کد خبر: ۱۲۰۶۴
حکیم مهر - سال 91 سال خوبی برای گونه‌های کمیاب جانوران ایران نبوده است. تنها در اواخر شهریور و اوایل مهرماه کشتار چهار خرس و دو پلنگ در ایران گزارش شده است. اینها بخش کوچکی از خشونت علیه حیوانات در ایران است که مهم‌ترین آنها شاید کشتار خرسی به همراه دو توله‌اش در منطقه ونک شهرستان سمیرم است. در گفت‌وگو با اسماعیل کهرم، بوم‌شناس و فعال محیط زیست در ایران این موضوع بررسی شد.
در ابتدای بحث، خوب است تعریف علمی از «خشونت علیه حیوانات» ارائه دهید؟
خشونت علیه حیوانات، مجموعه کارهایی است که، دانسته یا ندانسته، موجب ناراحتی حیوانات می‌شود. مثلاً کسی که مرغ و خروسی را، به قصد فروش، ساعت‌ها از پا آویزان می‌کند، بی‌آن‌که متوجه باشد، با حیوانات خشونت می‌کند. نگه داشتن گوسفند برای زمان طولانی در سر چهار راه، به قصد یافتن مشتری و بدون آب و غذا، نمونه دیگر اعمال خشونت علیه حیوانات است. متأسفانه عالما و عامدا موجب اذیت و آزار حیوانات می‌شوند. منظور از طرح این مثال‌ها بیان این نکته است که شیوه رفتار ما با «دیگران» باید اصلاح شود و بحث مرغ و خروس و گوسفند در اینجا، به‌خودی خود مطرح نیست. این گروه از مردم ناراحتی و ناهنجاری‌های ذهنی دارند که باید درمان شوند. چند سال پیش، یکی از دانش‌آموزان، «همستری» را به کلاس می‌برد؛ معلم حیوان را در دستمال می‌پیچد، آن را آغشته به الکل می‌کند و می‌سوزاند. البته وزارت آموزش و پرورش این معلم را اخراج کرد. چنین افرادی باید روان‌درمانی شوند. معلوم نیست این رفتار چه آسیب‌هایی به آن دانش‌آموز وارد کرده است.
آیا خشونت علیه حیوانات، فقط به خشونت‌هایی گفته می‌شود که به مرگ منجر شود؟
نه اینگونه نیست. فردی چندین مرغ و خروس را با بندهای بسیار محکم می‌بست و حیوانات از درد فریاد می‌زدند. وقتی به او گفتم بندها را شل‌تر ببندید، گفت: اینها که شعور ندارند. پاسخ دادم: درد را که احساس می‌کند؛ طفل یک ماهه هم شعور ندارد، اما وقتی به او واکسن می‌زنیم، درد را احساس و گریه می‌کند. حیوانات عصب و مخچه دارند و درد را احساس می‌کنند. ما تصور می‌کنیم شعور و احساس درد، مختص انسان‌هاست. خشونت، تنها رفتاری نیست که براثر آن حیوان بمیرد، بلکه درپاره‌ای موارد اگر حیوان بمیرد، در واقع از درد ممتد راحت می‌شود.
بنابراین اگر عرصه مفهومی خشونت این‌قدر وسیع است، آیا تخریب محیط زیست که به نابودی غیرمستقیم حیوانات منجر می‌شود خشونت علیه حیوانات به حساب می‌آید؟
در اینگونه رفتارها به‌طور مستقیم حیوان، آزار می‌بیند اما جنگل را که از بین می‌برند، حیواناتی که حیات‌شان وابسته به جنگل است نابود می‌شوند و این، خشونت غیرمستقیم علیه حیوانات است. کسی که درخت را می‌برد، نمی‌داند عملش موجب نابودی حیوانات می‌شود. او جنگل را فقط برای استفاده از چوب از بین می‌برد، اما هزاران پرنده در این مسیر از بین می‌روند و زیستگاه حیوانات تخریب می‌شود.
شکار بی‌رویه پرندگان مهاجر، به‌ویژه در شمال کشور، و نیز کشتار حیوانات وحشی مانند خرس و پلنگ در ایران، شایع است. راهکار جلوگیری از این وضعیت چیست؟ آیا خلأ قانونی وجود دارد یا مسئله‌ای فرهنگی است؟
در این زمینه قوانین بسیار محکم و سخت‌گیرانه‌ای وجود دارد. اگر دو میلیون تومان جریمه بابت مرگ یک قلاده یوزپلنگ در نظر بگیرند، محیط‌بان چگونه می‌تواند معلمی که با خودروی ژیانش یوزپلنگی را کشته، اعمال قانون کند. سنگ بزرگ علامت نزدن است. مشکل، فرهنگی است. مردم باید به ارزش اینگونه حیوانات پی ببرند و این مسائل فکر کنند اگر کودکان را با این مفاهیم آشنا کنیم، نتیجه درخشانی به دست خواهیم آورد. کار فرهنگی در طول مدت اثرگذار است و در کوتاه‌مدت اثر چندانی نخواهد داشت. اگر الان کار فرهنگی را آغاز کنیم، در 30 سال آینده یعنی در نسل دیگر، اثر خواهد گذاشت.
عملکرد دولت‌های مختلف پس از انقلاب، از نظر اهمیت دادن به محیط زیست را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
در این زمینه، دولت احمدی‌نژاد یکی از بدترین دولت‌ها بوده؛ زیر شورای عالی محیط زیست را برداشت و کمیسیون زیربنایی صنعت و محیط زیست را جایگزین کرد. این کمیسیون در مقابل وزارت کشاورزی، صنایع، سازمان جنگل‌ها و مراتع و وزارت راه، حق یک رأی دارد و نمی‌تواند در مقابل تخریب ایستادگی کند. وقتی می‌خواهندجاده بسازند، وزارت راه در مقابل محیط زیست می‌ایستد. بدترین تشکیلات برای محیط زیست درنظر گرفته شده و افرادی که در رأس قرار گرفته، صلاحیت ندارند. فردی را در رأس سازمان قرار دادند که دیپلمات و سیاست باز است. مسئول محیط زیست باید کارشناس و متخصص این عرصه یا مدیری باشد که از کارشناسان استفاده کند.
نظر شما
ادامه