روانشناسی سگها
دکتر مرضیه سرگلزایی
دامپزشک عمومی
سگ به عنوان اولین حیوان اهلی شده به دست انسان، هزاران سال است که در کنار وی زندگی می کند، با انسان مانوس شده و حضورش در کنار انسان به گونهای با تاریخ بشر درآمیخته که تفکیک این دو از یکدیگر دشوار به نظر می رسد. وجود صفات نیکویی همچون وفاداری، زیبایی، نجابت و فداکاری در این موجود دوستداشتنی همواره مورد ستایش و قدردانی آدمیان قرار گرفته است و از او به عنوان دوست باوفا و کم توقع انسان یاد شده است.
مطالعات دیرینشناسی انجام شده در مورد منشا پیدایش سگها، اطلاعات جالب و شگفتانگیزی در اختیار انسان قرار داده است.
بر پایه این مطالعات در حدود 63 تا 70 میلیون سال قبل از از بین رفتن دایناسورها، موجوداتی در زمین ظاهر شدند که آنها را کرئودونت[1] نامیدهاند. این موجودات، پستاندارانی زشت و آرام بودند که از ماهیها تغذیه میکردند و در انجام امور شخصی خود بسیار بی کفایت بودند. این جانوران در دوره زمینشناسی پلئوسن به تدریج از بین رفتند و از حدود 35 میلیون سال قبل(دروه الیگوسن) جانورانی به نام میاسید[2] جایگزین شدند. ظهور این موجودات بر روی زمین در منطقه آمریکای شمالی امروزی بوده است. میاسیدها دارای پمج انگشت بودهاند و از لحاظ شکل ظاهری شبیه به راسوهای امروزی بودهاند. از لحاظ ساختار دندانها، پنجهها و توسعه مغز، بر کرئودونتها برتری قابل توجهی داشتند و همین برتری را علت ماندگاری آنها میدانند. با تکامل تدریجی میاسیدها، از حدودد 35 میلیون سال قبل، دو گونه کنیفورمیا[3] و فلیفورمیا[4] به وجود آمدهاند. گونه کنیفورمیا، اجداد اصلی سگها، راکونها، خرسها، شیرهای دریایی، خوکها، والروسها و راسوها محسوب میشدند. با تغییر تدریجی زمین و تکامل کنیفورمیا، خانواده کنیده[5] ایجاد شد.از تکامل این خانواده، سه گونه جدید حاصل شد که همشون شباهتهایی با سگهای امروزی داشتند. گونهی کنینه[6]، گونه سوم این خانواده بود که در واقع جد اصلی سگها محسوب میشدند.
با گذشت زمان و تغییرات تدریجی محیطی، لپتوسیونها[7] و سپس کنیسها[8] پا به عرصه وجودی نهادند که جد مشترک گرگها، سگها، شغالها و کایوتها محسوب میشوند. سپس گرگهای خاکستری[9] در شمال اوراسیا تکامل پیدا کردند و در سراسر اروپا و شمال آسیا پراکنده شدند. در واقع تمامی نژادهای سگ و گرگهای امروزی از نسل گرگهای خاکستری میباشند که به تدریج از حدود 1 تا 2 میلیون سال قبل از هم تفکیک شدند.
اکثر محققان بر این باورند که سگ، اولین حیوان اهلی شده به دست انسان است. هیچکس نمیداند که چه کسی و در چه زمانی برای اولین بار سگ را اهلی نمود، ولی محققان با بررسی آثار و شواهد موجود و تحقیق در روند زندگی اجداد نخستین انسان، بر این باورند که اهلی کردن سگ ابتدا توسط انسانهایی ساکن ایران، آمریکای شمالی و احتمالا آفریقای شمالیصورت گرفته است. در ارتباط با اهلی کردن سگ در ایران مطالعات انجام شده توسط فرانک هول[10] برپایه استخوانهای به دست آمده در حفاریها نشاندهنده آن است که اهلی کردن این حیوان حدود 5500 سال پیش از میلاد در حوالی خوزستان صورت گرفته است. البته بقایای استخوانهای سگهای اهلی در ناحیه "حاجی فیروز" در استان آذربایجان نیز حاکی از اهلی کردن این حیوان در منطقه مذکور است. به هر حال اینطور به نظر میرسد که بنای ارتباط بین انسانها و سگها حداقل از 12000 سال قبل پایهریزی شده باشد.
