حکیم مهر - در پی درج نظرات انتقادی تعدادی از خوانندگان حکیم مهر در خصوص حضور دکتر دامپزشک در نخستین سوپر پروتئينی مجاز به آمادهسازی فرآوردههای خام دامی در استان البرز (اینجا) و اظهار اینکه حضور دامپزشکان در چنین مراکزی ممکن است به شأن آنها لطمه وارد نماید، ریاست محترم شبکه دامپزشکی شهرستان ساوجبلاغ یادداشتی را برایمان ارسال نموده اند که ضمن تشکر، عیناً به ملاحظه مخاطبین محترم می رسد:
تأملی بر اظهارنظرات عزیزان در خصوص درج خبر افتتاح اولین مرکز عرضه و آماده سازی مواد پروتئینی در ساوجبلاغ (البرز)
کار عار نیست؛ چشم ها را باید شست، جور دیگری باید دید
سفره غذایی خانواده ها، بخش زیادی از سلامت خود را مرهون تلاش دامپزشکان گمنامی است که همواره و بصورت 24 ساعته، در شب و روز، در سرما و گرما و در شرایط سخت و نامناسب از لحاظ بهداشت و استقرار، زحمت می کشند. چیزی که همواره باعث شده این عزیزان در پشت صحنه بمانند و مردم کمتر از تاثیر و عملکرد آنها مطلع شوند، شاید کم کاری مجموعه دامپزشکی و خود همکاران در زمینه روابط عمومی و برقراری ارتباط با عامه مردم که همانا بهره برداران اصلی بخش دامپزشکی بوده و غایت تمامی اقدامات پرسنل دامپزشکی در تمامی قسمت ها، اعم از پیشگیری، واکسیناسیون، درمان، پرورش و کشتار دام و تولید گوشت، بسته بندی و استحصال سایر فرآورده های پروتئینی در سبد غذایی خانوار به سرانجام رسیده و تبلور می یابد، باشد.
اشتغال عزیزان همکار در مراکز عرضه ای نظیر هایپرمارکت ها وسوپر پروتئینی ها که خود اشل و مقیاس کوچکی از صنعت استحصال و آماده سازی فرآورده های خام دامی بوده و مزیت برقراری ارتباط مستقیم با مخاطب را با حضور مسئول فنی نیز به همراه دارد، نه تنها بی حرمتی نبوده بلکه با ارتباط چهره به چهره و صمیمی که با مصرف کنندگان برقرار می نماید، دامپزشکی را از پشت صحنه به روی آورده و همگام با اطلاع رسانی، مشاوره و ابلاغ توصیه های بهداشتی توسط کارشناس ذیربط، گوشه ای از جایگاه موثر دامپزشکی را نمایان می سازد.
کمبود نیرو و امکانات در مجموعه سازمان دامپزشکی کشور و رویکرد کوچک سازی دولت، در کنار حساسیت بسیار بالای لزوم انجام نظارت های بهداشتی دامپزشکی بر مواد پروتئینی، در اقصی نقاطی که هر بنی بشری ارتزاق می نماید، انواع محصولات و روش های عرضه نوپدید، گرانی مواد پروتئینی و جایگاه ویژه آن در سبد کالای خانوار و گسترش روز افزون تقلبات و احتمال بالای هر گونه افت کیفیت محصول تا زمان عرضه به مشتری و... در محل عرضه بعنوان پایانه استحصال مواد پروتئینی و با لحاظ این مهم که نادیده گرفتن حلقه نهایی نظارت موجب ابتر ماندن هدف اساسی تمامی زنجیره بهداشت خواهد شد، می طلبد که اگر بتوانیم، نه تنها در هر مرکز عرضه، بلکه دامپزشک مشاور محله و یا خانواده داشته باشیم.
در همه جای دنیا تعداد مورد نیاز متخصصان بر اساس سرانه جمعیتی هدف سنجیده می شود و حال آنکه جمعیت هدف دامپزشکی اعم است از کل جمعیت انسانی هر کشور به اضافه جمعیت جانداران اهلی و نیز حیات وحش آن و لذا سعی بر این است که ارتباطات خدمات دهنده و گیرنده هر چه نزدیک تر و سرانه تعداد خدمت گیرنده هر چه بیشتر کاهش یابد.
