کد خبر: ۳۰۵۱۲
 

خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) نوشت:

ایران با ۸۰ میلیون جمعیت، به بکرترین بازار برای کشورهای خارجی بعد از برجام تبدیل شده است. مانند معدن طلایی که به‌تازگی کشف شده باشد. این موضوع هم می‌تواند نقطه قوت و هم نقطه منفی برای کشور تلقی شود زیرا اگر قرار باشد درهای بازار را به روی آنها باز کنیم، دیگر صنعتی برای داخل باقی نخواهد ماند و تنها نمایندگی برندهای خارجی در ایران حکمرانی می‌کنند. بنابراین باید از فرصت‌ها استفاده کرده و قراردادها را به سمت برد-برد هدایت کنیم.

برگزاری نمایشگاه در ایران به‌ویژه بعد از برجام، می‌تواند نقطه عطفی برای حضور در بازارهای بین‌المللی باشد. این موضوع از جایی حساس‌تر می‌شود که بحث صنایع غذایی و خوراک انسان به میان می‌آید. زیرا در صورت ریشه‌یابی، امتداد آن به امنیت غذایی وصل می‌شود. بر این اساس، نمایشگاه فرصتی برای انتقال تکنولوژی فراهم کرده و در درازمدت، از وابستگی می‌کاهد.

در نخستین روز از ماه جاری بود که خبر برگزاری نخستین نمایشگاه تخصصی محصولات پروتئینی حلال در ایران منتشر شد. دبیر انجمن صنفی صنایع فراورده‌های گوشتی در نشست خبری مربوطه گفته بود: "این نمایشگاه به‌منظور توسعه صادرات فرآورده‌های گوشتی و محصولات پروتئینی و جذب سرمایه‌گذاری خارجی و ورود فناوری‌های نوین برگزار می‌شود."

به همین منظور، به سراغ «هرمز مهبد»، مدیر نخستین نمایشگاه تخصصی و بین‌المللی محصولات پروتئینی و صنایع وابسته (Meatex) رفتیم تا به‌طور کلی از ماهیت برگزاری نمایشگاه‌های صنایع غذایی در ایران و مقایسه آن با دیگر کشورهای پیشرفته گفت‌وگو کنیم. آنچه در ادامه می‌خوانید، صحبت‌های این کارشناس با خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) است.

چه عاملی باعث شد که به فکر برگزاری نمایشگاه تخصصی صنایع پروتئینی در کشور بیفتید؟

سال ۲۰۱۳ اتاق بازرگانی، صنایع و معادن و کشاورزی ایران در یکی از نمایشگاه‌های فرانکفورت آلمان که در صنعت گوشت به‌صورت تخصصی فعالیت دارد، شرکت کرد. طبق بررسی‌هایی که انجام شد، میزان استقبال صنعت‌گران ایرانی در آن نمایشگاه با وجود تحریم‌ها بسیار قابل توجه به‌نظر می‌رسید. پس چنین استنباط شد که در صورت برگزاری نمایشگاه گفته شده در ایران، راه‌های تجارت بیشتری به سمت بازارهای داخلی باز می‌شود؛ بنابراین یک سال بعد رئیس هیأت‌مدیره نمایشگاه فرانکفورت به ایران آمد و جلسات مشترکی با سازمان توسعه تجارت، شرکت سهامی نمایشگاه‌های ایران و سازمان‌های ذی‌ربط برگزار و درباره امکان مشارکت صنعت نمایشگاه‌های فرانکفورت و ایران، تبادل نظر شد. در نتیجه، خروجی آن برگزاری یکی از نمایشگاه‌های این شرکت آلمانی در ایران بود. البته بر اساس قوانین، باید موضوعی به عنوان مبحث اصلی در برگزاری نمایشگاه مطرح می‌شد که مشابه ایرانی نداشته باشد. بنابراین تنها مورد مغفولی که در کشور وجود داشت، بحث صنعت گوشت بود که درخواست مجوز برای برگزاری بعد از یک سال صادر شد. البته این مقوله در آلمان هر سه سال یک‌بار به مرحله اجرا می‌رسد، اما قصد ما در ایران برگزاری هرساله نمایشگاه تخصصی صنعت گوشت و فراورده‌های آن است. به همین دلیل، موضوع محصول را نیز به آن افزودیم. زیرا تغییراتی که برای ایجاد تنوع در محصولات مختلف صورت می‌گیرد، پتانسیل حضور در نمایشگاه را دوچندان می‌کند. از طرفی، این پکیج را از فیلتر حلال عبور دادیم. به عبارتی شرط حضور، عرضه محصولات حلال است. اکنون در دنیا نمایشگاه‌های مختلفی برای برندهای حلال برگزاری می‌شود؛ مانند غذای حلال، سبک زندگی حلال، بانکداری حلال و... اما نمایشگاه تخصصی محصولات پروتئینی حلال وجود ندارد. این در حالی است که استقبال پیروان سایر ادیان نیز از این برندها روز به روز بیشتر می‌شود. پس بازار محصولات حلال، جزو پررونق‌ترین بازارهاست و آینده روشنی انتظارش را می‌کشد. البته در عین حال، تنها نمایشگاه صنعت پروتئینی در خاورمیانه نیز خواهد بود. چراکه نزدیک‌ترین نمونه آن در بلغارستان است و البته فقط بازار اروپا را پوشش می‌دهد. بنابراین قابلیت تبدیل شدن به نمایشگاه بزرگ منطقه‌ای و حتی جهانی در اختیار ایران است.

