حکیم مهر: مجله دامپزشکی بیطار (فصلنامه انجمن علمی دانشجویی دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل) در شماره اخیر خود به گفتوگو با «دکتر مصطفی عباسنژاد شانی» مرغدار موفق مازندرانی و دانشجوی رشته دامپزشکی پرداخت.
به گزارش حکیم مهر، متن این گفتگو به شرح زیر است:
یکی از منابع مهم در چرخه اقتصادی و تغذیه ایران و جهان، صنعت پرورش و نگهداری مرغ در قالب مرغداری میباشد. مازندران به عنوان یکی از قطب های تولید مرغ در کشور نقش بسزایی در این چرخه ایفا می کند که ارتباط و وابستگی بیش از پیش این صنعت با علم دامپزشکی سبب شد که ما مصاحبهای را با یکی از موفقترین افراد این عرصه در مازندران ترتیب دهیم تا شما را با دنیای پرچالش و البته جذاب پرورش مرغ تا حدودی آشنا کنیم.
1- سلام، لطفاً خودتان را معرفی کنید و بفرمایید چند سال است که مشغول کار پرورش طیور هستید؟
ضمن عرض سلام، مصطفی عباسنژاد شانی هستم. من از سن 7 سالگی به سبب علاقه شدید، در مرغداری شروع به فعالیت کردم و در واقع در مرغداری بزرگ شدم. مراحل کاری اینجانب هم پلهپله از کارگری در مرغداری شروع شد و پس از چند سال، مرغداری گوشتی تاسیس کردم و الان دو واحد مرغ مادر با ظرفیت کلی 80 هزارتایی دارم. علاوه بر آن یک واحد دام سبک دارم که عمل اصلاح نژاد را در آن واحد در دستور کار قرار دادم و نژادهایی که از فرانسه وارد کردم را با نژاد زل و تاب تلقیح دادم و نتایج خوبی هم در این عرصه گرفتم.
از لحاظ مدرک تحصیلی هم چون در دهه هفتاد همراه درس خواندن کار میکردم، درسم را رها کردم اما از سال 85 دوباره شروع کردم و با مدرک سیکل ادامه تحصیل دادم و اکنون در حال تکمیل پایاننامه دکترای کشاورزی در شاخه مدیریت و پرورش طیور هستم. همچنین به سبب علاقهای که به علم دامپزشکی داشتم و به خاطر وابستگی کار اینجانب به این علم، در رشته دامپزشکی هم مشغول به تحصیل هستم.
2- از رزومه کاری و موفقیت در این سالها بفرمایید.
در سال 97 و 98 واحد نمونه تولید جوجه یک روزه در مازندران و ایران شدم. در سال 95 نیز به عنوان کارآفرین برتر شناخته شدم و همچنین به عنوان بازرس انجمن جوجه یک روزه نیز بودم.
3- از مشکلات صنعت مرغداری بفرمایید.
به عنوان مثال از حدود سه سال پیش تا الان هزینههای خوراک مثل ذرت و سویا برای مرغداری تا سه برابر افزایش داشته و همه بخشها از جمله صنعت مرغ مادر و گوشتی و حتی کشتارگاهها را هم دچار مشکل کمبود نقدینگی کرده است. از دیگر مشکلات این عرصه در دوره فعلی بیثباتی بازار و متوازن نبودن عرضه و تقاضاست.
از دیگر مشکلات میتوان به استرس و بیماری گله اشاره کرد که این موارد به مدیریت مرغدار در حفظ و نگهداری سرمایه خودش بستگی دارد.
از جمله مشکلات قابل توجه، بحث صادرات در این صنعت است. برای این موضوع باید زمینه برای صادرات قوی باشد؛ یعنی صادرات روند مداوم داشته باشد و به این شکل که یک دوره صادرات آزاد و در یک دوره ممنوعیت صادرات ایجاد شود نباشد. چون دیگر بر خلاف دهه شصت که حتی جوجه گوشتی وارد میشد، ما امروزه حتی در تولید مرغ مادر هم به خودکفایی رسیدهایم و پتانسیل صادرات مداوم را به کشورهای همسایه متقاضی مثل عراق و افغانستان و حتی روسیه را داریم. چون راه صادرات به این کشورها به نسبت هموارتر است. یا این که دولت تولید را کم کند، زیرا همانطور که گفتم، امروز که در عرضه مرغ گوشتی و مادر جلوتر از تقاضای بازار هستیم.
در مسائل ایمنی گله و نیز کنترل و پیشگیری از بیماری، نقش دامپزشک و نظام دامپزشکی قابل توجه است و در واقع بدون علم دامپزشکی این صنعت کارایی ندارد و به مرز فلج شدن میرود.
۴- از نقش دامپزشک در برونرفت از بحرانها در این صنعت بفرمایید.
همانطور که گفتم، نقش دامپزشک در این صنعت خیلی موثر است و در واقع اصلاحکننده و کاراییدهنده این صنعت است؛ که چه در بحث واکسیناسیون و چه در بحث جیره غذایی گله باید با نظارت دکتر دامپزشک صورت گیرد اما از نظر من پیشگیری بیماری خیلی مهمتر از درمان آن است و این طور فکر میکنم که اگر هر مرغداری با توجه به وسعت آن دامپزشک تحت پوشش داشته باشد، قطعاً با مدیریت بهتر جلو میرود.