عده ای ناله بیکاری را سر می دهند و گروهی از احساس حقارت در مراکز خدماتی می نالند، حال آنکه واقعیت، هدف گذاری برای بهداشت جامعه است نه اینکه خدمت گیرنده قصاب است یا یک پیرمرد فقیر و پاپتی روستایی و یا هر فرد محترم و حتی غیر محترم دیگری که برخی همکاران از ارائه خدمات برای آنها احساس حقارت می کنند. دامپزشک یعنی گمنامی، یعنی خدمت بی منت، یعنی خدمت جهادی، یعنی روحی لطیف و قلبی رقیق نه تنها برای خدمت رسانی به انسان ها، که حیوانات را نیز شامل می شود. البته هیچ کس منکر لزوم ارتقاء و منزلت جایگاه دامپزشک و دامپزشکی نیست و همه و فقط با هم، باید دست به دست هم دهیم تا بستر را بسازیم و جایگاه را حفظ و بهبود بخشیم.
نوع رویکرد و عملکرد اینجانب در تمام مدت مسئولیتم شاهدی است بر این مدعا که همیشه همکاران مسئول فنی را چشم و چراغ ادارات دامپزشکی دانسته و کارفرمایان را مجاب به برقراری ارتباط و طرح مسائل حوزه فعالیت خود با دامپزشکی، صرفاً از کانال مسئول بهداشتی و با لحاظ نظرات فنی وی نموده ام تا با حفظ جایگاه وی از طرف اداره دولتی، بر اثربخشی وی بیفزایم. همکاران دامپزشک من در انجام ماموریت های محوله، رانندگی خودرو را هم انجام می دهند، در فرایند معدوم سازی ها، کار کارگری هم نموده اند، با نامهربانی دامدار و تولیدکننده مدارا کرده اند، ولیکن هیچکدام دلیل خفت و حقارت آنها نبوده بلکه در جهت پیشبرد اهداف سازمانی گام برداشته و رضای خدا را سرلوحه کار خود داشته اند؛ در حالی که متاسفانه هستند همکارانی که نتوانسته اند دیسیپلین دامپزشکی را حفظ که این موارد را به چشم خود در درمانگاه های دامپزشکی دیده ام و یا برخی همکاران مسئول بهداشتی کشتارگاه ها هنوز نتوانسته اند در تعامل با کارفرمایان خود، شرایط کاری حداقلی و درخور خود را در محل خدمت فراهم نمایند و در بازدید های ادواری می بینیم که بدون هیچ بهبودی در شرایط و ای بسا بصورت افولی خدمت نموده و حتی در رفع و رجوع نظافت دفتر کاری خویش ناتوانند و حال آنکه برخی از همین افراد دم از احساس حقارت میزنند. همه چیز ایده آل نیست؛ حمایت بخش دولتی از مسئولین فنی مطلوب نیست، ولیکن هیچکدام دال بر این نیست که رعایت اصول حداقلی در کلاس کاری که بخش مهمی از آن از ذهنیت و تلاش خود فرد نشأت می گیرد، فراموش شود. از این رو خدمت در صحنه هایی که ما را به مردم نزدیکتر می کند نیز می تواند حقارت آمیز باشد، زمانی که خودمان، جایگاهمان را، حد و مرزها را، حضور موثرمان را، تعامل با شهرنشینان مصرف کننده ای را که به ندرت یک دامپزشک، میزان آگاهی، توانمندی های علمی و کلاس کاری او را از نزدیک دیده اند، از یاد ببریم.
خدا را گواه می گیرم که همکاران دامپزشک بنده که تاکنون نظارت بهداشتی بر مراکز عرضه فرآورده های خام دامی از جمله قصابی ها را اعمال نموده اند، به هیچ عنوان احساس حقارت نداشته بلکه احساس مفید بودن و ارزش قائل شدن برای سلامت هموطنان را داشته اند.
امیدوارم در صورت فراگیر شدن این دستورالعمل سازمان دامپزشکی کشور در خصوص مراکز عرضه و آماده سازی مواد پروتئینی که دقیقاً مصداق واگذاری مسئولیت های نظارتی به بخش خصوصی می باشد، همکارانی که در این بخش مشغول می شوند، کلاس کاری دامپزشکی و ذهنیت مردم به این حرفه و دامپزشکان را خدشه دار ننمایند و همین اندک آبروی سازمان را در اذهان عمومی حفظ و انشاءالله ارتقاء دهند. ومن الله توفیق