کد خبر: ۴۲۵۵۳
تعداد نظرات: ۲ نظر
در ارتباط با گزارش رخداد اخیر بیماری:
کشتار دام‌های جوان مخاطره بیشتری دارد. انتقال بیماری در حیوان و انسان عمدتاً از طریق گزش كنه‌های آلوده به ویروس صورت می‌پذیرد ...
 

به نام خدا

در ارتباط با گزارش رخداد اخیر بیماری

مروری بر تب خونریزی دهنده کریمه-کنگو و راهکارهای مقابله با آن

دکتر محسن مشکوة

 

۱- اپیدمیولوژی بیماری

ويروس عامل بيماري تب خونريزي دهنده كريمه كنگو به عنوان يك بيماري خونريزي دهنده مشترك بين انسان و حيوان در گروه آربوويروس ها، خانواده بونياويريده، جنس نايروويروس قرار دارد. بيماري در بسياري از كشورهاي آفريقايي، آسيايي و اروپاي شرقي آندميك (بومي) است. همانند اكثر عوامل منتقله بوسيله بند پايان كه موجب بيماري در انسان مي شوند ، عموماً ويروس تب كريمه -كنگو در طبيعت در سيكل آنزئوتيك كنه ـ مهره دار غيرانساني ـ كنه در چرخش است. انواع كنه هاي ناقل ويروس روي بدن پستانداران بزرگ وحشي و اهلي تغذيه مي كنند. حيوانات اهلي نظير گاو، گاوميش، گوسفند، بز، شتر، اسب و پس از آلوده شدن به ويروس از طريق گزش كنه ها به مدت يك هفته ويرميك هستند (حضور ويروس در خون ). تماس با خون و بافت هاي آلوده دام ها در اين زمان (دوره ويرمي) مي تواند براي انسان بيماريزا باشد. دامداران و كارگران دامداري ها، چوپان ها، دلالان و رانندگان وسايل حمل و نقل دام ها، سلاخان و قصابان، بازرسان بهداشتي گوشت و دامپزشكان، بيش از ديگران با اين چنين دام هايي سروكار دارند.

مهره داران كوچك نظير انواع موش، خرگوش، جوجه تيغي، سنجاب بعنوان مخازن و ميزبانان تقويت كننده ويروس براي كنه هاي نابالغ (مراحل لاروي ونوچه اي ) عمل مي كنند.

كنه ها به عنوان ناقلين و چه بسا مخزن ويروس شناخته مي شوند، به گونه اي كه توزيع جغرافيايي ويروس به خوبي با توزيع كنه ها انطباق داد. در فصول فراواني كنه ها و همچنين افزايش جمعيت مهره داراني كه مخزن و تقويت كننده بالقوه ويروس مي باشند، موارد بيماري افزايش مي يابد. انتقال ويروس از كنه هاي ماده آلوده به نوزادان از طريق تخم ها، انتقال ويروس از لارو به نوچه و از نوچه به بالغ و بالاخره انتقال ويروس از كنه هاي نر به ماده و بالعكس مشخص كننده مكانيسمي است كه در بقاء گردش ويروس درطبيعت سهيم مي باشند. كنه اي كه براي يك بار آلوده شد در سراسر مراحل سير تكاملي و زندگي خود آلوده باقي مي ماند. لاروها و نوچه ها روي پستانداران كوچك تا اندازه خرگوش تغذيه مي كند، درحاليكه كنـــه هاي بالغ حيوانات بزرگ: گوزن، بزكوهي، روباه، گاوميش، گاو، گوسفند، بز، شتر و اسب را تــرجيح مي دهند و اين بدان مفهوم است كه انسان ها توسط كنه هاي نابالغ معمولاً گزيده نمي شوند. بررسي ها نشان مي دهد كه نيش زدن كنه هاي آلوده و همچنين له كردن آن ها در دست هاي بدون محافظ مهمترين راههاي انتقال ويروس به انسان مي باشند. معمولاً انسان به عنوان ميزبان اتفاقي كنه شناخته مي شود . پرندگان كم و بيش بجز شترمرغ به عفونت مقاوم هستند. كلاغ سياه، كلاغ زاغي، كبوتر, چكاوك، پرندگان آبزي و پرندگان مهاجر بعنوان ميزبانان كنه هاي نابالغ آلوده مي توانند كنه هاي نابالغ را به مسافت هاي بالنسبه كوتاه در خلال پروازهاي ناحيه اي و مسافت هاي طولاني در حين پروازهاي مهاجرتي بهار و پائيز حتي بين قاره اي منتقل نمايند.

