کد خبر: ۵۶۸۲۷

بیماری‌های فراگیر فعلی ناشی از نابودی عرصه زندگی حیوانات، گیاهان و سایر موجوداتی است که آن‌ها نیز به اندازه انسان حق زندگی داشتند.

به گزارش حکیم مهر به نقل از ایسنا، «روح‌الله اسلامی»، عضو هیأت‌ علمی علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد طی یادداشتی در خصوص "پدیدارشناسی بحران کرونا"، آورده است: "این بحران جهانی همه کشورها را دربر گرفته است. نظام‌های سیاسی در میانه حفظ اقتصاد یا حفظ جان شهروندان گرفتار شده‌اند. شاخص‌های اقتصادی در ابعاد جهانی سقوط کرده است. نیمی از جمعیت بشر به کنج خانه‌ها پناه برده‌اند و بیشتر فعالیت‌های زندگی روزمره تعلیق شده است. پروازها اندک، کارخانه‌ها کم‌شیفت، اداره‌ها و نهادها خلوت، خیابان‌ها ساکت و زندگی جمعی مختل شده است. از منظر پدیدارشناسی این بحران نتیجه اقدامات انسان است و باید به شیوه زندگی و سیاست‌گذاری‌های موجود شک کنیم.

بر اساس اندیشه پدیدارشناسی انسان از قدیم جزئی از هستی بوده و سعی داشته است تا نگهبان هستی باشد. در دوره جدید انسان از هستی جدا شد و با اعتقاد به انسان‌گرایی و عقل‌محوری گمان کرد تافته‌ای جدابافته است و به هر شکل ممکن باید محیط خویش را کنترل کند. به‌تدریج کنترل و مدیریت همه اشیا، حیوانات، منابع، محیط‌زیست و در آخر اجتماعات انسانی غایت سیاست‌گذاری شد. انسانی که متفاوت بود و خود را خدای هستی قلمداد کرد. حیوانات، جنگل‌ها، آب، قنات، کوه‌ها و هر آنچه وجود داشت منبع انرژی و تولید قرار گرفت

این رویه کمی کردن و قصد سلطه با خلق فناوری تداوم یافت. دریا، کوه، کویر، حیوانات و حتی انسان‌ها، دیگر زیبا و قسمتی از کل هستی قلمداد نمی‌شدند، بلکه همه منابع انرژی و سوژه‌هایی رام‌شدنی بودند که بشر هر روز در فکر فتح آن‌ها بود. میل سیری‌ناپذیر بشر به سلطه و مدیریت همه منابع باعث شد حدی بر فرایندهای توسعه متصور نباشد. انسان‌ها هستی را عدد می‌دادند و در رقابت با یکدیگر همه جریان‌های طبیعی آب، خاک، هوا و آتش را از مسیر خود خارج می‌کردند.

انسان گمان می‌کرد هرچه می‌خواهد می‌تواند انجام دهد و با نشستن بر جای خداوند به مهار مرگ، جنگ، استبداد، زلزله، بیماری و همه شرها دست خواهد یافت. سلطه و کمی کردن و رویکرد تغییر هستی به طغیان هستی منجر شد. شهرهای بزرگ دنیا که محل تجمع جمعیت سرگشته شده بودند، اکنون هوای سالم ندارند. تجمع، شلوغی و آلودگی امکان دیدن زیبایی‌ها را از بشر سلب کرده است. انسان‌های منزوی، افسرده و ناراضی در سراسر دنیا گمان می‌کردند می‌توانند هستی را تسخیر کنند. نقش شبانی هستی و حفاظت از آن به فراموشی سپرده شد و به‌جای آن شرکت‌ها، کارخانه‌ها، برج‌ها، سدها، ماشین و هواپیما و فناوری‌های جدید خلق شد.

به اعتقاد پدیدارشناسان، هستی بسیار قدرتمند است و انسان موجودی ضعیف و کوچک در نظام آفرینش محسوب می‌شود. هجوم و غارت طبیعت و نابودی تنوع زیستی و حیوانی به خلق بیماری و مریضی‌های واگیردار منجر شد. بیماری‌های فراگیر فعلی ناشی از نابودی عرصه زندگی حیوانات، گیاهان و سایر موجوداتی است که آن‌ها نیز به اندازه انسان حق زندگی داشتند.

اکنون همان بلایی که انسان‌ها بر سر حیوانات می‌آوردند و آن‌ها را در محیط‌های بسته و مناطق کنترلی نگه می‌داشتند، برای انسان‌ها تکرار شده است. جمعیت‌های انسانی همه آیین‌ها و مراسم ملی و مذهبی را تعطیل کرده‌اند. دولت‌ها به گوشه‌ای خزیده‌اند و در حال حساب و کتاب برای انجام تصمیمات سخت هستند. مصرف سوخت‌های فسیلی در کارخانه، ماشین و هواپیما به کمترین میزان خود رسیده است.

خیابان و شهرها خلوت شده است. اما در غیبت انسان و تعلیق فعالیت‌های مخرب او، اکنون هستی نفس می‌کشد. آسمان شهرها آبی شده و کوه‌ها نمایان گردیده‌اند. پرندگان و سایر حیوانات به شهرها و خیابان‌ها آمده‌اند. گل و گیاه در همه‌جا روییده است و تخریب محیط‌زیست کاهش یافته است. در غیبت انسان‌ها اکنون هستی زیبایی‌هایی خود را نشان می‌دهد و فرصتی برای سایر موجودات فراهم شده است. بحران اخیر از منظر پدیدارشناسی نوعی تعقل و به پرسش کشیدن سبک‌های مخرب زندگی است که با قصد تخریب و سلطه انسان را از جایگاه شبان هستی به تخریب‌گر محیط و در نهایت نابودی خود رسانده است."

 

نظر شما
ادامه