برای مرغ مادر هر ۴5 روز آزمایش کلی انجام میدهیم که زمان واکسنها را مشخص کند؛ علاوه بر آن نظارت دامپزشک فارم به صورت حضوری دو روز در هفته است ولی دائماً مدیریت بر اوضاع سالن مرغداری و وضعیت گله دارند که اگر مشکلی به وجود آمد، سریع حضور پیدا کند.
5- از چه نژادی در گله خودتان استفاده میکنید.
از نژاد راس استفاده میکنیم که در واقع هم ضریب تبدیل و هم مقاومت و جوجهدهی آن نسبت به آب و هوای مازندران بالاست و تقریباً بالاتر از استاندارد هر دوره 168 الی 170 جوجه از هر مرغ میگیریم که راضیکننده است.
از موارد جالبی که این مرغدار موفق در میان این گفتگو برایمان توضیح داد، درباره مدیریت و گاهی اوقات بدشانسی در تولید حداکثری است. برای مثال اگر پیک تولید در تیر یا مرداد باشد، میزان تولید به نسبت خیلی کمتر از زمانی است که پیک تولید در ماه فروردین و اردیبهشت است. این مورد شاید برای هر مرغداری که به طور مداوم جوجهدهی سالن دارد اتفاق بیفتد. در پیک تولید در بهترین نژادها از صد مرغ حداکثر 92 تا 93 درصد تخممرغ گرفته میشود. البته این میزان حدود 97 درصد قابل جوجهکشی است و مابقی به علت ریز بودن تخم مرغ و همچنین پوست نازک و بد شکل بودن، قابلیت قرار گرفتن در جوجهکشی را ندارند.
6- به عنوان یک مدیر و مرغدار باتجربه، فوت و فن خاصی به کار میبرید که باعث میشود سود بیشتری نصیبتان شود و شما را از بحرانها در بیاورد.
تنها تمرکز؛ یعنی صد درصد ذهن باید درگیر این کار باشد و به این شکل باشد که اگر مرغ مادر داشته باشی، در کنارش به شغل دیگری وابسته نباشی. همچنین استفاده از مدیران با تجربه و مدیران دانشگاهی هم مثمر ثمر واقع میشود، چون من علم همراه با عمل را بیشتر میپسندم. علاوه بر آن باتوجه به تجربه شخصی خودم، نباید وسط کار بیخیال شد، زیرا این صنعت سختیهای زیادی دارد و دوره فعلی هم دوران سختی برای مرغداری و مدیریت اوضاع است؛ ولی با این وجود نباید بیخیال شد و با وجود تمام مشکلات باید در صفر تا صد این کار حضور داشت و استفاده حداکثری را از ظرفیتها کرد. تنها در این صورت است که میتوان در این عرصه موفق شد.
7- از آن جایی که مازندران قطب طیور کشور است و با توجه به اینکه شما با نقاط ضعف و قوت این صنعت به خوبی آشنا هستید، برای بهبود این صنعت در مازندران چه پیشنهادی دارید؟
درست است، مازندران قطب تولید جوجه یک روزه است که اگر این حجم تولید بیشتر شود قطعاً با شیوع بیماریهای بیشتری همراه خواهد بود و باید با صدور و عدم صدور مجوز این موضوع را کنترل کنند؛ برای مثال چند وقت پیش از یک فارم مرغ مادر بازدید داشتم که در این فارم برای رسیدن به فارم مرغ مادر باید از کنار یک فارم گوشتی رد میشدید. این موضوع در صنعت مرغداری فاجعه است و از جمله مواردی است که باید مدیریت شود. در موضوع فواصل با سایر مرغداریها و همچنین در حمل و نگهداری، باید موارد بهداشتی را رعایت کرد.
اصولا یکی از عوامل اصلی شیوع آنفلوانزا در بین مرغداریها به خصوص فارمهای گوشتی همین رعایت نکردن اصول اولیه بهداشتی توسط مدیریت آن فارم است که این موضوع سبب درگیر شدن چندین مرغداری و ضررهای سنگین میشود که در این بین فارمهای مرغ مادر چون مسائل قرنطینهای را بیشتر جدی میگیرند، کمتر با این مشکلات مواجه میشوند.
8- و به عنوان آخرین سؤال و سخن آخر، چه توصیه برای کسانی که قصد ورود به این عرصه را دارند و به عنوان شغل به آن نگاه میکنند، دارید؟
من همه کسانی که مشتاق هستند را دعوت به این عرصه میکنم. باید گفت این شغل شغلی پر زحمت است که برنامه خاصی ندارد، چون برخلاف سایر مشاغل علاوه بر زحمت زیاد، فرد برای کار تعیین تکلیف نمیکند بلکه کار برای فرد تکلیف تعیین میکند. ولی با همه اینها جذابیتهای خاص خودش را دارد و توصیه اصلی من به این افراد مشتاق این است که حتی با وجود تمکن مالی، باید پلهپله کار کنند و یکدفعه سه سالن جوجه پر نکنند. اول با یک سالن شروع کنند و بعد پله پله ادامه دهند و اگر کاری هم از دست من به عنوان عضو کوچکی از این جامعه بزرگ برآید، در خدمت این افراد هستم. علیرغم این که از چند کشور دعوتنامه جهت فعالیت اقتصادی دریافت کردم اما تصمیم گرفتم کارم را با تمام کم و کاستیهای موجود و عدم حمایت در کشور خود ادامه دهم زیرا بالاترین هدف بنده خدمت به وطن با تمام وجود است و تلاش من این است تا در توسعه تولید کشورم نقشآفرینی کنم.
مصاحبه: علیرضا محسنی