کد خبر: ۴۴۶۲۰
تعداد نظرات: ۱۰ نظر
نگاه شما:
ایشان از دو واژه جدید رونمایی کرده‌اند: «دامپزشک انسان‌ها» و «دامپزشک حیوانات» و در انتها به زعم خویش روز دامپزشکی را بر دامپزشکان حیوانات و آنها که حافظ جان هستند تبریک گفته‌اند ...

نگاه شما:

حرفه دامپزشکی و برداشت های خطای لمس کنندگان فیل در تاریکی

دکتر میثم کلهر

چهاردهم مهرماه باز هم بهانه ای شد برای گسیل شدن سیل تبریکات و انتقادات به سمت این رشته از سوی همه آحاد جامعه و هر یک به وسع درون مایه وجودی خویش، قسمت هایی از این حرفه را مورد کند و کاو قرار دادند. در میان این نوشته ها، نوشته ای از یک فعال حقوق حیوانات بنا به نوشته حکیم مهر و یا بلاگر و فعال محیط زیست و رفاه دام، گیاهخوار و روزنامه نگار آزاد بر اساس آنچه در اینترنت از ایشان تصویر شده آقای «سپهر سلیمی» جلب توجه نمود. ایشان در مطلبی با عنوان «دامپزشکی و یک ابهام تاریخی» برداشت جالبی از این حرفه را رائه دادند که جای تامل و واکاوی دارد (اینجا).

ایشان عنوان نموده اند که این ابهام به دلیل گستردگی وظائفی که برای دامپزشکی تعریف شده است! به وجود آمده است و دامنه فعالیت این حرفه چگونه می تواند از نجات جان یک حیوان در زمان معاینه در کلینیک تا بررسی سلامت حیوان پیش از کشتار را شامل گردد و در ادامه، دامپزشکی را برخلاف ظاهرش بجای آنکه در خدمت حیوان باشد، بیشتر در خدمت انسان دانسته اند و در ادامه از دو واژه جدید رونمایی کرده اند: «دامپزشک انسانها» و «دامپزشک حیوانات» و در انتها به زعم خویش روز دامپزشکی را بر دامپزشکان حیوانات و آنها که حافظ جان هستند تبریک گفته اند.

برای آنکه یک فعال محیط زیست در درستی از زمینه فعالیت خود داشته باشد، لازم است تا با اکوسیستم کره زمین آشنایی داشته باشد؛ اگر ایشان قائل به جاندار بودن گیاهان باشند (حداقل بر مبنای تعاریف علمی موجود) ایشان به عنوان یک گیاهخوار هر روزه مرتکب زیر پا گذاشتن حقوق گیاهان می شوند و آنها را برای زنده ماندن خود می کشند و نوش جان می فرمایند، بنابراین در آینده باید منتظر نوشتن مقالاتی برای نجات گیاهان از دست افرادی چون ایشان باشیم و در آن زمان فردی خواهد نوشت که «گیاهپزشک گیاهان» یا «گیاهپزشک انسانها»، مسئله این است!!

این نوع نگرش ناشی از نداشتن اشراف بر هرم غذایی اکوسیستم کره زمین ناشی می شود که در داستان پیل در شهر کوران سنایی به خوبی به تصویر کشیده شده است، ولی هر چقدر گشتیم تا در میان این نوع برداشت این تفکیک دامپزشک انسانها و دامپزشک حیوانات را درک کنیم، نشد که نشد. ذیلا به چرایی این عدم ادراک می پردازیم:

 - نکته اول اینکه اشاره خوبی به گستردگی وظائف برای دامپزشکان داشته اید که بیانگر نقش کلیدی آنها در حفظ توازن این اکوسیستم است، چرا که دامپزشکان حلقه واسط انسانها و حیوانات در زمینه بهداشت عمومی می باشند و برای اینکه به این هدف دست یابند، قریب به هفت سال بصورت عمومی و سه تا چهار سال بصورت تخصصی دوره می بینند. همانگونه که می بیند برای اضافه شدن یک اصطلاح به زعم شما ساده، چه مدت زمان طولانی از عمر فردی که قرار است دامپزشک شود از وی گرفته می شود، بنابراین برای این حجم از علم این وظائف گستردگی چندانی ندارد.

