حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: "افق پیش روی بیمارستانهای دامپزشکی نگرانکننده است و متاسفانه تعطیلی چند بیمارستان در سال جاری امر محال یا دور از ذهنی به نظر نمیرسد"؛ این را رئیس بیمارستان دامپزشکی مرکزی تهران به حکیم مهر میگوید. «دکتر امید مرادی» معتقد است که این اتفاق به معنای از بین رفتن سرمایه مادی و معنوی قابل توجهی است که متوجه دامپزشکی و اقتصاد کشور خواهد شد.
حکیم مهر: آقای دکتر، خدمات درمانی حیوانات خانگی در سالهای اخیر چه روندی را طی کرده است؟
با گسترش روند نگهداری از حیوانات خانگی در کشور، ارائه خدمات درمانی آنها نیز به صورت طبیعی گسترش یافته، به نحوی که این روند در کلانشهرها غیرقابل انتظار بوده است. به طور مثال طی 2.5 سال گذشته تعداد بیمارستانهای تاسیس شده در تهران از 6 مورد به 22 مورد افزایش یافته است و شاهد فعالیت بالغ بر 150 کلینیک در این شهر هستیم که به معنای رشد 360 درصدی طی مدت 2.5 سال است.
حکیم مهر: این رشد ۳۶۰ درصدی، فرصت به حساب میآید یا تهدید؟
عدم رشد همزمان نگهداری حیوانات با افتتاح مراکز درمانی (علی الخصوص بیمارستانی) منجر به عدم توازن بین عرضه و تقاضا شده است که نتیجه آن را میتوان ایجاد رقابت شدید و در بسیاری موارد ناسالم بین مراکز درمانی و عدم امکان تامین کادر درمانی متبحر به خصوص در مراکز تازه تاسیس دانست. همچنین افزایش سریع تعداد بیمارستانها این تصور را برای افرادی که دورادور شاهد این بازار هستند ایجاد مینماید که سرمایهگذاری در این زمینه میبایست سود کلانی داشته باشد، لذا شاهد ایجاد جوی کاذب در سرمایهگذاری در این زمینه توسط افرادی که بعضاً دامپزشک نبوده و یا تجربهای در این زمینه نداشتهاند، بودهایم.
وجود نابسامانی در شرح وظایف کلینیکها، پلیکلینیکها و بیمارستانها منجر به تداخل مشهود خدماتدهی شده است. به طوریکه قریب به اتفاق کلینیکها برخلاف نص آئیننامه ماده 10 دارای امکانات پاراکلینیکی قابل توجه، بستری و ... میباشند و کوچکترین نگرانی از این بی قانونی ندارند و هیچ برخوردی از طرف مراجع ذی صلاح آنها را تهدید نمیکند. این وضعیت منجر به حذف پلیکلینیکها از چارت درمان و تبدیل شدن برخی بیمارستانها به دیکلینیک و برخی کلینیکها به یک بیمارستان شده است.
در بین بیمارستانها نیز تنها ۳ دسته وجود دارند که فعالیتشان دارای توجیه است؛ دسته اول آنهایی که به دلیل قدمت، شرایط پایداری دارند. دوم بیمارستانهایی که به دلیل ارائه خدمات خاص از جمله جراحیهای ویژه و منحصر به فرد بیماران خاص خود را دارند و دسته سوم بیمارستانهایی که با ارائه خدمات اصطلاحاً حمایتی بخشی از بازار را در دست دارند. مجموع این ۳ دسته در شهر تهران مسلماً از تعداد انگشتان یک دست فراتر نمیرود.
حکیم مهر: در این میان نقش سازمانهای نظارتی چیست؟
سختگیرانهترین بازدیدها توسط سازمان دامپزشکی، سازمان بازرسی کشور، سازمان انرژی اتمی و شهرداریها صرفاً از بیمارستانها انجام میپذیرد و ظاهراً کلینیکها از اینگونه امور معافند و تمامی خدمات بیمارستانی را بدون لحاظ کردن استانداردهای موکد و مصرح، از جمله فضای فیزیکی، اخذ مجوزهای لازم و ... ارائه میدهند. همانطور که واضح است هزینههای ثابت و جاری بیمارستانها غیر قابل قیاس با کلینیکهاست و این امر موجب بالا رفتن هزینه تمام شده در بیمارستانها در مقایسه با کلینیکهایی میگردد که عملاً خدمات مشابهی با بیمارستانها ارائه میدهند. این موضوع سبب اقبال بخش گستردهای از مراجعین جهت دریافت خدمات بیمارستانی در یک کلینیک به دلیل پایینتر بودن هزینهها میشود. با توجه به وضعیت مذکور است که متاسفانه شاهد تعطیلی یک بیمارستان، در آستانه تعطیلی قرار گرفتن یک بیمارستان دیگر، در حال فروش بودن 2 بیمارستان و تبدیل شدن چند بیمارستان به مراکزی غیر شبانهروزی در تهران هستیم.