در دام ها بيماري به شكل يك تب خفيف وگذرا كه از 2 تا 7 روز ممكن است متفاوت باشد، رخ مي دهد، سپس بهبودي حيوان حاصل مي گردد. از منظر ارزيابي خطر، اين دوره كليه ترشحات دام پرخطر مي باشند. پس از يك هفته با ايجاد آنتي بادي در بدن، بتدريج حيوان از ويروس پاك مي گردد و براي تمام عمر اقتصاديش مصون و داراي ايمني حفاظتي لازم خواهد بود و اين بدان مفهوم است که کشتار دام های جوان مخاطره بیشتری دارد. انتقال بيماري در حيوان و انسان عمدتا از طريق گزش كنه هاي آلوده به ويروس صورت مي پذيرد. تشخيص قطعي بيماري توسط آزمايشگاه قابل انجام است.

۲- نقش فرآورده هاي خام دامي در انتقال بیماری

۱-۱- فرآورده‌هاي غير خوراكي

پشم: در بين پشم دام ها حضور و وجود كنه هاي آلوده مي تواند براي پشم چينان و افراد دست اندركار پشم مخاطره آميز باشد.

پوست: كنه هاي آلوده روي پوست حيوانات مي تواند براي افراد دست اندركار پوست مخاطره آميز باشد .

۲-۱-فرآورده‌هاي خوراكي

گوشت: درصورتي كه دام در شرايط مناسب و طبيعي كشتار گردد در حدود 50 درصد خون در بدن مي ماند كه در صورت دارا بـودن ويـروس (دوره يك هفته ويــرمي) بالنسبه مي تواند مخاطره آميز باشد. pH حدود 7 تا 2/7 بعنوان دامنه بهينه رشد و تزايد ويروس است. در تغييرات طبيعي پس ازكشتار پائين افتادن pH گوشت در اثر پديده گليكوليز (تجزيه گليكوژن و توليد اسيد لاكتيك) سبب غيرفعال شدن ويروس مي گردد. pH گوشت بلافاصله پس ازكشتار در شرايط طبيعي 7 مي باشد كه با انجام گليكوليز بتدريج پائين آمده و pH نهائي در لاشه گاو به 8/5-4/5 و در لاشه گوسفند و بز به 3/6- 1/6 مي رسد كه براي بقاء ويروس مناسب نمي باشد. نتيجتاً اين نوع لاشه ها عاري از ويروس مي باشند.گوشتي كه مرحله گليكوژنز و جمود نعشي را پشت سر بگذارد، نمي تواند به عنوان يك ماده غذايي پرخطر جهت انتقال بيماري به انسان مطرح باشد. هرچند عوارض خستگي دام كشتاري، خونگيري ناقص، لاغري مفرط، تب و سپتي سمي موجب بالا باقي ماندن يا بالا رفتن pH گوشت مي شود.

كبد: به دليل وجود حجم زياد خون مي تواند محيط تزايد ويروس باشد. از نظر ريسك سنجي كبد يا جگر رتبه دوم را در انتقال ويروس به انسان به عهده دارد. اگر چه دركبد پديده گليكونژ و محصول نهايي آن اسيد لاكتيك نسبت به عضلات اندك است، به دليل بار و حجم بالاي آنزيم هاي كبدي پديده اسيدزايي و سنتزاسيدهاي نظيراسيد سيتريك و فسفريك متعاقب ذبح دام، امكان انتقال را اگر مدت بيشتري درسردخانه يا يخچال نگهداري شود (مثلاً حداقل 48 ساعت) به حداقل مي رساند. توصيه مي شود كه كبد را در دماي بين صفر تا 4 درجه سانتيگراد نگهداري نمايند. حداكثر زمان نگهداري كبد در اين شرايط بين 4 تا 10 روز بيشتر نمي باشد و براي نگهداري به مدت بيشتر بايد آن را منجمد نمود كه در اين صورت تا چندين ماه حداكثر تا 6 ماه قابل نگهداري خواهد بود.