تخستین مدارک در ارتباط با وجود سگها به عنوان حیوان اهلی در اسکاتلند، دانمارک و آلمان با شناسایی استخوانها و جمجمههای پیدا شده در حفاریهای مربوط به عصر حجر در اروپا به دست آمده است. در بقایای نقاشیهای ماقبل تاریخ و مربوط به 15 هزار سال قبل بر دیواره غارهای واقع در اسپانیا تصاویری از همراهی حیوانی شبیه به سگ با انسان در صحنه شکار به چشم میخورد. با بررسی بقایای فسیلهای به دست آمده از 12 هزار سال قبل از میلاد در عراق، شواهدی از حضور سگ در کنار انسان به دست آمده است.
سگها به طور فراوان در آثار مجسمهسازان و سفالگران آشور، مصر و یونان باستان به چشم میخورند. مصریان باستان از بزرگترین دوستداران سگها به حساب میآمدند و نقش مهمی در ایجاد و توسعه نژادهای سگ و آمیزش آنها با گرگ و شغال و روباه داشتهاند. یونانیان قدیم اعتقاد داشتهاند که دروازههای عالم ارواح توسط یک سگ وحشی سه سر به نام سربروس[11] محافظت میشود. شکلگیری و گسترش این اعتقاد در یونان باستان باعث استفاده فراگیر از سگها به عنوان نگهبان خانهها و معابد شد. در مصر اعتقاد بر این بود که بتی با سر سگ و یا گرگ به نام آنوبیس[12] خدای مرگ بوده و روح انسان را به ابدیت میرساند. رومیان به سگ نگهبان اعتقاد داشتند و از این رو نگهداری سگها در خانهها و معابد برای اعلام خطر در اکثر شهرهای روم باستان، و همچنین در مقاصد نظامی به عنوان مبارز یا حامل، رواج داشت.
سگها موجوداتی باهوش، مهربان و باوفا بوده و بسیاری از نیروها و تشعشعات انرژیهای محیط را که ما قادر به درک آنها نیستیم، دریافت کرده و نسبت به آن عکسالعمل نشان میدهند. پارس کردن سگها قبل از وقوع زلزله و طوفان و رفتن آنها در زیر جاهای مسقف قبل از بارش باران، از جمله رفتارهایی است که سالهاست انسان را مجذوب و متحیر ساخته است. به تازگی دریافتهاند که سگها قادرند برخی از تشعشعات و امواج ناشی از انفجارهای کیهانی را نیز دریافت کنند و نسبت به آنها واکنش دهند. برخی از محققان بر این باورند که سگها توانایی درک حضور ارواح در محیط زندگی خود را دارند و پارس میکنند، احساس بیقراری و ترس را نشان میدهند و یا زوزه میکشند. از آنجا که گفته میشود روح هم جزئی از امواج انرژی ماورائی است که انسان قادر به درک آن نیست، این گفته نمیتواند خیلی دور از ذهن باشد.
در مقایسه معیارهای هوشی، سگها از IQ بالاتری نسبت به گربهها، پونیها و اغلب پرندگان برخوردار هستند. دکتر باک، بر اساس تحقیقات خود در زمینه تشخیص سطح آگاهی و شعور در جانوران، سگ را به همراه اسب، دلفین، کلاغ و میمون در دسته موجوداتی قرار میدهند که از سطح شعور و آگاهی بالاتری نسبت به سایر حیوانات برخوردار است. زندگی سگها به چند دوره تقسیم میشود. کمتر از یک سالگی، توله سگهایی هستند پرشور، بازیگوش، پرانرژی با چهرهای زیرک و نگاه درخشان و دوستداشتنی که رفتارهای ناشیانهای نشان میدهند که ناشی از بیتجربگی آنهاست. سن بین 2 تا 5 سالگی، حالت وقار و توازن در رفتار به وجود میآید ولی هنوز هم هوشیار و سرزنده است. ولی سگهای مسن بالاتر از 10 سال، آرام و کم تحرک میشوند.
سگها قادرند بسیاری از اتفاقات اطراف خود را درک کنند، دارای احساس و عاطفه هستند و بههمین دلیل به افراد و اشیا پیرامون خود دل بسته و انها را دوست دارند. گاهی دیده شده سگی در غیاب صاحبش یا یکی از افراد منزل به شدت دچار افسردگی شده و تا مدت زیادی دلتنگی کرده و غذا نمیخورند.
