سخنی با وزیر محترم بهداشت و آموزش پزشکی جناب آقای دکتر نمکی
نگاهی اجمالی بر آنچه بر کووید-۱۹ میرود
دکتر وحید عطارد
دامپزشک - اپیدمیولوژیست
وقوع کووید-19 و گسترش جهانی آن از پاندمیهایی است که جمعیت بشری را با مشکلات عدیدهای روبرو ساخته است. شاید بتوان گفت مهمترین و زیانبارترین پاندمی در طول تاریخ بشریت بوده است زیرا که هرگز علم و دانش بشری به این اندازه پیشرفت نداشته است و قطعا در پاندمیهای گذشته نه درمانی اینگونه گسترده و نه تجهیزاتی برای تولید واکسن به این اندازه پیشرفت داشته است. طاعون سیاه یکی از این پاندمیهای است که تلفات بسیار زیادی را به جامعه انسانی تحمیل نمود اما بهخاطر داشته باشیم که عدم وجود آنتیبیوتیک دلیل آنهمه تلفات بوده است، حال آنکه عامل بیماری هماکنون وجود دارد و گهگاه مواردی از بیماری هم دیده میشود ولی هرگز پاندمی نخواهد شد. عجب آنکه با این همه پیشرفت در علوم پزشکی، بشریت باز هم گرفتار اینچنین وضعیت دهشتناکی میگردد.
غرض از این نگارش گذری بر تاریخ نیست بلکه تنها یادآوری این موضوع است که اشتباهاتی که در خصوص کووید-19رخ داد شاید بتوان گفت در نوع خود نمونه است و باز هم پا را فراتر گذاشت و گفت جای تعجب دارد که سازمانهای بهداشتی مطرح دنیا از جمله سازمان جهانی بهداشت نیز نتوانستند نسبت به آن پیشبینی واقعبینانهای داشته باشند و به عبارت بهتر جامعه علمی دنیا را چنان در دام خود گرفتار کرد که در مقایسه با گذشته تفاوت چندانی ندارد.
اینکه بسیاری از بیماریهای مطرح در انسان منشاء حیوانی دارند، جای هیچ شک و شبههای نیست اما اینکه منشاء این بیماری از کجاست در این نوشته مورد نظر نیست؛ گرچه به عقیده اینحانب موضوع بیوتروریسم را نباید از خاطر برد. اما به عنوان یک اپیدمیولوژیست حق اظهار نظر در مورد گسترش آن و عدم توانایی در کنترل اولیه آن را برای خود محفوظ میدارم و باید بگویم که نه تنها در کشور ایران، که در تمامی کشورها در بهکار بردن و استفاده از مفاهیم علمی دچار اشتباهات فاحش گردیدهاند.
ابتدا در مورد ایمنی جمعی و یا ایمنی گلهای بد نیست شرحی داده شود. بنا به تعریف اگر 75 درصد از جمعیتی ایمن باشد، آن جمعیت از دستبرد عامل بیماری در امان خواهد بود و عامل نمیتواند در آن جمعیت گردش کند و بنابراین متوقف خواهد شد (اصل شارل نیکول) و از بین خواهد رفت و این به آن معنی است که اگر بتوانیم جمعیت را ایمن کنیم، بیماری حادث نخواهد شد و قطعاً به این معنی نخواهد بود که جمعیت را در اختیار عاملی کاملا حاد و مسری و کشنده قرار دهیم که از وضعیت آن اطلاعی در دست نیست و معلوم نیست که با موارد بیماری چه رفتاری میکند، به این امید که جمعیت ایمن گردد که همانطور که مشاهده میشود باعث تلفات انسانی بسیار زیادی گردیده است و دقیقا به مصداق آن است که گله را برای امنیت در دسترس گرگان قرار دهیم. معلوم نیست این برداشت احمقانه از ذهن کدام نادانی تراوش کرده و عجب آنکه هنوز هم که پیداست این تفکر دنبال میشود. از عملکردها میتوان اینطور برداشت کرد که شاید از قایده تعادل میزبان – عامل استفاده شده است، به این معنی که عامل آنقدر جمعیت را از بین ببرد تا دیگر کسی برای اینکه مورد تهاجم واقع شود نباشد که در اینصورت خود عامل نیز از بین خواهد رفت، همانطور که در جریان طاعون گاوی در آفریقا اتفاق افتاد. موقعی که میزبانی نباشد، عاملی نخواهد بود. بدیهی است تعدادی از افراد به طور طبیعی ایمن خواهند شد اما در برخورد با بیماریهای نوپدید و یا بازپدید آنچه اهمیت ویژه دارد موضوع early warning است که میبایست مدنظر قرار میگرفت که در این مورد محاسبه خطر بیماری از اهمیت زیادی برخوردار است (risk assessment ) و میتوان گفت که سازمان جهانی بهداشت هم یا قصوری در این زمینه داشته است و یا به طور کلی با سادهنگری از موضوع گذشته است.