شير: درجه حرارت شير هنگام ترك پستان 37 درجه سانتيگراد و pH شير طبيعي كمي اسيدي بوده و حدود 6/6 تا 7/6 مي باشد. وجود و رشد باكتري هاي مولد اسيد لاكتيك در شير و تاثير آن ها روي لاكتوز باعث افزايش اسيديته شير مي گردد. لذا شير محيط مناسبي براي فعاليت و بقاء ويروس نمي باشد.

۳- مقابله با بيماري:

1-۳- مطالعه سرواپيدميولوژيكي مستمر عفونت در جمعيت دامي كشور و كنه ها، جهت مشخص نمودن داده هاي كمي و كيفي نواحي و مناطق جغرافيايي و فصول يا ماه هاي پرخطر (فراواني كنه ها) و در نهايت تبادل اطلاعات، تعامل و همکاری سازمان دامپزشكي كشور با مركز مديريت بيماري هاي واگير وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، به عنوان يكي از گام هاي راهبردهاي پيشگيري بيماري.

2-۳- اطلاع رساني در سطح جامعه و آموزش ترويجي جوامع شغلي در معرض خطر بيماري (دامداران و كارگران دامداري ها، چوپان ها، دلالان دام، رانندگان وسايل حمل و نقل دام، كاركنان ميادين دام، كاركنان كشتارگاهها (سلاخان،‌ قصابان و بازرسان بهداشتي گوشت)، پشم چينان، شيردوشان و آموزش مستمركاركنان دامپزشكي وكاركنان بهداشت و درمان، به عنوان يكي از راهبردهاي پيشگيري بيماري.

3-۳- سامان دهي كشتار دام ها دركشتارگاهها از طریق توسعه کشتارگاه های صنعتی، بهسازي و بازسازي كشتارگاههاي سنتي و تجهيز آن ها با تاسيسات پيش سرد به عنوان يكي از راهبردهاي پيشگيري بيماري.

4-۳- بهسازي و بازسازي اماكن دامي روستايي و توسعه دامداري هاي صنعتي به عنوان يكي از راهبردهاي پيشگيري بيماري.

5-۳- تشديد و تقويت تمهيدات بهداشتي قرنطينه اي به عنوان يكي از راهبردهاي پيشگيري بيماري.

6-۳- توسعه عمليات مبارزه با كنه ها از طريق حمام دادن / سمپاشي بدن دام ها، استفاده از آويزه هاي گوش و سمپاشي جايگاه و اماكن دامي با سموم مجاز و مناسب به عنوان يكي از تاكتيك هاي پيشگيري و كنترل بيماري. گرچه با مبارزه با انگل هاي خارجي مي توان جمعيت كنه ها را كاهش داد و از اين منظر نيز توصيه اكيد به انجام اين برنامه براي كاهش زيان هاي ناشي از انگل هاي خارجي است ليكن براي استفاده از اين ابزار به منظور كاهش موارد تب خونريزي دهنده كريمه -كنگو، قرنطينه و سمپاشي هدفمند دام ها حدود 2 هفته قبل از كشتار دام راهگشا خواهد بود.

اطلاع رساني، آموزش و ترويج، مقدم بر ديگر فعاليت ها است. لذا تشويق مردم به:

- اجتناب از كشتار غيرمجاز،

- منع كشتار در خارج از فضاي كشتارگاه هاي مجاز در رخدادهاي خاص مذهبي و ايام خاص،

- اجتناب از عادات پرخطر (له كردن و كشتن كنه ها توسط شيردوشان، پشم چينينان و كشتار دام ها بدون استفاده از تجهيزات و لوازم ايمني و حفاظت كننده،

- اجتناب از استراحت در مراتع و كوهستان ها بدون رعايت استفاده از وسايل ايمن،

- اجتناب كودكان روستایی و دامداران از بازي و يا ملامسه كنه هاي ماده تخم ريزي كرده و..)،

- نگهداري لاشه ها پس از كشتار به مدت 24 ساعت در سردخانه یا درجه حرارت يخچالي،

در کاهش رخداد موارد بیماری نقش بیشتری دارد.

 

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۳۹ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۹
0
0
خسته نباشی بسیار عالی
ساسان
|
Iraq
|
۱۲:۰۵ - ۱۳۹۷/۰۴/۰۲
0
0
بسیار عالی
ولی انگار فونت مقاله مشکی دارد
نظر شما
ادامه