حس وفاداری آنها هم که بسیار مشهود و مثالزدنی است و تقریبا در مقابل هر خوبی و محبتی که از جانب صاحب خود دریافت میکنند، سعی میکنند قدردانی کرده و تشکر نمایند. منتها از آنجا که انسان از درک زبان حیوانات ناتوان است، شاید نتواند متوجه این نوع تشکر شود. شدت و میزان بروز این رفتار در سگها در مقایسه با سایر حیوانات بسیار بیشتر و بارزتر است و از همین رو است که انسان از قدیم مجذوب خلق و خوی خاص و وفاداری فوقالعاده این زیبای دوستداشتنی شده است. سگها تا سالها بعد از جدایی، صاحب قبلی خود را فراموش نکرده، و در صورت دیدار مجدد، حتی پس از زمان طولانی، ابراز احساسات کرده و به این راه وفاداری خود را بیان میکند. پارس کردن یک رفتار غریزی و بیانکننده برخی از احساسات، افکار و خواستههای درونی سگها میباشد و میتواند معانی بسیار متفاوتی داشته باشد. اگرانسان به صدای پارس کردن سگها در هنگام ترس، عصبانیت، اعتراض، خوشحالی و گرسنگی دقت کند، متوجه خواهد شد که لحن آنها در هر یک از حالات فوق متفاوت است.
سگها حیواناتی حساس هستند و در صورتی که با آنها بد رفتاری شود و از سمت صاحب خود یا انسان دیگری کتک بخورند، اعتماد به نفس خود را از دست داده و به موجودی ترسو و نگران تبدیل خواهند شد. اینگونه سگها دیگر توانایی نگهبانی دادن ندارند و با کوچکترین صدایی میترسند و به لانه خود یا هر محل امن دیگری پناه میبرند. از بین بردن این حس ناخوشایند در اینگونه موارد، به مدت زمان زیادی صرف وقت، محبت کردن بیش از حد و آموزشهای لازم را نیاز دارد. سگها به خوبی متوجه احساسات درونی انسان میشوند، به طوری که میفهمند که صاحبشان آنها را دوست دارند یا خیر. حس دوست داشته شدن از جانب صاحب خود به آنها قدرت و اعتماد به نفس زیادی میدهد. انسان باید درمقابل سگ از وجهه قدرت استفاده کند تا سگ بداند انسان قویتر است، ولی اگر سگ متوجه صاحب بیاراده و ضعیف خود شود، از وضعیت سو استفاده کرده و قدرت را خود به دست میگیرند و شرایط را مطابق خواست خودشان پیش میبرند. رفتار تند و ناگهانی صاجب سگ با سگ، ممکن است حس لجبازی را در سگ تحریک کرده و باعث انجام کار خطرناک توسط سگ شود، مانند خوردن غذای خطرناک.
یکی از خصوصیات جالب سگها آن است که حس ترس را به خوبی درک میکنند. اگر انسان از سگی بترسد، سگ برایش پارس میکندو انسان را گاز خواهد گرفت. دویدن در برابر سگی که برای انسان پارس میکند، فقط عامل تحریکی برای سگ دارد و باعث میشود که دنبال انسان بدود و انگیزه بیشتری برای گاز گرفتن انسان کسب کند. این رفتار سگ، باقیمانده رفتارهای غریزی شکار بوده و مربوط به مکانیسم بینایی سگ میشود. سگها اجسام ساکن را در هالهای از شبه و سایه میبینند و فقط ابعاد تقریبی آن را تشخیص میدهند، ولی اجسام متحرک، هدفی برای تعقیب کردن به شمار آمده و سگ را به هیجان میآورد. چشمهای سگ حرفهای زیادی برای گفتن دارد و میتواند به راحتی حالات روحی زیادی از سگ را به نمایش بگذارد تا انسان بتواند تشخیص دهد مثل ترس، بازیگوشی، هیجان، نگرانی، بیماری، ناراحتی و خوشحالی.
