حکیم مهر: در پی انتشار گزارش اختصاصی حکیم مهر از جزئیات هزینههای راهاندازی کلینیک دامپزشکی (اینجا)، یکی از همکاران محترم کلینیسین در یادداشتی ذیل این خبر حکیم مهر، توصیههای دلسوزانهای برای همکارانی که قصد راهاندازی کلینیک دامپزشکی را دارند ارائه نمود که ضمن تشکر از ایشان، با توجه به جامع بودن آن به صورت یک خبر مستقل تقدیم مخاطبین محترم میگردد.
به گزارش حکیم مهر، متن این یادداشت به شرح زیر میباشد:
«بنده یک کلینیسین دام کوچک هستم و این نظر را برای همکاران جوانی که میخواهند واقعیت را بدانند میگذارم برای اینکه نه نفعی میبرم نه ضرری و اگر کسی در گذشته بود که من را نصیحت کند، میتوانستم خیلی بیشتر پیشرفت کنم.
سال ۹۶ یک کلینیک در شرق تهران راه انداختم. همه میگفتند ظرفیت ندارد و خوب نیست اما چون در این محل زندگی میکردم، با بافت مذهبی اینجا آشنا بودم. این صفحه را که دیدم، یاد دوران ابتدای کارم افتادم. آن زمان حدود صد میلیون تومان هزینه کردم و کلینیک راه انداختم. به سختی مجوز گرفتم و واقعاً عذاب کشیدم و از جان و دل مایه گذاشتم و شبانهروزی کار کردم؛ ولی الان داشتم فقط وسایل کلینیک را حدودی در ذهنم محاسبه میکردم، دیدم به قیمت روز تقریبا معادل یک و نیم میلیارد تومن میشود. چون دستگاههای جدید را هم اضافه کردم مثل سونوگرافی و CBC و... به غیر از پنج هزار پروندهای که در این سالها تشکیل شده است. میبینم این اعداد در کلانشهر تهران دور از ذهن نیست، اما در شهرستانها قاعدتاً کمتر میشود.
ایرادات کار خیلی زیاد است و اگر پای درددل صاحبان کلینیکها بنشینید متوجه میشوید تقریباً همه زندگی فرد را وقف میکند. درآمد ناخالص تقریبی این دست کلینیکها اگر خودتان همهکاره باشید و یک دستیار داشته باشید، چیزی در حدود ۲۰ تا ۶۰ میلیون تومان در ماه خواهد بود که تقریباً نصف آن صرف هزینههای جاری میشود. صد البته که خیلی انرژی میخواهد و باید بدانید دقیقاً چه کار میکنید وگرنه به سادگی میبازید.
تصور میکنم دوستانی که ارقام عجیب و غریب و پایین میدهند، یا تا کنون در این حوزه کار نکردهاند یا هنوز چیزی از بازار خرید نکردهاند، چون هزینههای پیدا و پنهان را حساب نمیکنند، مثلاً چیزهای سادهای که هیچوقت حتی به آن فکر هم نمیکنید مثل دستمال کاغذی یا کیسه پلاستیکی و...
بله، میشود از خیلی از چیزها صرفنظر کرد و سرمایه مورد نیاز را کاهش داد اما حواستان باشد خیلی چیزها هست که کار خودتان را زیر سؤال میبرد. اگر کلینیک دامپزشکی نزدید و در فکر راهاندازی آن هستید، یکبار به یک مرکز دامپزشکی بروید و ببینید چه چیزهایی به صورت روزمره در آن استفاده میشود و همه را یادداشت کنید؛ بعد آنها را جمع بزنید. برای خودتان داروخانه آشنا پیدا کنید، وسایل دستدوم تمیز را خریداری کرده و در گوشهای نگهداری کنید. خرده خرده خرید کنید تا روزی که کلینیک خود را افتتاح میکنید به مشکل برنخورید و لوازم و تجهیزات مورد نیاز را به قیمت چندین برابر خریداری کنید.
راهاندازی یک کلینیک بیشتر از آن چیزی که فکر میکنید، هزار جنبه دیگر هم دارد. قصد ندارم بگویم این کار نظام دامپزشکی درست یا غلط است اما دارد با رشد قارچگونه کلینیکها در شهرهای بزرگ مخالفت میکند تا از سرمایه منی که سالهاست دارم در این بازار فعالیت میکنم حفاظت کند و از سوی دیگر از شکسته شدن تعرفهها به هر قیمتی جلوگیری نماید.
اگر مجوز گرفتید، تازهوارد محسوب میشوید و باید سال اول از جیب بخورید و در جامعه، آدمهای سختی را پشت سر بگذارید. فکر نکنید به همین سادگی مجوز آمد و تمام شد؛ نه، نظام مثل یک دستانداز میماند. در حین کار، با غولهای بیشاخ و دم حمایتی سر و کله میزنید که به هیچ قاعده انسانیای پایبند نیستند. با شهرداری و دارایی و بانک و مالیات و بیمه و هزار تا چیز دیگر در میافتید. سال بعدی تازه به سود میافتید.
خیلی باید با احتیاط وارد شوید اما در نهایت سود خوبی هم میکنید و پرستیژ دکتر هم دارید و به شما احترام میگذارند. در انتخاب آدمها دقت کنید و کارآموز و بازآموز بگیرید، چون آنها هم پشت سر شما وارد این بازار میشوند و نسبت به آنها رحم کنید، چون به ما رحم نکردند. سعی کنید قبل از هر چیزی پروتکلهای درمان را آماده کنید و جایی بروید تا کار را یاد بگیرید و صرفاً چون دکتر فلانی فلان دارو را میداد اکتفا نکنید. مهارتهای گفتاری و شنیداری و مهارتهای طبابت را یاد بگیرید؛ سپس پول جور کنید، کمکم وسایل بخرید و گوشهای انبار کنید. شاید یکی دو سال زمان ببرد که بخواهید شروع به کار کنید، اما قوی شروع کنید که کسی نتواند به همین سادگی پایههایتان را بلرزاند. اینجا فقط پول مطرح نیست؛ شما باید هم مدیر اقتصادی باشید، هم مدیر اجتماعی، هم دلال و هم دکتر! عجیب است اما واقعیت دارد.
در پایان بگویم باید پشتکار داشته باشید، سواد و افراد مطمئن و دلسوز کنارتان باشند تا موفق شوید. امیدوارم این نظرم برای حتی یک نفر مفید باشد و بتواند کارش را راه بیندازد.»