بهطور کلی داشتن روشهای هشیاری اپیدمیولوژیک (epidemiovigilance ) و مراقبت اپیدمیولوژیک (Epidemiosurveillance ) از اهمیت زیادی برخوردار است. با استفاده از این روشها همراه با مدلسازی عمدتا ریاضی (modeling ) زمینههای لازم برای برخورد مناسب با پدیده مخاطرهآمیز فراهم میگردد. شکی نیست که بستر این اقدامات دادههایی است که از بیماری حاصل میشود. داشتن دادههای صحیح و درست بهترین وسیله برای تدوین روشهای کنترل بیماری است. به طور مثال پیدا کردن نقاط تجمع بیماری (accumulation points ) در بدو شروع بیماری میتواند نقش اساسی در کنترل بیماری داشته باشد.
اما با این تفاصیل لازم است تقاوت علم سیاسی و سیاست علمی را مدنظر داشت، به این معنی که هرگاه سیاست در علم دخالت نماید، نتیجهای جز عقبماندگی نخواهد داشت زیرا که سیاست عملکرد بر صلاحدید است و علم عملکردی واقعگرایانه دارد. در کشورهایی که در آنها علم سیاسی است، پیشرفتی ایجاد نمیشود و در کشورهایی که سیاستشان هم بر پایه علم استوار است، مترقیترین کشورهای جهان خواهند بود. پنهان کردن وقوع بیماریها، عدم ارایه دادههای درست و اطلاعات درست، عدم وجود برنامهریزی مدون و عدم استفاده از متخصصین فن، منجر به وقوع گسترده بیماری و لاجرم عدم توانایی کنترل بیماری خواهد شد. هیچ دلیلی پنهانکاری در زمینه سلامت مردم را توجیه نمیکند و لذا از آنجا که برای توجیه موضوع نیاز به گناهکاری هست تا او را مقصر بدانند، مرتباً دنبال گناهکاران میگردند تا شاید شر موضوع را از سر خود کم کنند و هنوز هم برنامه کنترل بیماری برنامه نمایش اظهارنظرهای شفاهی است بدون اقدامی قاطعانه؛ برنامهای از این هفته و بازهم از این هفته. تنها قربانیان این اقدامات ضعیف مردم بیپناه خواهند بود.
آقای وزیر، به یاد داشته باشید که بهداشت و سلامت جامعه قطع نظر از جامعه انسانی یا حیوانی یا گیاهی که همه به هم پیوستهاند، نیازمند برنامهریزیهای اصولی و منطقی خارج از تفکرات اقتصادی است. اگر مبنای تفکری این رشته از علوم سرمایهاندوزی گردد که در حال حاضر چنین است، هیچ یک از بیماریها کنترل نخواهند شد و وابستگی مطلق به کشورهای دیگر همچنان بر این کشور سایه خواهد افکند و بجای مطالعه و اندیشه، رقابت بر سر سرمایه منجر به همان برداشت احمقانه از ایمنی جمعی خواهد گردید و بهجای پیشرفت در علوم مربوطه، سعی به کپیبرداری از دانش دیگران میگردد که مثالهای آن فراوان است و همچنان محتاج واردات مواد اولیه و بدانید: برای جلوگیری از اپیدمیها که قطعا مورد درمانی رایج نیست، الگوبرداری از کشورها و جمعیتهای دیگر نیز کارساز نیست زیرا که هر جمعیتی دارای خصوصیات منحصر به خود است که لازم است بر اساس آن خصوصیات اقدامات را برنامهریزی کرد و قطعا رفتارهای اجتماعی، روانی، اقتصادی، جمعیت کشور ما متفاوت با سایر کشورهاست که باید بر اساس این خصوصیات برنامهریزی کرد و اینکه دیگران را به دلیل ضعف مدیریت علمی و منطقی مقصر ندانید.
گناه را به گردن دیگران انداختن، بهترین راه برای گذر از مشکلات است.
زنی که تازه زایمان کرده و خونریزی داره و فوت میکنه علت مرگ کرونا میزنن
قصور پزشکی پای کرونا میزارن