- نکته دوم تفکیک دامپزشکان به «دامپزشک انسانها» و «دامپزشک حیوانات» و ارجح دانستن دومی به دلیل اینکه حافظ «جان» می باشد، بر این مبنا یا تعریف شما از جان که ما به آن تعبیر حق حیات داشته ایم متفاوت است یا اینکه مثل همیشه اشتباه آن خانم طرفدار ظاهری حقوق حیوانات را مرتکب شده اید و یک سویه به قضاوت نشسته اید. در تعریف دامپزشکان از جان یا حق حیات هیچ تفاوتی میان انسان و حیوان و گیاه وجود ندارد (هرچند شما برای گیاهان حق حیات قائل نیستید و آنها را می خورید)؛ حفاظت از جان انسانها برای جلوگیری از انتقال بیماریهای مشترک در طی پروسه قبل و بعد از کشتار، حفاظت از جان سایر حیوانات برای جلوگیری از شیوع بیماریهای دامی به سایر دامها، حفاظت از حیات وحش و جلوگیری از سرایت بیماریهای انسان به حیات وحش و همچنین حیوانات پرورشی به حیوانات وحشی در همین پروسه به تعبیر شما حفاظت از جان صورت می پذیرد، بنابراین تمامی دامپزشکان در زمینه حفاظت از جان تلاش می کنند و هدف دیگری برای آنها متصور نیست.

- نکته سوم اینکه طبق کدام متن معتبر و سابقه تاریخی یا عملکردی متان رسمی یا غیر رسمی از دامپزشکان قدیم یا جدید یافته اید که دستور داده باشد انسانها حیوانات را بخورند و منشاء غذایی آنها باشند؟ اصولا شما به هر نوع فرضیه پیدایش حیاتی که قائل باشید، اعم از نوع مذهبی یا غیر مذهبی و علمی آن، این اکوسیستم هرم غذایی وجود داشته و میلیونها سال است که به آن عمل می شود و دامپزشکان در پیدایش یا گسترش و تغییر آن نقشی نداشته اند. تا کنون دامپزشکی ندیده ام که شقه گوشت گوسفندی را به دست بگیرد و در رسانه حاضر شود و تبلیغ کند که «آی مردم! از این گوشت تغذیه کنید که فلان است و بهمان است!»؛ دامپزشکان علمی را کسب نموده اند که به هر نحوی می توان از آن بهره برداری نمود؛ با علم یک دامپزشک هم می توان انسانی را کشت و هم می توان انسانی را از مرگ نجات داد، به عبارت دیگر این جامعه است که تشخیص می دهد از علم موجود در این حرفه چگونه بهره برداری نماید و دامپزشکان تاثیرگذار بر سلیقه جامعه نیستند. مشابه آن داستان فعال حقوق حیوانات که فرموده بودند دامپزشکان خودشان را اخته کنند، چرا که تصور می کردند دامپزشکان ست جراحی بر دست به دنبال حیوانات می دوند تا آنها را اخته کنند و هیچ نگرشی بر خواسته جامعه نداشته اند که این صاحب دام است که اینگونه می خواهد نه دامپزشک.