با توجه به اینکه متأسفانه شایعه پراکنی نسبت به فراورده‌های گوشتی در ایران بازار داغی دارد، چگونه چنین ریسکی را پذیرفتید؟

آیا شما صنعتی را سراغ دارید که به هیچ عنوان تقلب یا تخلفی در آن صورت نگیرد؟ مسلما در تمام بخش‌ها اینگونه موارد منفی به چشم می‌خورد. مگر پیش از این خودروهای تولید داخل به دلیل نقص فنی در آتش نسوختند؟ یا مثلاً همه تولیدات لوازم خانگی، از استانداردهای لازم برخوردار است؟ هفت سال بود که از یک برند تولیدکننده لوازم تحریر، هر دفعه ۲۰۰ تا ۳۰۰ عدد خودکار تهیه می‌کردیم. اما ماه گذشته به تصور اصل بودن برند مربوطه، خودکارهای تقلبی نصیب‌مان شد که در نهایت مجبور شدیم همه را دور بریزیم. حداقل سالی دو مرتبه، دستگاه کپی شرکت را به تعمیرگاه می‌فرستیم؛ آن هم به دلیل وجود کاغذهای بی‌کیفیتی که لابه‌لای اجناس مرغوب در بازار به فروش می‌رسد. چند روز پیش آگهی فروش آیفون۶ دو سیم‌کارته را در روزنامه دیدم که قیمت آن ۲۲۰ هزار تومان بود! بنابراین چنین مبحثی، فقط در صنایع غذایی مصداق ندارد و متأسفانه فرهنگ غلطی است که ریشه در منفعت‌طلبی داشته و در ذهن برخی تولیدکنندگان جاخوش کرده است، اما قدرت تحلیل، بحث دیگری است که باید شنوندگان شایعه از آن استفاده کنند. مثلاً شنیده شده که در تولید سوسیس و کالباس از گوشت گربه استفاده می‌شود. همه ما با این حیوان آشنا هستیم و حتی شاید بارها آن را نوازش کرده باشیم. به‌نظر شما بعد از کشتار، پوست‌کنی و خارج کردن امحاء و احشاء گربه، چند کیلوگرم گوشت می‌توان از آن استخراج کرد؟ چند صد هزار گربه می‌تواند نیاز روزانه کارخانه‌های بزرگی چون رباط، گوشتیران، سولیکو و غیره را تأمین کند؟ گذشته از اینها در صورت حقیقت داشتن موضوع، بالاخره باید شکارچیانی را در حال شکار گربه در کوچه و خیابان دیده باشیم. آیا کسی را سراغ دارید که چنین افرادی را در سطح شهر دیده باشد؟ آیا به‌نظر شما تعداد گربه‌های شهر در حال افزایش است یا کاهش؟ اگر این‌گونه باشد بعد از مدتی دیگر اثری از این حیوان در شهرها نخواهد بود. در مورد سگ هم همین حقایق وجود دارد؛ بنابراین باور کردن چنین دروغ‌های بزرگی، در ابتدای امر، هوش و ذکاوت شنونده را زیر سؤال می‌برد.