حکیم مهر: با این وجود، پیشبینی شما از شرایط آینده بیمارستانهای دامپزشکی چیست؟
مسلماً با وضعیت موجود، افق پیش روی بیمارستانها نگران کننده است و متاسفانه تعطیلی چند بیمارستان دیگر در سال جاری امر محال یا دور از ذهنی به نظر نمیرسد و این به معنای از بین رفتن سرمایه مادی و معنوی قابل توجهی است که متوجه دامپزشکی و اقتصاد کشور خواهد شد. با تعطیلی هر بیمارستان حداقل 30 تا 50 شغل مستقیم و غیرمستقیم از بین خواهد رفت و حداقل بین 500 میلیون تا 1.5 میلیارد تومان سرمایهگذاری نابود خواهد شد، علاوهبر این، فعالیتهای خاص درمانی که مختص بیمارستانهاست در بین سایر مراکز تقسیم خواهد شد که قطعاً منجر به افت کیفی خدمات میشود.
حکیم مهر: چه راهکاری به نظر شما میرسد؟
آنچه مسلم است اینکه نباید نظارهگر این شرایط بود و دست بر روی دست نهاد تا سرمایههای ارزشمند دامپزشکی کشور و انگیزههای خدمت در این زمینه از بین برود. مطمئناً مهمترین وظیفه بر دوش سازمان دامپزشکی و سازمان نظام دامپزشکی است تا با اتخاذ تصمیمات صحیح، مانع این رخداد قریبالوقوع و تلخ گردند.
حکیم مهر: این دو سازمان چه کاری باید انجام دهند؟
این سازمانها میتوانند و شاید بهتر بگوییم میبایست همگام با استانداردسازی مراکز بیمارستانی و درمانگاهی و جلوگیری از اختلاط خدمات در این مراکز نقش به سزایی در ساماندهی و ارتقاء خدمات دامپزشکی ایفا نمایند. به عنوان مثال و به تصریح آئین نامه ماده 10، وجود آزمایشگاه، بستری، رادیولوژی و داروخانه میبایست محدود به بیمارستانها باشد و کلینیکها مجاز به دایر کردن و ارائه خدمات در این موارد نیستند، اما رعایت نشدن این بند قانون باعث تعطیلی تقریبی نظام ارجاع در دامپزشکی دامهای کوچک کشور و محروم شدن بیمارستانها از یکی از مهمترین راههای درآمدزایی گشته است.
درمانگاههای دامپزشکی بر خلاف هم نامشان در رشته پزشکی، حداکثر سطحی معادل مطبها دارند، لذا همانگونه که اقدامات پیشرفته درمانی نظیر جراحیها (بهجز جراحیهای سرپایی) در مطبها انجام نمیپذیرند، نباید در درمانگاههای دامپزشکی نیز صورت پذیرند و بیماران نیازمند باید به بیمارستانهایی که بدین منظور تجهیز شدهاند، ارجاع شوند.
همچنین وجود جلسات هماندیشی مسئولان دامپزشکی کشور با مسئولین بیمارستانها میتواند اثرات مفیدی دربر داشته باشد که نمونههای آن را میتوان در استان تهران و خراسان رضوی علیالخصوص در مورد مشکلات ایجاد شده توسط شهرداریها لمس کرد. از طرفی تعاملات هرچه بیشتر سازمان دامپزشکی کشور و نظام دامپزشکی با سایر نهادهای حکومتی از جمله اداره امور مالیاتی و آگاه ساختن آنها از میزان و نحوه خدماتدهی، درآمد و هزینههای بیمارستانها میتواند در تعیین نرخ واقعی مالیات این مراکز کاملاً اثرگذار باشد.
حکیم مهر: بهعنوان حرف آخر...
مطالب فوق ناشی از تجربه اندک بنده در زمینه فعالیت بیمارستانی دامپزشکی بوده است و امید میرود پیشبینیهای ذکر شده که بر افول بیمارستانهای دامپزشکی در آینده تاکید دارد، به واقعیت نپیوندد و شاهد سالی سرشار از بهروزی و موفقیت برای همکاران شاغل در بیمارستانهای دامپزشکی باشیم.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.