأت علمی بخش تحقیقات بیماریهای زنبورعسل و کرم ابریشم موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، اظهار کرد: گرچه زنبورعسل قادر است در مقابل بسیاری از بیماریها و آفات مقاومت نشان داده و بسیاری از آنها را کنترل کند، ولی گاهی در کنار عوامل بیماریزا عوامل محیطی و مدیریتی هم حضور پیدا کرده و زمینه را برای تأثیر بیشتر عوامل بیماریزا فراهم کرده که در آن صورت زنبورعسل قادر به مقابله با عارضه پیش آمده نبوده و در کوتاه مدت یا درازمدت جمعیت آن کاهش پیدا کرده و به تدریج دچار نیستی و نابودی میشود.
وی افزود: اکثر زنبورداران بسیاری از بیماریها و آفات زنبورعسل را شناخته و در صورت وجود داروها و مواد شیمیایی مؤثر، قادر به کنترل بسیاری از آنها بوده و با استفاده از مشاوره کارشناسان و متخصصان موجود معضلات پیش آمده را برطرف کرده و جلوی بسیاری از تلفات و خسارات وارده را میگیرند.
مرادی یادآور شد: تلفات زنبورعسل دراثر عوامل مختلف برای تمام زنبورداران مسالهای شناخته شده بوده و از روزی که اقدام به نگهداری و پرورش زنبورعسل کردهاند، همواره با تلف شدن زنبوران بالغ و نوزادان آن مواجه بوده و بهگونهای به آن عادت کردهاند. این پدیده در زنبورداری ایران که متأسفانه مبنایی علمی نداشته و اکثر زنبورداران به صورت سنتی با پرورش و نگهداری زنبورعسل آشنایی پیدا کردهاند، موضوعی قابل قبول بوده و بروز تلفات در زنبورستان خود را مسالهای طبیعی تلقی میکنند.
وی خاطرنشان کرد: بروز تلفات زنبورعسل تا حداکثر 10 درصد در طول سال برای اکثر زنبورداران و کارشناسان پرورشی و بهداشتی این صنعت قابل انتظار و معقول است، ولی بیشتر از این میزان را غیرطبیعی دانسته و آن را به عنوان یک بحران در صنعت زنبورداری تلقی میکنند.
مرادی افزود: علاوه بر تلفات معمولی و قابل انتظار زنبوران عسل، طی سه سال اخیر نوعی تلفات ناشناخته و غیرمعمول در بسیاری از زنبورستانهای کشورهای مختلف به ویژه آمریکا و اروپا اتفاق افتاده است. گرچه بسیاری از عوامل مختلف از جمله عوامل بیماریزا و شرایط نامساعد جوی و اقلیمی و سموم کشاورزی و حتی دخالتهای انسان در طبیعت و بروز تغییراتی در سیستم زندگی زنبورعسل را در بروز این پدیده موثر و دخیل دانستهاند، اما تا به حال هیچ یک از عوامل مذکور بهعنوان عامل اصلی این حجم از کاهش جمعیت زنبوران بالغ معرفی نشده است. لذا با توجه به عدم شناسایی و جداسازی عامل مشخص این پدیده آن را جزو بیماریهای شناخته شدهی زنبورعسل قرار نداده و ازاصطلاح « Disease یا بیماری» برای معرفی آن استفاده نشده است.
وی اضافه کرد: مفهوم علمی بیماری نشاندهندهی دخالت مستقیم یک عامل مشخص در بروز یک حالت بالینی با علائم مشخص است، در حالی که با توجه به بررسیهای انجام گرفته تا حال، این پدیده در این محدوده قرار نمیگیرد و نمیتوان از اصطلاح بیماری برای آن استفاده کرد. از سوی دیگر چون بدون مشاهده علائم بیماری خاصی، نوعی بینظمی و اختلال در نظم داخل کلنی ایجاد میشود آن را اختلال یا بینظمی در افت جمعیت کلنیها دانسته (Colony Collapse Disorder) و به طور خلاصه CCD معرفی کردهاند.
مرادی همچنین گفت: تمام کلنیهای زنبورعسل در طول زندگی خود دچار کاهش جمعیت به صورت طبیعی شده و طبق نظم خاصی از جمعیت زنبوران بالغ کاسته میشود و بروز تلفات در حد پایین برای زنبورداران و کارشناسان بهداشتی زنبورعسل قابل قبول بوده و نگران کننده نیست. اما دراین عارضه کاهش طبیعی جمعیت زنبوران بالغ دچار اختلال شده و بسیار بیشتر از حد انتظار بوده و میزان تولید نوزادان به هیچ وجه جبران کاهش پیش آمده نکرده و در مدت کوتاهی جمعیت کلنی دچار افت شدید شده، به گونهای که زنبوردار متوجه کاهش فعالیت و تولید کندوها میشود و این زمانی است که اقدامات پیشگیری و کنترلی نتیجه قابل توجهی در برنخواهد داشت و بسیاری از زنبورداران حتی در اخذ و ارسال نمونه به مراکز تشخیصی دچار مشکل می شوند، چرا که تعداد زنبوران بالغ باقی مانده بسیار کمتراز حجم استاندارد نمونههاست و از سوی دیگر در نمونههای باقی مانده عامل مشخصی قابل جداسازی نیست.