 

اکنون سالیان درازی است که هم خانواده ما و هم پزشک خانوادگی‌مان از فراورده‌های گوشتی استفاده می‌کنند و تا به حال مشکلی پیش نیامده است. البته مصرف بیش از حد هر خوراکی می‌تواند مضر باشد، اما تصور بدبینانه نسبت به صنعتی که تحت سختگیرانه‌ترین نظارت‌ها فعالیت می‌کند، کمی دور از انصاف است. این نکته را می‌پذیرم که تولیدکننده‌های بدون مجوز و زیرزمینی در کشور وجود دارند که در برخی مواقع تخلف یا تقلب می‌کنند، اما استفاده از گوشت سگ یا گربه در مورد اینها نیز مردود است. آنها در جایی قانون را دور می‌زنند که مثلاً از گوشت‌های فاسد شده برای کارخانه‌های‌شان استفاده می‌کنند. حتی انجمن فراورده‌های گوشتی نیز به این امر اذعان دارد و معتقد است که باید جلوی چنین کارگاه‌هایی را گرفت. البته باز هم هوشیاری مصرف‌کننده حرف اول را می‌زند. زیرا وقتی سوسیس یا کالباس ۷۰درصد گوشت، به قیمت هفت یا هشت‌هزار تومان از برندهای غیرمعتبر به فروش می‌رسد، مسلماً باید به محتویات درون آن شک کرد. اینها یا دورغ می‌گویند و یا گوشت مصرفی‌شان مورد دارد. حال اگر مشتری، چشمش را بر روی این حقیقت می‌بندد و موادغذایی نامرغوب تهیه می‌کند، دیگر نمی‌توان بی‌توجهی وی را به حساب تخلف یا تقلب در تمام کارخانه‌ها گذاشت.

به‌نظر شما اصلا چرا چنین شایعاتی منتشر می‌شود؟

افراد زیادی هستند که از این شایعه‌پراکنی‌ها هدف‌های خاصی را دنبال می‌کنند و انگیزه‌های بسیاری پشت این قضیه وجود دارد. شاید به خاطر داشته باشید در سال‌های گذشته، شایعه‌ای منتشر شد مبنی بر نقش لوگوی نوشابه پپسی روی کره ماه در شب چهاردهم یکی از ماه‌های سال. تعداد زیادی از مردم ازجمله بنده این خبر را باور کردیم و در شب مقرر به بالاترین منطقه تهران رفتیم. اما این اتفاق نیفتاد و فردای آن روز تکذیبیه خبر در رسانه‌ها پیچید. موضوع از این قرار بود که کسی که جنون شایعه‌سازی دارد و می‌داند چگونه آنها را منتشر کند، مسئولیت آن را بر عهده گرفته و هر از چندگاهی دست به تولید خبرهای کذب می‌زند. به هرحال، اکثر مردم به این موضوع فکر نکرده بودند که امکان چنین اتفاقی، محال است و گذشته از آن وقتی ماه در آسمان ایران رؤیت می‌شود، آن طرف کره زمین یعنی آمریکا خورشید می‌درخشد! درست همین داستان‌ها برای انحراف اذهان عمومی درباره سوسیس و کالباس مطرح است، اما مهم اینجاست که مردم قبل از قبول این شایعات، فقط کمی فکر کنند.

برگردیم به بحث نمایشگاه؛ آیا این امر می‌تواند در تغییر ذهنیت مردم نسبت به فراورده‌های گوشتی نقشی مؤثر داشته باشد؟

قطعاً پاسخ مثبت است. این نمایشگاه که قرار است ۱۵ تا ۱۸ آبان ماه در محل نمایشگاه‌های دائمی تهران برگزار شود، تمامی زیرمجموعه‌های صنعت گوشت از محصولات خام گرفته تا کنسروهای گوشتی را دربر می‌گیرد، اما متأسفانه برخی تولیدکننده‌ها نیز نگاهی در خور نسبت به این مقوله مهم ندارند. آنها نمی‌دانند که نمایشگاه به‌عنوان یک بازوی قابل اتکا برای رشد و به‌روز شدن صنعت قلمداد می‌شود و بازارهای جدید را به روی آنها خواهد گشود. مثلاً با وجود اینکه بیشتر سازمان‌ها و انجمن‌های مرتبط حامی این نمایشگاه شده‌اند، اما هیچ‌یک از تولیدکنندگان بزرگ گوشت تا به این لحظه بنا به دلایل نامعلوم، حاضر به حضور نیستند. این در حالی است که تولیدکننده‌های گوشت قزاقستان، سازمان دامپزشکی استرالیا، تولیدکننده‌های بزرگ آلمانی، برزیلی و دیگر کشورها برای آن برنامه‌ریزی کرده و به ایران می‌آیند. با ادامه این روند، بازدیدکنندگان تنها برندهای تولیدکننده گوشت خارجی را در نمایشگاه خواهند دید و این به ضرر شرکت‌های داخلی تمام می‌شود. این موضوع تأثیری منفی در تجارت ایران داشته و کم‌کم برندهای داخلی را به دست فراموشی خواهد سپرد. با این حساب آیا فریادهای آنها مبنی بر چرایی پر شدن گوشت‌های وارداتی در بازار، توجیه خواهد داشت؟ وقتی خودشان به فکر صنعت‌شان نباشند، مسلماً در بازار متضرر می‌شوند. برعکس، اکثر برندهای معتبر تولیدکننده سوسیس و کالباس در این نمایشگاه حضور دارند و یقیناً در تغییر مثبت نظر بازدیدکنندگان و حتی باز شدن راه‌های تجارت خارجی، موفقیت‌های بزرگی کسب خواهند کرد.