چندین واقعیت مهم درباره عملکرد ذهن سگ وجود دارد که کمتر انسانی آنها را میدانند که عبارتند از:
1. سگها میتوانند رویا ببینند. بسیاری از دارندگان سگ ها احتمالاً متوجه شده اند که سگهایشان گاهی دچار پیچ خوردگی، تحرک پنجهها،آرام پارس کردن یا گریه و سر و صدا در خواب میشوند. امروزه چندین مطالعه در مورد روانشناسی سگ با اطمینان می گویند که سگها در واقع رویاها را تجربه میکنند. سگها الگوهای خواب مشابه انسان دارند و فعالیت مغز آنها هنگام خواب، نیز شبیه به مغز انسان هنگام خواب است. با توجه به چنین شباهتهایی ، شدیدااعتقاد بر این است که سگها واقعاً میتوانند رویا ببینند. در واقع، آنها به احتمال زیاد به اندازه هر انسان عادی، این موضوع را تجربه میکنند. مطالعات همچنین نشان میدهد كه نژادهای كوچك بیشتر از نژادهای بزرگ خواب میبینند و وقایع اخیر مانند بازی كردن، دیدن یك دوست قدیمی یا رفتن به جایی جدید، را میتوانند در رویا ببینند.
2. سگها قدرت پارس کردن و فریاد را درک میکنند. بسیاری از اشکال روانشناسی سگها میتوانند با دنیای روانشناسی انسان مرتبط باشند. به عنوان مثال، در قلمرو کودک انسان که درک می کند فریاد وی توجه والدین خود را به سوی خود جلب می کند و میتواند از آن استفاده کند، یک سگ نیز میفهمد که پارس کردنباعث نشان دادن واکنش صاحبانشان میشود و از آن استفاده میکند. علاوه بر این، اگر در زمان پارس کردن تشویقی دریافت کنند، مانند کودک انسان که اگر در زمان کار بد پاداش دریافت کند، به کار بد تشویق میشود و آن را انجام میدهد، سگ نیز مدام انگیزه مییابد که این کار را تکرار کنند و برای رفع این حالت، به آموزش و برخورد مناسب نیاز دارد.
3. سگها به شدت هوشمند هستند. آنها ممکن است معادلات ریاضی پیچیده را نتوانند حل کنند، اما معمولاً بهراحتی فریب داده نمیشوند و خیلی سریع یاد میگیرند. دقیقاً در مقایسه با انسانها چقدر باهوش هستند؟ تحقیقات نشان میدهد که بسیاری از سگها نسبت به یک کودک نوپا حدود دو ساله دارای هوش و درک هستند. آنها توانایی یادگیری نحوه شمارش و درک حدود 150 کلمه را دارند و میتوانند مشکلات و همچنین ترفندهایی را برای بازی با افراد و حیوانات دیگر حل کنند.
4. سگها لحن صدا را درک می کنند. در حالیکهواژگان سگها ممکن است هرگز به پیچیدگی کودک خردسال نرسد، اما درک محققان از روانشناسی سگ نشان میدهد که آنها به راحتی میتوانند طیف گستردهای از لحن صداها را درک کنند. به عنوان مثال، سگ نام خود را میفهمد و هنگام صدا زدن صاحبش واکنش نشان میدهد، اما لحن صدایی که هنگام صدا زدنسگ استفاده میشود، میتواند رفتار آنها را هنگام واکنش به انسان تغییر دهد. لحن صدای شاد باعث میشود سگ هیجان زده و بازیگوش شود، در حالی که لحن عصبانی باعث می شود سگها غمگین یا وحشتزده شوند. اگر ترس در صدای انسان وجود داشته باشد، ممکن است سگ باور کند که انسان(صاحبش) مورد تهدید قرار گرفته و برای محافظت از صاحبش عجله کند.
5. سگها حسادت را تجربه می کنند. یکی دیگر از واقعیتهای شناخته شده در مورد روانشناسی سگ این است که سگها همانندانسانها، احساسات دارند. آنها آشکارا احساسات اساسی مانند شادی ، ترس و غم را تجربه میکنند ، اما احساسات پیچیدهتر مانند حسادت چیست؟مطالعات نشان می دهد که سگها علائم تجربه حسادت را نشان می دهند.محققان سگها را در كنار هم قرار دادند و دستورات لازم را به آنها دادند. هر دو سگ یک نوع فرمان را انجام میدادند ولی فقط یکی از آن دو، تشویقی دریافت میکرد.سگی که پاداش دریافت نکرده بود، علائم آشفتگی را نشان میداد، از برخورد با سگ پاداش گرفته، خودداری میکرد و بیشتر اوقات سگ دیگر را خراش میداد. این امر بیشتر به حسادت نسبت داده شد زیرا این علائم اضطراب، بیشتر در آزمایش با دو تا سگ ظاهر میشد تا زمانی که یک سگ تنها بود و از انسان پاداشی دریافت نمیکرد.جنبه جالب احساس حسادت، در عدم اهمیت آنچه که به عنوان پاداش ارائه میشود، وجود دارد. اگر به یک سگ به عنوان پاداش یک تکه استیک عالی داده شود و به دیگری به عنوان پاداش، بیسکویت کوچک مخصوص سگ داده شود، علائم حسادت وجود ندارد. سگها فقط اهمیت میدهند که پاداش میگیرند، نه این که پاداش چیست.
