انتخاب درست تلیسه (گاو مادهای که هنوز زایمان نکرده است) در نهایت به افزایش وزن طبیعی آن، هنگام از شیر گرفتن، درصد تولید بالا و همچنین کاهش تلفات منجر میشود. بنابراین رعایت نکات مورد نیاز در این زمینه برای هر دامداری، ضروری است.
به گزارش حکیم مهر به نقل از ایانا، وقتی که یک تلیسه زایمان میکند، به آن معنی است که این دام برای نخستین بار گوساله خود را به دنیا آورده است. حال، هدف از انتخاب برای مدیریت بهتر روی گوسالهها و تلیسهها را میتوان در موراد زیر خلاصه کرد:
- داشتن دامی با توانایی تولید بالا و قابلیت گوسالهزایی بهتر تا جایی که ممکن باشد.
- آبستنی درصد بالایی از تلیسهها (بالای ۹۰ درصد) در عرض ۹۰ روز یا کمتر.
- رسیدن مشکلات زایمان در تلیسهها به زیر ۳ درصد.
- تولد گوسالههایی با توانایی تولید مثل بالا برای بهرهبرداری بهتر از این دام در نسلهای بعدی.
فرقی نمیکند که دامدار به گوساله شیری احتیاج داشته باشد، یا گوساله پرواری؛ هر دو گروه به اهداف روشنی نیازمند است که استراتژی تولید خود را بر آن استوار کنند و برای انتخاب تلیسهها آن را در نظر بگیرند. نکاتی که بدون آنها باید از سود اقتصادی خداحافظی کرد.
هرچند نمیتوان هیچ سابقهای از نحوه تولید مثل خود تلیسه را مد نظر قرار داد، اما میشود اطلاعاتی مانند سهولت زایمان مادر و خصوصیات آن، ویژگیهای پدر و دیگر اقوامی را که به نوعی با این تلیسه ارتباط داشتهاند، پیدا کرد و در انتخاب آگاهانه از آن بهره برد.
اگر اطلاعات اصلاح نژادی و ارزشهای ژنتیکی دامها در اختیار دامدار باشد، استفاده از آنها بسیار قابل اعتمادتر از تست شاخصهای عملکردی است. دامداران از این معیار برای ایجاد تعادل با صفات مهم دیگر بهره میبرند؛ به ویژه صفاتی که به نوعی با بهرهوری عملکرد ارتباط دارد.
صفاتی که در این راستا باید مدر نظر قرار بگیرد، شامل وزن گوساله هنگام از شیر گرفتن، سهولت در گوسالهزایی، تولیدمثل، نقائص مادرزادی، مشکلات کاربردی، توازن وزنی گله، عدم تعادل هورمونی و خصوصیات رفتاری است. بنابراین به نظر میرسد، تلیسههایی با خصوصیات زیر باید حذف شوند:
- تلیسههایی که هنگام از شیر گرفتن، وزنی کمتر از ۹۰ کیلوگرم داشته باشند. به ویژه اگر در سابقه مادران آنها گوسالههایی با وزن کم به ثبت رسیده است.
- تلیسههایی با لگن کوچک و آنهایی که مادرانی با سابقه سختزایی داشتهاند.
- لیسههایی که مادرانشان در نخستین زایمان خود، تاخیر در آبستنی داشته و یا دوره بین دو گوسالهزایی آنها طولانی بوده است.
- تلیسههایی با هر نقص ارثی مانند انحراف در صورت یا فک غیر طبیعی.
- تلیسههایی که در پاهای خود مشکلات بارزی دارند، مانند سمهای تغییر شکل یافته.
- تلیسههایی با سایز بسیار بزرگ.
- تلیسههایی با اندام تناسلی توسعه نیافته که نشان از یک مشکل هورمونی دارد.
- تلیسههایی با مشکل خلق و خو که رفتارهای وحشیانه از خود نشان میدهند.
معمولا این شاخصها را در چند مرحله برای گلهها مورد ارزیابی قرار داده و تمام آنها در سنین بین ۱۵ تا ۲۴ ماهگی چند بار سنجیده میشوند. البته بهتر است برای شناسایی تلیسههایی که امکان دارد در آینده سختزایی داشته باشند، گله توسط دامپزشک مورد معاینه قرار گرفته و تلیسههای با اندام کوچک قبل از شروع فصل زایش از آنها جدا شوند. این امر به زایمان سهلتر گله و بازگشت رحم گاو به حالت عادی در مدتی کوتاه پس از زایمان کمک میکند.
دومین انتخاب را باید به زمان آبستنی موکول کرد. در این مرحله تمام تلیسههایی که آبستن نشدهاند، حذف میشوند. سومین گزینش به بعد از زایمان مربوط میشود. در این قسمت باید تلیسههایی که به هر دلیلی دچار سختزایی شدهاند، از گله حذف شوند. البته به شرطی که این سختزایی ناشی از تغذیه بیش از حد در زمان آبستنی نباشد.
انتخاب نهایی، هنگامی رخ میدهد که گوساله حاصل از این تلیسه، از شیر گرفته میشود؛ به عبارتی تلیسههایی که گوسالههای آنها شاخص بهرهوری (وزن) پایین دارند، حذف میشوند.