 

آخرین نمایشگاه آگروفود در ایران، با استقبال گسترده‌ای از شرکت‌های خارجی روبه‌رو شد. به‌طوری که برای نخستین‌بار شرکت‌کننده‌های خارجی از داخلی سبقت گرفت. آیا این موضوع نمی‌تواند مهر تأییدی بر کنار کشیدن تولیدکننده‌های داخلی مواد غذایی از نمایشگاه‌های ایران باشد؟ ضمن اینکه بسیاری از برندهای بزرگ نیز در آن حضور فعالی نداشتند.

نمی‌توان کناره‌گیری شرکت‌های بزرگ داخلی از نمایشگاه را دلیل بر بدبینی یا دور شدن آنها از این مقوله تفسیر کرد. بلکه این نشان از موفقیت برگزارکننده نمایشگاه در مجاب کردن شرکت‌های خارجی برای حضور در نمایشگاه ایران است و صد البته تیزهوشی خارجی‌ها نیز مزید بر علت شده.

ایران با ۸۰ میلیون جمعیت، به بکرترین بازار برای کشورهای خارجی بعد از برجام تبدیل شده است. مانند معدن طلایی که به‌تازگی کشف شده باشد. این موضوع هم می‌تواند نقطه قوت و هم نقطه منفی برای کشور تلقی شود، زیرا اگر قرار باشد درهای بازار را به روی آنها باز کنیم، دیگر صنعتی برای داخل باقی نخواهد ماند و تنها نمایندگی برندهای خارجی در ایران حکمرانی می‌کنند. بنابراین باید از فرصت‌ها استفاده کرده و قراردادها را به سمت برد-برد هدایت کنیم. به عبارتی باب مذاکره باز شده و اینکه ما از این میز چقدر سهم ببریم، به میزان تلاش خودمان مربوط می‌شود؛ بنابراین آنها به بهترین شکل از این فرصت استفاده می‌کنند، اما این تیزهوشی کمتر در تولیدکنندگان داخلی دیده شده است. بگذارید مثالی بزنم؛ بزرگ‌ترین نمایشگاه خودروی دنیا در شهر فرانکفورت آلمان به نام IAA برگزار می‌شود. آیا به نظر شما شرکتی مانند مرسدس بنز احتیاجی به معرفی برند خود از طریق این نمایشگاه دارد؟ برندی که حتی دورافتاده‌ترین افراد کره زمین آن را می‌شناسند. اما همین کمپانی، شهریور سال گذشته، بزرگ‌ترین غرفه را با بهترین دکور در فرانکفورت در اختیار داشت. بنابراین مقوله نمایشگاه را فراتر از یک معرفی معمولی تلقی کرده و به گونه‌ای در آن شرکت می‌کند که هیچ برند دیگری به گرد آن نمی‌رسد. شاید اگر مرسدس بنز در دست یک مدیر معمولی ایرانی بود، وضعیت آن شبیه کارخانه‌های متعددی می‌شد که در ایران می‌بینیم؛ وضعیتی که برندشان را ناشناخته گذاشته و مدیران آنها تلاش چندانی برای کسب بازارهای جدید نمی‌کنند. آنها دلیلی برای سرمایه‌گذاری نمی‌بینند زیرا اهمیت موقعیت‌های جانبی نمایشگاه مانند برگزاری جلسات تجاری را به‌خوبی درک نکرده‌اند. در عوض معمولا شرکت‌های خارجی، حالت‌های مختلف بازار را به‌خوبی رصد کرده و بازاریابی قدرتمندی دارند. درباره مواد غذایی نیز همین داستان برقرار است. تا قبل از آغاز برجام، شرکت‌های تولیدکننده موادغذایی داخلی، یکه‌تاز بازار ایران بودند، اما از این پس با ورود رقبای خارجی، این انحصار خواهد شکست و بازار رقابتی آنها را مجبور می‌کند که فرصت‌های جدید را دریابند.