6. در چشمان سگ گناهی نیست.صحنهای آشنا برای هر صاحب حیوان خانگی است که میتواند وارد یک اتاق شود و چیزی را ببیند که به عنوان دستشویی از بین رفته یا از آن استفاده شده است،سگ در نزدیکی ناحیه نشسته است و چهرهای غمناک را نشان میدهند. به راحتی میتوان فهمید که این سگی است که نسبت به اقدامات خود ابراز پشیمانی میکند، اما از نظر تکنیکی اینگونه نیست. وقتی یک سگ نگاه عدم رضایت را در چهره صاحب خود میبیند یا عصبانیت و ناامیدی را در صدای صاحبش میشنود ، با ابراز غم و اندوه واکنش نشان میدهند. همچنین ممکن است که آنها درک کنند که عواقب منفیای برای اعمال آنها به همراه خواهد داشت و به همین دلیل ناراحت میشوند. این بیشتر وضعیت پشیمان شدن از آن است که مورد سرزنش واقع شوند تا اینکه احساس گناه کنند. دیدن یا شنیدن واکنش منفی از سمت صاحبان خود یا پیشبینی مجازات، کافی است تا چهره سگ یا توله سگ،عمگین شود و آثار ناراحتی را نشان دهند.
7. سگها از سگهای بزرگتر میآموزند. افرادزیادی به کتابهای روانشناسی سگها مراجعه میکنند و یاد میگیرند تا در آموزش سگ خود به آنها کمک کنند. همانطور که در مورد کودکان انسانها این قانون وجود دارد که بزرگترها را میبینند و یاد میگیرند، حضور یک سگ بزرگتر آموزش دیده ممکن است ساده ترین و بهترین راه برای آموزش نحوه رفتار و واکنش در برابر دستورات برای سگها باشد. توله سگها معمولاً رفتار خود را از سگهای بزرگتر در خانواده، الگوبرداری میکنند. اگر سگ بزرگتر به خوبی آموزش داده شده باشد و رفتار کند، توله سگ می تواند رفتار سگ را خیلی سریع یاد بگیرد. هنگامی که به سگ بزرگتر دستور داده میشود ، آن را انجام میدهد و پاداش دریافت میکند، توله سگ شاید بتواند راحتتر بفهمد که این دستور به چه معناست و چه کاری باید انجام شود.
8. عشق و انضباط در سگها بسیار اهمیت دارد. عشق و توجه کافی به سگ، یک جنبه مهم در پرورش یک سگ شاد است، مطالعات انجام شده در روانشناسی سگ بیان میکند که این تنها به اندازه کافی برای پرورش یک سگ سالم از نظر عاطفی و روحی، مناسب نیست. سگها برای اینکه احساس امنیت و خوشحالی داشته باشند و مانند یک عضو واقعی خانواده باشد، به تعادل صحیح محبت، توجه و نظم نیاز دارند .اگر آنها از طریق آموزشهای مؤثر و مداوم نوعی نظم و انضباط را دریافت نکنند و صاحبان آنها موضع تسلط نداشته باشند، میتوانند به راحتی ناراضی و سردرگم شوند و رفتار قابل قبولی از خود نشان ندهند، که نشاندهنده حالت عاطفی ناپایدار و ناامن در سگهاست.
رفرنسها:
- http://www.theeverythingdogsite.com/
- https://www.cesarsway.com/dog-psychology/
- راهنمای جامع حیوانات اهلی- سگ: دکتر علی نصیریان، دکتر هستی آذرآباد.
[1]Creodont
[2]Miacid
[3]Caniformia
[4]Feliformia
[5]Canidea
[6]Caninea
[7]Leptocyons
[8]Canis
[9]Canis lupus
[10]Frank Hole
[11]Cerebrus
.............................
............ هم حدی داره
با احترام بسیاااار
کسی جواب براش ندارد، مثل موردی در انسان هست که اگر در جمعی باشید از پشت سر کسی خیره بهتون نگاه کنه شما متوجه میشوید، البته توضیح علمی برای این موارد نداریم