کد خبر: ۴۶۸۷
تعداد نظرات: ۱۳ نظر

حکیم مهر - دکتر کیمیا ملکی (دامپزشک) به مناسبت درگذشت مرحوم دکتر شکوهی ثابت جلالی (عضو هیأت علمی دانشکده دامپزشکی دانشگاه ارومیه) در جریان سانحه سقوط هواپیمای تهران - ارومیه قطعه شعری به شرح ذیل سروده و آن را به استاد مرحوم خود تقدیم نموده است.

 دکتر کیمیا ملکی

 

تقدیم به روح پاک استاد گرانقدر دکتر فرنود شکوهی، چراغ راهی که خاموش ماند. 
 
 مرحوم دکتر شکوهی ثابت جلالی
 
شب و سوز و سردی راه
شب تلخ گاه و بیگاه
شب گم شدن شکستن
شب کوله بار بستن
چه قلم تواند امشب، شب ما به سر رساند؟
چه خبردو چشم منتظررا به دم سحر رساند؟
که قلم نمی تواند بسراید امشب این رنج
که چه پرغرور گنجی ز وطن ز علم فردا
به دو پلک هم نهادن
ز بر چه دیدگانی، به شکوه آسمان رفت
به دو بال پرگشودن، به عروج ناگهان رفت
بخدا نمیتوانم به قلم سرایم امشب
که چه شمع پرفروغی، ز زمین و از زمان رفت
به تو مادری که پشتش
بشکسته از فراقش
ز فراق گذشته مادر
بشکن ز سوز داغش
پسرت غریب و خسته،ز سفر رسیده امشب
چه ره دراز و دوری،که به جان خریده امشب
بشنو ز کودکانش
که چو دل شکسته چوپان
که به نی، نوا سراید
ز شرر چه می نوازند:
پدرم سفر مبارک
سفری به اوج پرواز
ز دو دیده خون فشانم
که ز در نیامدی باز
پدرم غریب رفتی
نکند ز در نیائی
نکند چو خواب شیرین
دم صبح پر گشائی
پدرم شکسته قلبم
چه غروب واپسینی
چه دریغ و حسرت و درد
که تو غربتم نبینی
ز شمار چشم یک تن
ز خرد هزار تن بیش
ز تو پیشکش رسیده
تن پاره پاره ات پیش
 