 

تیزهوشی خارجی‌ها نسبت به ایرانی‌ها چه دلیلی دارد؟

اقتصاد آزاد و رقابت در بازار. موضوعی که در ایران هنوز به‌طور کامل پیاده نشده و انحصارهای بسیاری وجود دارد. در صورتی که کمپانی‌های اروپایی یا آمریکایی از هر فرصتی برای نشان دادن برتری خود در عمل نسبت به رقبا استفاده می‌کنند. بحثی در روانشناسی به نام خودآگاه جمعی وجود دارد که هدایت‌کننده تصمیم‌های گروهی است و تنها در موج اقتصاد آزاد مصداق پیدا می‌کند. در این اقتصاد، تبلیغات آزاد بوده و رقابت سالم بین تولیدکننده‌ها موفقیت یا شکست برندها را بر اساس تصمیماتی که اتخاذ می‌کنند، رقم می‌زند. البته دولت‌ها هم کم و بیش باید در این روند کنترل داشته باشند وگرنه کشور به سمت مصرف‌گرایی می‌رود. البته ماهیت نمایشگاه در قالب هیچ کدام از اقتصادهای سوسیالیستی یا لیبرالیستی نمی‌گنجد، زیرا این صنعت، مکانی را برای خریداران و فروشندگان کالاهای مختلف ایجاد می‌کند تا بهتر بتوانند تجارت کنند؛ بنابراین باید آن را به صورت خالص دید. به این ترتیب، نوع اقتصاد کلان در کشورها می‌تواند در تصمیم‌گیری برای شرکت در نمایشگاه‌های مختلف به‌ویژه صنعت غذا تأثیری مستقیم داشته باشد.

 

برگزاری این دست نمایشگاه‌ها چه تأثیری بر زندگی مردم خواهد داشت؟

تأثیر آن هم در زندگی عمومی و هم در زندگی تخصصی مردمان هر کشوری محسوس است. مثلاً نمایشگاه اتومکانیک فرانکفورت که شهریور سال گذشته برگزار شد، حداقل ۷۰۰ نفر از ایران برای بازدید به آلمان سفر کردند. به‌طور میانگین، هر فرد در طول پنج یا شش روز حضور در آن کشور، دست‌کم با احتساب هزینه هتل، حمل و نقل، خوراک، خرید و غیره دوهزار و ۵۰۰ یورو خرج کرده است. به عبارتی ایرانی‌ها در مجموع یک میلیون و ۷۵۰ هزار یورو در عرض کمتر از یک هفته به آن شهر سرازیر کردند که اتفاقا در تمام بدنه شهر پخش شد؛ هتل، رستوران، سوپرمارکت، بوتیک، تاکسی، موزه و...

البته از ۱۸۶کشور دنیا در این نمایشگاه شرکت کرده بودند که میزان هزینه‌کرد آنها سر به فلک می‌زند؛ بنابراین یکی از سودآورترین بخش‌های صنعت توریسم، برگزاری نمایشگاه است، این در حالی است که اگرچه حدود ۳۰۰ هزار نفر در این چند روز وارد فرانکفورت می‌شوند، شما فقط تعداد افراد بیشتری را در خیابان‌ها می‌بینید. در نتیجه نه سیستم حمل و نقل فلج می‌شود و نه قیمت‌ها سیر نجومی پیدا می‌کند. به عبارتی تمامی زیرساخت‌ها برای این منظور فراهم است، اما آیا این شرایط در ایران نیز حکمفرما است؟ اکنون تنها اگر ۵۰ هزارنفر به جمعیت تهران افزوده شود، کل سیستم‌های حمل و نقل به هم می‌ریزد و فقط برای سه‌هزار نفر، هتل مناسب وجود دارد و نفر سه‌هزار و یکم، مکان مناسبی برای اسکان پیدا نخواهد کرد. به هرحال، اگر قرار است تعامل سازنده‌ای با شرکت‌های خارجی برقرار شود، باید این زیرساخت‌ها آماده شده و زمینه‌ها فراهم باشد. زیرا تغییر سبک و نوع زندگی مردم، قبل و بعد از برگزاری نمایشگاه‌ها کاملاً مشهود است. یعنی نگاه و باور مردم به سمت جهانی شدن رفته و به‌روزترین اطلاعات بین شرکت‌ها رد و بدل می‌شود.
 
 
نظر شما
ادامه