 - بر عکس آنچه شما تصور می فرمایید دامپزشکان از جمله اعضای پیشرو جامعه در بکارگیری اصول اخلاقی و حقوق حیوانات در فعالیت حرفه ای خودشان هستند، چرا که هیچ کس بهتر از دامپزشک زجری که حیوان بیمار در حال تحمل آن است را درک نمی کند؛ تا کنون چند بار نیمه های شب به خاطر سخت زایی گوساله ای را از مرگ و گاو آبستنی را از زجر کشیدن نجات داده اید؟ تا کنون چند بار به خاطر مقاومت در برابر کارفرمای زورگو برای خوراندن لاشه سلی به مردم و جلوگیری از زجر کشیدن انسانها از کار خود اخراج شده اید؟ تا کنون چند بار قضاوت های عجولانه جامعه را به جان خریده اید تا تمام تلاش خود را برای جلوگیری از یوتانایز حیوان وحشی که در حال عذاب کشیدن است صرف کنید؟ پشت تریبون رفتن و نطق های آتشین کردن، از روی نوشته خواندن زیر باد کولرهای چند هزار وات، سفرهای سافاری به اقصی نقاط جهان و سیر و سیاحت به بهانه دفاع از حقوق حیوانات، برای دامپزشکان این مرز و بوم تفریح محسوب می شود، نه فعالیت حرفه ای! هر وقت توانستید سی سال مداوم ساعت 3 صبح از خواب برخیزید (که مطمئنم یک هفته آن را هم تاب نمی آورید) و برای بهداشت مردم جامعه تان از خواب فیزیولوژیک خود کم کنید و در انتهای خدمت با انواع و اقسام ناراحتی های جسمی و روحی دست و پنجه نرم کنید، آنوقت اجازه دارید در این مورد سخن به زبان برانید که باز هم نباید به گزافه باشد. شاید مطالعه مجدد داستان ذیل برای شما در خصوص حرفه دامپزشکی آموزنده باشد:

گفته می شود نخستین بار این سنایی بود که در شعر پارسی تمثیل فیل را در شهر کوران آورده بود؛ اگر اشتباه نکرده باشم باب اول حدیقه الحقیقه و شریعه الریقه و داستان در شهر بزرگی در حد غور که همه مردمانش کور بودند و دست بر پیل می کشیدند تا حد و حدود و چند و چون پیل را درک نمایند ولی از نظر اینجانب بهترین تعبیر از این ماجرا توسط مولانا و در دفتر سوم مثنوی معنوی آورده شده است. برای اینکه زمان خوانندگان و مخاطبان گرامی را هدر ندهیم قسمتی از این دفتر را با هم دوره می کنیم:

پیل اندر خانه تاریک بود؛ عرضه را آورده بودندش هنود

از برای دیدنش مردم بسی؛ اندر آن ظلمت همی‌شد هر کسی

دیدنش با چشم چون ممکن نبود؛ اندر آن تاریکیش کف می‌بسود

آن یکی را کف به خرطوم اوفتاد؛ گفت همچون ناودانست این نهاد

آن یکی را دست بر گوشش رسید؛ آن برو چون بادبیزن شد پدید

آن یکی را کف چو بر پایش بسود؛ گفت شکل پیل دیدم چون عمود

آن یکی بر پشت او بنهاد دست؛ گفت خود این پیل چون تختی بدست

همچنین هر یک به جزوی که رسید؛ فهم آن می‌کرد هر جا می‌شنید

از نظرگه گفتشان شد مختلف؛ آن یکی دالش لقب داد این الف

در کف هر کس اگر شمعی بدی؛ اختلاف از گفتشان بیرون شدی

چشم حس همچون کف دستست و بس؛ نیست کف را بر همه او دست‌رس

چشم دریا دیگرست و کف دگر؛ کف بهل وز دیده دریا نگر

عاشق صنع خدا با فر بود؛ عاشق مصنوع او کافر بود

 

