حکیم مهر - پشت شیشه اغلب فروشگاه های گوشت و مرغ پایتخت یک ورق سفید می بینی که با فونت درشت و مشکی رویش نوشته شده: "گوشت گرم" موجود است.
بنا به این گزارش گوشت گرم از آن دسته اشتباهات رایجی است که در فرهنگ تغذیه مردم نه تنها جا افتاده که هنوز هم مزیت به شمار می آید. اشتباهی که شاید از کارکرد ضعیف روابط عمومی دامپزشکی نشات می گیرد.
در واقع عنوان "گوشت گرم" بیشتر از آنکه برای مردم ما ایجاد نگرانی کند تبدیل به مزیت شده، آنقدر که قصابی ها و مرغ فروشی ها با آن برای خود تبلیغات راه بیندازند.
و این همان گوشت گرمی است که سازمان دامپزشکی سالیان سال است تلاش می کند بساطش را جمع کند و عرضه فرآورده های خام دامی را تنها منوط به بسته بندی و ذبح بهداشتی در کشتارگاه ها کند. اما این همه ماجرا نیست چون گویا مردم چندان هم تصمیم سازمان دامپزشکی را نمی پسندند و این را نه تنها می توان از تمایل مردم شهرستان های دور که حتی از قلب پایتخت هم می شود فهمید. کافی است کمی در بازار عرضه فرآورده های خام پروتئینی بچرخی و پای صحبت های مردم بنشینی ...
خطرش کجاست؟!
وارد یک مغازه مرغ فروشی واقع در یکی از نقاط مرکزی تهران می شوم. فروشنده بر تخته چوبی چرک مرده و کثیفی تند و تند مرغی را ساطوری می کند، پوست می کند و در کیسه نایلونی می ریزد و به مشتری تحویل می دهد.
پشت شیشه فروشگاهش نوشته ای چسبانده که از دور قابل خواندن نیست. جلوتر که می روم، نوشته رنگ می گیرد:"گوشت گرم موجود است." رضا فتحی در تفسیر عبارتی که خودش با خطی نه چندان دلچسب پشت شیشه چسبانده، می گوید: "گوشت گرم یعنی ما مرغ زنده را همین جا ذبح و تمیز می کنیم و به مشتری تحویل می دهیم."
او در جواب این پرسش که چرا تنها به عرضه مرغ بسته بندی شده کشتارگاه ها اکتفا نمی کند، می گوید: "گوشت گرم طرفداران خاص خود را دارد. مردم ما زیاد به گوشت منجمد اعتقاد ندارند. چون هرچیزی تازه اش خوب است."
مرد میانسالی که برای خریدن همین گوشت گرم آمده، ناخودآگاه وارد بحث می شود: "معلوم است که گوشت تازه خیلی بهتر و سالم تر از گوشت چند روز مانده است. من هم به شخصه ترجیح می دهم گوشت گرم بخرم. قدیم ترها که مردم همان موقع حیوان را ذبح می کردند و گوشت تازه می خوردند، خیلی سالم تر بودند."
پسر جوانی را می بینم که ته صفی نه چندان طولانی ایستاده و مرغ گرم می خواهد. از او می پرسم: "گوشت گرم بهتر است یا منجمد؟"
کمی فکر می کند و می گوید: "همه می گویند گوشت گرم؛ من هم با این نکته موافقم."
می پرسم: "فکر نمی کنی گوشت گرم می تواند بیماری زا باشد؟"
با تردید جواب می دهد: "نه، فکر نمی کنم."
گوشت گرم احترام به مشتری است!
سیاوش ایزدیار، صاحب فروشگاه دیگری است که بیرون در ایستاده و منتظر مشتری است. همین سوال را از او می پرسم، می گوید: "محصولات کارخانه ای که خطرناک تر و آلوده ترند. مگرهمین چند وقت پیش ماجرای انگشت شست در همبرگر یک کارخانه را نشنیدید؟ کسی چه می داند در این کارخانه ها و کشتارگاه ها چه می گذرد؟ مردم بیشتر دوست دارند خودشان با چشم خودشان ببینند که چه گوشتی را تحویل می گیرند. برای همین ما هم به خواسته مشتری احترام می گذاریم و گوشت گرم برای فروش می آوریم."