خبر مرتبط :
انتشار یافته: ۱۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
دکتر محمد صادق خسروی
|
-
|
۱۴:۲۰ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۲
0
0
خدایش بیامرزاد!
... من از تو خاطره دارم و باز !خاطره آه! ..
و نکته نکته که گفتی هنوز در ذهن است و دست های سریع تو را که می کاوید ... حضور لایه لایه یک عمق سوگواری را!
... من از تسلط تو بر سکوت می گویم !
و خنده های پر از های های چشم های تو؟
...خدایش بیامرزاد!
ورودی 64 دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران
|
-
|
۱۵:۳۲ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۲
0
0
دوست عزیزم فرنود سلام:
دنیا چه بزرگ است وقتی در زمان بودن مان به فکر دیدن همدیگر نیستیم. و چه کوچک می شود وقتی در فراغ، به یاد یکدیگر می افتیم. چه زود گذشت این همه سالها که همدیگر را ندیدیم و چه دیر می گذرد یاد خاطره های دوران تحصیل در دانشگاه.
خداوندا: در جوار رحمت بی منتهایت او را در آغوش بگیر.
دکتر کلیدری
م.س
|
-
|
۱۲:۵۹ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۳
0
0
دکتر شکوهی رفت و دانشجویان عزادارش را در بهت و اندوهی جانکاه فرو برد.حیف آن همه ذوق و قریحه که با خاک یکسان خواهد شد...
ناگفته های سقوط بوئینگ بسیار است اما ناگفته های استاد هنرمند ما که در تابوت نیز لبخندی بر لب داشت حکایت دیگری ست...
دلمون برات تنگ شده استاد
صادق رحيمي پور
|
-
|
۲۳:۳۵ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۴
0
0
امروز جمعه مراسم سوم شوهر خاله عزيزم دكتر فرنود شكوهي بود جمعيت به حدي بود كه مسجد جامع آستانه اشرفيه پر شده بود و تعدادي از مردم در هواي سرد بيرون از مسجد بودند . اين مراسم در آستانه كم نظير بود. ايشون به حدي خوب بودند كه زبانم از گفتنش عاجز هست . خاطرات ايشون هميشه در ذهنم ميمونه روحش شاد و يادش گرامي باد...
ملکی
|
-
|
۰۸:۴۳ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۵
0
0
مرگ جز لاینفک زندگی هست و هیچکس را گریزی از آن نیست اما مرگ داریم تا مرگ سانحه سقوط مرگ دردآوری بود و یا به نوعی بدترین نوع مرگ بود وقتی مصاحبه روزنامه جام جم با نجات یافتگان را میخوانیم تازه می فهمیم که در لحظات آخر به مسافران چه گذشت چه گذشت به خلبان چه گذشت چه گذشت که امید همه به او بود و او می دانست که همه چیز به پایان رسیده که سوخت هواپیما را خالی کرد تا فقط اجساد نسوزند .خدایا چطور طاقت بیاوریم ؟
دکتر شفق نژاد
|
-
|
۱۴:۵۱ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۵
0
0
شب حادثه تو بیمارستان عارفیان ارومیه برای پی گیری وضعیت عموی همسرم رفته بودم که از مسافران هواپیمای سقوط کرده بود. از دکتر تاجیک شنیدم که دکتر شکوهی هم از بین ما رفته. خیلی شوکه شدم. از اساتیدی بودند که هیچوقت فراموش نمی شوند . خدا بیامرزدش. از خانم دکتر ملکی هم به خاطر شعر زیبایش سپاسگذارم.
دکتر افتخاری
|
-
|
۱۷:۱۰ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۵
0
0
درگذشت استاد گرانقدر جناب آقای دکتر فرنود شکوهی را به کلیه جامعه دامپزشکی تسلیت عرض می کنم و از خداوند منان برایشان طلب رحمت و مغفرت وبرای کلیه بازماندگان صبر جميل و اجر جزيل خواهانم.
کاش قدر همدیگر را بیشتر بدانیم ....
حمید رضا زحمتی
|
-
|
۱۸:۴۸ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۵
0
0
استاد سفر کرده ام سلام
گرچه تن خاکیت را به آغوش خاک سرد سپرده اند اما ما شاگردان اموخته از زلال لبخند همیشه مهربانت در قلبهایمان خاطرات گرم حضورت را زنده خواهیم داشت.(شادی روح پاکش صلوات)
ملکی
|
-
|
۰۸:۲۵ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۶
0
0
از وضعیت روحی بازماندگان دو همکار از دست رفته مان ما را بی خبر نگذارید همکلاسی و همکار خوبم آقای دکتر شفق نژاد وضعیت عموی همسرتان چطور است؟ آنطور که شنیده ایم مجروحان حادثه در وضعیت وخیمی به سر می برند . خدا کند که شایعه باشد.
دامپزشک
|
-
|
۱۶:۳۹ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۷
0
0
هر بار که یاد این حادثه وحشتناک می افتم به اندازه لحظه ی اول ناراحت میشم،یادم یک بار که سوار سرویس کلینیک بودیم یکی از بچه ها از دکتر شکوهی یه سوال پرسید که جواب دادن ایشون به سوال تا رسیدن به دانشکده که حدود نیم ساعت راه بود طول کشید..........!!!!!!!!!!!!!!!
خوشحالم که دیگه ارومیه نیستم چون تجربه اش رو دارم که شرکت تو این مراسم ها خیلی سخت...............
با گرامی داشتن یاد استاد دکتر یوسف بیگی...
فربود شکوهی
|
-
|
۱۸:۱۰ - ۱۳۸۹/۱۱/۰۷
0
0
(با یاد دکتر فرنود شکوهی که در رخداد دلخراش سقوط هواپیمایی در ارومیه جان به جانان داد)

روز وداعِ یاران

بگذار تا بگویم، شرحِ فراقِ یاران
از دست رفت صبرم، با من ببار باران

هر لحظه سر به سویی، بَر می‌کُند نگاهم
دیگر کَسَش نبیند، در رهگذر خرامان

تو جانِ جانِ مایی، ای نورِ هر دو چشمم
میلِ دگر ندارد، جان بی جمالِ جانان

شب‌ها مرا سَحَر شد، آیینِ من دگر شد
مرغِ سَحَر فرو خُفت، نایِ خوشِ هَزاران

سودا ز سوزِ سینه، عشق و غم و دگر هیچ
سودا ز عشق خیزد، ناله به غمگُساران

در کویِ نیکنامی با خیلِ عشق‌بازان
سرها بُریده باید، پیمانِ سر بداران

یادت به دل نشسته، گر خاطرت سَمَر شد
رفتی ولی به در هست، چشمِ امیدواران

چشم از تو برنگیرم، تا هست در وجودم
مِهری از آن هِزاران، تا هست روزگاران

ای جلوه کز فروغش، نوری به دل بتابد
گر جامه‌ام سیه شد، روزِ وداعِ یاران

فربود شکوهی (جلوه)- برادر داغدارش
07/11/1389 - آستانه اشرفیه
http://jelveh.blogfa.com
سحر
|
-
|
۱۹:۱۴ - ۱۳۸۹/۱۱/۲۱
0
0
استاد بزرگوارم غم از دست دادنتان تسکین بخش نیست
راحله
|
-
|
۰۶:۳۴ - ۱۳۸۹/۱۲/۱۲
0
0
واقعا خیلی دردناکه که استادم این طوری رفته با خوندن نظرات دوستان داغم تازه تر شد اون همه هنر طراحی و صدای رسا ی استاد چه شد................... خدا یا چرا باید برای استادمن چنین رخ میداد؟؟!بازم تسلیت میگم
نظر شما
ادامه