قانون جاذبه!
sl

حکیم مهر - می­خواهم خاطره­ای تعریف کنم از دوستان سازمان بازرسی کل کشور که برای بازرسی کشتارگاه و اداره کل دامپزشکی استان آمده بودند.

بنده سرباز وظیفه بودم و نیروی کشتارگاه و بازرس قبل از کشتار بودم که البته فقط حضور فیزیکی داشتم و ما را به آنجا تبعید کرده بودند که اول کار حساب دستمان بیاید. خلاصه آقایان بازرس تشریف آوردند و کلاً کشتار بصورت سنتی و کاملاً غیر بهداشتی انجام می شد.

آقای بازرس هیچ چیز غیر طبیعی مشاهد نکردند و فقط پرسیدند: چرا روی کف سالن خون ریخته؟

بنده هم که متعحب شده بودم، گفتم: این قانون جاذبه زمین است! بعداً کاشف به عمل آمد ایشان پزشک بودند. خداوند همه ما را هدایت کند.

 

خاطره­ای از ک-ق، از بینندگان محترم حکیم مهر