خانومی مسن که معلم بازنشسته است فرد دیگری است که در مواجهه با این پرسش می گوید:" من که به شخصه به گوشت های وارداتی هیچ اعتقادی ندارم چون گوشت وارداتی هم مثل هزار تا جنس بنجل و به دردنخوری است که از چین وارد می کنیم. خارجی ها که محصولات درجه یک شان را به ما نمی فروشند همین گوشتی که جلوی خود آدم حیوان را ذبح می کنند، سالم تر است."
- فکر نمی کنید حیوان بیمار باشد؟
-ما که چند سال است به همین شیوه گوشت مان را تهیه می کنیم و خوشبختانه مشکلی پیش نیامده است. اتفاقا گوشت های بسته بندی شده سیاه رنگ و کدر هستند و به خوشرنگی گوشت تازه نیستند.
دل شان برای مردم نسوخته است
زن جوان دیگری داوطلبانه وارد گفتگوی ما می شود و می گوید: "به گوشت های چرخ کرده که اصلا نمی شود اعتماد کرد. معلوم نیست در این کارخانه ها چه آشغال گوشت هایی را تبدیل به گوشت چرخ کرده می کنند. من هم ترجیح می دهم گوشت تازه بگیرم و در منزل چرخ کنم."
و البته اضافه می کند: "کارخانه ها فقط به فکر منافع مادی خودشان هستند و دل شان برای مشتری نسوخته است."
دامپزشکی فقط یک مهر آبی!
رویا صبوریان، کارشناس بهداشت تغذیه در این زمینه به چند نکته اشاره می کند: "تمایل و اعتقاد مردم به مصرف گوشت گرم و ذبح دامی که از سلامتی آن هیچگونه اطمینانی ندارند از چند مساله ناشی می شود. اول اینکه باید بررسی کنیم چرا مردم اعتماد خود را به کارخانجات فرآوری و بسته بندی و شیوه صنعتی عرضه محصولات خوراکی از دست داده اند و تا چه حد حق با مردم است؟ آیا نظارت ها کافی نبوده و تکرار یک سری پدیده های دور از انتظار مردم در محصولات کارخانه ای موجب سلب اطمینان مردم شده است؟ ساختارهای بهداشتی و قوانینی که در زمینه نظارت بر سلامت و بهداشت محصولات غذایی وضع کرده ایم ساختار دارای نقص و مشکلی است یا نه این مسایل از عدم فرهنگ صحیح تغذیه در جامعه نشات می گیرد؟"
وی می افزاید: "از نظر من ترکیبی از این چند عامل در گرایش مردم به گوشت گرم موثر بوده است. اینکه سازمان دامپزشکی به قضیه فرهنگ سازی و رشد تفکر صحیح در زمینه بهداشت تغذیه کم توجهی کرده مساله بارزی است چرا که علت عدم مصرف گوشت تازه و گرم و نکات بهداشتی نهفته در آن، چیزی نیست که عموم مردم به راحتی حدس بزنند و در واقع مساله ای روشن و شفاف و بدیهی باشد. بنابراین سازمان دامپزشکی به عنوان یک نهاد مسوول در این زمینه باید موازی با اقدامات بهداشتی خود برای جلوگیری از ذبح غیراصولی دام زنده، فرهنگ سازی و رشد باور عمومی را در دستور کار خود قرار بدهد. متاسفانه سازمان دامپزشکی برای عموم آنقدر در حاشیه و نامتعارف است که شاید تنها در حد همان مهر آبی رنگ روی گوشت قرمز و درمان سگ و گربه در ذهن و باور مردم تداعی شود و این هم به کارکرد ضعیف روابط عمومی این نهاد باز می گردد."
صبوریان ادامه می دهد: "بازنگری صحیح و دوباره قوانین بهداشتی کشور و رفع نقصان آن نیز به رشد فرهنگ صحیح تغذیه در جامعه کمک شایانی می کند. در حال حاضر ما در کشوری زندگی می کنیم که برای درمان چند برابر پیشگیری هزینه می کند و حجم بالایی از درآمد و سرمایه کشورمان برای خرید دارو به جیب تولیدکنندگان خارجی می رود این موضوع نه از نظر مادی و اقتصادی برای کشور به صرفه است نه شرایط رفاه اجتماعی و الگوی پیشرفت این موضوع را توجیه می کند.