انتشار یافته: ۱۰
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
دکتر همکار
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۷:۲۵ - ۱۳۹۷/۰۷/۱۶
0
0
تمثیل فیل استاد سنایی بسیار تامل برانگیز بود
منوچهر قهرمانی. همکار
|
United States of America
|
۰۸:۲۲ - ۱۳۹۷/۰۷/۱۶
0
0
بسیار به جا و عالی بود. آقای دکتر کلهر. زنده باشید.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۴۳ - ۱۳۹۷/۰۷/۱۶
0
0
نویسنده محترم،
از شما انتظار میرود بعنوان یک طبیب حرف برنید. زیرا اولین سوال مردم عادی از گیاهخواران این است که گیاه هم درد میکشد!!
اما شما بعنوان یک دکتر دامپزشک نیک میدانید درد چیست و لازمه احساس درد، داشتن یک CNS پیشرفته است....
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۰۵ - ۱۳۹۷/۰۷/۱۶
0
0
کدام انسان بی خردی اعلام کرده که لازمه درد کشیدن داشتن سیستم اعصاب مرکزی است و طبق نتایج کدام تحقیق علمی این ادعا را می کنید و دوم اینکه با موضوع داشتن حق حیات چه می کنید آیا گرفتن حیات موجود زنده از نظر شما مجاز است که در اینصورت گیاه یا حیوانش نباید برای شما تفاوتی نماید چرا که موضوع جان است طبق فرمایشات قبلی
ناشناس
|
United States of America
|
۱۲:۴۲ - ۱۳۹۷/۰۷/۱۶
0
0
نظر آقایی که اعتقاد دارند برای درد کشیدن نیازه به سیستم اعصاب مرکزی هست رو به این نوشته جلب می کنم
اینکه گیاهان با یکدیگر ارتباط دارند کاملا اثبات شده است برخی تحقیقات نشان داده که برخی گیاهان در زمان مریضی فریاد می زنند و همچنین همین تحقیقات عکس العمل شدید گیاهان در زمان قطع برگها را اثبات نموده است همچنین شواهد علمی از آگاهی گیاهان در زمان خورده شدنشان وجود دارد
بعد برخی هستند که در زمانی که خودشان گیاهخوار شده اند این اطلاعات علمی را منکر می شوند
لطفا در یک مباحثه علمی آسمان و ریسمان بهم نبافید
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۲۷ - ۱۳۹۷/۰۷/۱۶
0
0
آنهایی که در سیستم رانت و پارتی ندارند فقط دو جای فیل را لمس می کنند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۵۷ - ۱۳۹۷/۰۷/۱۷
0
0
دوستان اگر اندکی اهل مطالعه باشند، نمیگم به کتاب های فیزیولوژی، حداقل به جزوات نوروفیزیولوژی سال دوم مبحث درد نظری بیندازید تا بیشتر خرد را دریافته و کمنر آسمان ریسمان ببافند مبحث علمی است نه بحث های عجیب غریب فریاد گیاهان!!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۰۲ - ۱۳۹۷/۰۷/۱۷
0
0
تمثیلی که در شعر بود اشاره به شناخت فردی هر کس نسبت به شناخت ازپرودگار و جهان هستی ،با توجه به ادراک او از تجربیات خود بود ولی در مجموع جالب بود
ناشناس
|
United States of America
|
۰۸:۴۳ - ۱۳۹۷/۰۷/۱۷
0
0
ناشناس عزیز مشکل در نوروفیزیولوژی یا فیزیولوژی نیست مشکل در جزوات شماست که مربوط به زمان ستوان دومی هیتلر است کتابهای جدیدتر بخوانید و از اینترنت و سایت های معتبر علمی هم بهره بگیرید
ارتباط گیاهان با یکدیگر یکی از اصول بدیهی علمی پذیرفته شده در دنیای امروز است حتی اگر شما گیاهخوار عزیز بنا به مصلحت خویش آن را قبول نکنید
https://www.the-scientist.com/features/plant-talk-38209
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۳۱ - ۱۳۹۷/۰۷/۱۷
0
0
منظور از دامپزشک حیوانات طبیبان حیوانات خانگی است و دامپزشک انسان عزیزانی که در حوزه ی سلامت و امنیت غذایی و زیستی انسان فعال هستند
به نظرم تقسیم بندی جالبی است
نظر شما
ادامه