صدای غرش های «لورا» در پردیسان (+تصاویر)

پاییز پارسال (1392) بود که خبر دادند پلنگ ماده دو ساله ای با گلوله چهارپاره شکارچیان متجاوز به حریم طبیعت به شدت مجروح شده و محیط بانان لرستانی نیمه شب در حال نجات او از میان صخره ها هستند.

سپیدشت لرستان آن شب را از یاد نمی برد؛ وقتی پلنگ جوان ما از درد زوزه می کشید، اما جرات نداشت خود را به محیط بانان بسپارد، فکر می کرد شاید گلوله ای دیگر و نیرنگی دیگر در پیش باشد.

پلنگ بین سنگ ها در میان رودخانه ای گیر کرده بود که در نهایت با تلاش ماموران آتش نشانی، داوطلبان هلال احمر، محیط بانان و کارکنان محیط زیست و دامپزشکی استان لرستان خارج شد. دکتر مجید حاتمی نیا و همکارانش آن شب تلاش بسیاری کردند.

وقتی به بالین پلنگ رسیدند دمای بدنش 34 درجه سانتی گراد بود و به علت خونریزی زیاد و افت فشار خون و دمای پائین بدن در حالت شوک کامل قرار داشت و در چند قدمی مرگ.

آسمان آن شب شاهد درنده خویی موجوداتی بود که بر خود نام آدم می گذارند و این چنین به آیات و نشانه های زیبای خداوندی می تازند. این پلنگ زیبا با درمان هایی مانند warm fluid therapy, Methyl prednisolone sodium succinate, Venofer, Ceftiufor sodium و سایر اقدامات لازم، بهبود نسبی یافت و به سرعت برای تداوم مداوا به تهران منتقل شد.

در بیمارستان دامپزشکی دانشگاه تهران سی تی اسکن، رادیوگرافی و سونوگرافی از او انجام و مشخص شد سه گلوله به محوطه بطنی برخورد کرده و از سمت دیگر خارج شده، یکی از گلوله ها هم به بدنه مهره چهارم کمری برخورد کرده و در سمت دیگر زیر پوست قابل لمس بود که با یک شکاف کوچک خارج شد. همین گلوله باعث ایجاد آسیب نخاعی شده که حیوان پس از آن کورتون های خاصی مصرف کرد.

حالا دیگر وقت نام گذاری این پلنگ زخمی بود. نامش را لورا گذاشتند و به یک مرکز MRI فرستادند. نتایج نشان داد قسمت زیادی از نخاع آسیب جدی دیده و بدنه مهره شکسته و وارد کانال نخاعی شده است. با وجود ضایعات بسیار شدید و شانس بسیار پائین بهبودی، عمل Laminectomy بر روی لورا صورت گرفت و مغز استخوان استخراج شد تا برای اولین بار در دنیا از سلول های تمایز یافته عصبی برای پلنگ بهره برداری شود.

اما ظاهرا تیرهای آدم نمایان کاری تر از تلاش ها برای لورا بود. با وجود تمامی این کارها بهبودی حاصل نشد و فلجی اندام های خلفی بعد از حدود 6 ماه باعث ایجاد زخم های بستر، آتروفی عضلات و آسیب رساندن به اندام ها توسط خود حیوان شده است.

لورا امروز در بخش کلینیک حیات وحش پردیسان از ساکنین مورد توجه است. صدای غرشش وقتی به او نزدیک می شوی، گوش فضا را پر می کند. می غرد و از رنج هایش می گوید و چشمان درخشان سبزش در فضای گرگ و میشی قفسش آیه ای از زیبایی های خداوندیست؛ بی نظیر و اعجاب انگیز.

تصمیم تیم دامپزشکی بر جلوگیری از درد و رنج بیشتر لوراست، اما پیش از آن خوبست حد اکثر بهره ژنتیکی و تولید مثلی از حیوان به دست آید تا لورا در دیگر پلنگان این سرزمین تکرار شود و حیات یابد... این بار ولی سالم و در پناه حمایت دوستداران طبیعت.

*****

بالاخره روز پنجم مهرماه 93 زندگی لورا ماده پلنگ جوان خرم آباد پس از مدت ها تحمل درد و رنج ناشی از برخورد گلوله و ضایعه نخاعی پایان یافت. او به دلیل برخورد گلوله با ستون فقرات، دچار فلج کامل شده و توانایی حرکت دادن دم، پاها و اندام تحتانی خود را نداشت و به همین دلیل دچار زخم بستر عمیق شده و اندام تحتانی حیوان کاملا از بین رفته بود.