کد خبر: ۱۸۷۵۸
تعداد نظرات: ۸ نظر
این مراسم در روز 23 مهر ماه و همزمان با نخستین همایش ملی سم شناسی و مسمومیت‌های دامی در سالن حامدی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران برگزار گردید ...
انتشار یافته: ۸
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
دکتر محمد لطفی زاده
|
-
|
۱۵:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۳۰
0
1
بسمه تعالی
با سلام و احترام به همگان
یکی از بزرگترین افتخارات حقیر و امثال اینجانب شاگردی این استاد بزرگ و البته مظلوم است. استادی که عمر پربرکت خویش را صرف یادگیری و یاددادن نموده است. جناب آقای دکتر بازرگانی به خوبی زکات علم خویش را پرداخته است و هر روز که از منزل به قصد علم آموزی و رفع مشکلات کشور در زمینه بهداشت دام و بیماریهای قابل انتقال بین حیوان و انسان خارج شده است هفتاد هزار فرشته را قرین خود داشته که ان شاء الله تعالی برایش استغفار نموده اند و این دو متن روایات ما است. در روایت است که پدران سه دسته اند. یکی پدری که انسان از اوست و دیگری پدری که به واسطه ازدواج نقش پدری بر انسان پیدا می کند و سومی معلم. اینگونه که بنگرید جناب دکتر بازرگانی فرزندان بسیاری تربیت نموده و باید به ایشان حقیقتاً خداقوت گفت. بارها عرض کرده ام که متاسفانه مظلومیت استاد باعث شده تاکنون به عنوان چهره ماندگار معرفی نشوند. امیدوارم مسئولین مرتبط سعادت تقدیر از جناب دکتر بازرگانی در قالب چهره ماندگار را از دست ندهند که پشیمانی سودی نخواهد داشت. ضمن آرزوی توفیق و سلامت روزافزون برای این استاد ارجمند دوام توفیقات سایر اساتید محترم که در تصاویر دیدم را هم از خداوند متعال خواستارم.
دکتر اسدپور رحیم آبادی - متخصص بیماریهای طیور
|
-
|
۲۲:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۳۰
0
0
بی شک استاد فرزانه و گرانقدر کشور آقای دکتر بازرگانی یکی از با ارزشمندترین اساتیدی بودند که بنده در دوره دکتری عمومی دامپزشکی از محضر ایشان کسب فیض نموده ام، زکات در علم، خلوص در رفتار، خضوع در منش و..... چنان شخصیتی از ایشان ساخته که هر دانشجوئی بعد از فراغت از تحصیل و قرارگرفتن در جایگاه استادی دانشگاه، باز هم در نزد این بزرگوار سر تعظیم فرود می آورد. چه ایشان بعنوان چهره ماندگار معرفی شوند و یا نشوند، همواره در قلوب تمامی دامپزشکان ماندگار می باشند
دکتر همکار
|
-
|
۰۲:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۱
0
0
با سلام و احترام حضور مسئولین محترم حکیم مهر و همکاران بزرگوار
استاد محبوبم آقای دکتر تقی پور بازرگانی، یادم میاد تو کنگره دامپزشکان علوم بالینی سال 84 تشیف آورده بودند ارومیه. چنان متواضعانه با تبسمی شیرین با دانشجویان و همکارانشان برخورد می کردند که هنوز هم بزرگ منشی و شخصیت والای ایشان بصورت خاطره ای شیرین در ذهنم مانده. از خداوند متعال دوام توفیقات و سلامتی استاد را از خداوند متعال مسئلت می نمایم.
ناشناس
|
-
|
۰۶:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۱
0
0
به عنوان کسی که خدا این سعادت را نصیب ام کرد که در زمانی در دانشگاه تهران تحصیل کنم که نه تنها در دوره عمومی و پایان نامه بلکه درتخصص داخلی دام بزرگ هم در محضر ایشان کسب علم و اخلاق کنم، بزرگترین درسی که از استاد سرلوحه زندگی ام قرار دادم و برکت این آموخته را در لحظه لحظه زندگی ام شاهدم، این است: صداقت داشته باشید حتی اگر به ضررتان تمام شود. ایشان نماد بارز انسانی هستند که غیر از خدا از هیچ احدی ابایی ندارند و ملاک عینی حدیث اِعْمَلْ لِدُنْيَاكَ كَأَنَّكَ تَعِيشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لاِخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَداً. دکتر برادران سید
ناشناس
|
-
|
۱۶:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۱
0
1
دست دکتر بازرگانی واقعا بوسیدن داره ولی مسئولین کشور تا کنون این استاد دانشمند و بزرگوار را بعنوان چهره ماندگار معرفی نکرده اند واقعا متاسفم بجنبید وگرنه پشیمانی سودی ندارد هرچند ایشان در قلب همه دانش آموختگان دامپزشکی ماندگارند دوستت دارم استاد تی جان قوربان دامپزشکی از رشت-
دانشجويي سابق دانشگاه تهران
|
-
|
۲۱:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۶
0
0
با سلام به استاد گرامي
اما استاد گرامي باور كنيد الان هم حتي وقتي از پشت كامپيوتر و فاصله چند صد كيلومتري تصوير گراميتان را مبينم بدنم مي لرزد.
شيرازي - آذربايجانشرقي
|
-
|
۲۰:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۰
0
0
درود ها و سپاس خود را نثار استاد بزرگوار دكتر بازرگاني مي نمايم و براي ايشان عمري با بركت از درگاه خداوند آدم و عالم خواستارم . شاد زي مهر افزون اي بنده نيك خدا. شيرازي
دکتر قهرمانی
|
-
|
۲۲:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۲
0
2
خاطره ای از استاد فرزانه دکتر بازرگانی
در دوره دکتری دامپزشکی طبیعتا اساتید زیادی را بعنوان مدرس ملاقات میکنیم ولی تعداد انگشت شماری از انان خاطراتشان در ذهن ماندگار میشود البته احترام کلیه مدرسین زمان تحصیل از دبستان گرفته تا دانشگاه سر جای خود محفوظ و غبار راهشان سرمه ی چشمانمان باد . سال 1360 بود از دانشگاه ارومیه دانشجویان را جهت ادامه تحصیل به دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران معرفی کرده بودند و من یکهفته دیر اطلاع یافته و به دانشکده مراجعه کرده انزمان اقای دکتر بازرگانی که نمیشناختمشان رئیس اموزش بودند وقتی معرفی نامه دانگاه ارومیه را خدمتشان دادم فرمودند یکهفته ای از شروع کلاسها گذشته و شما نمیتوانید ثبت نام کنید سوال کردم چکار کنم فرمودند بروید و ترم بعد بیایید .بسیار رسا صحبت میکردند مقاومت بیفایده بود دفتر کارشان را که در طبقه دوم ساختمان دانشکده دامپزشکی بود ترک کردم و در سالن مدتی قدم زدم نیم ساعتی گذشت ناخود اگاه دوباره به محضرشان برگشتم و بعد از اداس سلام بلافاصله خدمتشان عرض کردم : اقای دکتر من شما را نمیشناسم و از استان دیگری امده ام و اکنون هم که فرمودید بروم و ترم بعد بیایم و من میروم ولی اگر تا ترم بعد در اثر درگیریهای داخلی کردستان کشته شدم قاعدتا نمیتوانم برگردم و شما فکری به حال این تصمیم فعلیتان بکنید و بلافاصله اطاق را ترک کردم هنوز چند قدمی دور نشده بودم دنبالم امدند و دعوت کردند تا موضوع را بیان کنم من هم مطالبی عرض کردم دلشان به حالم سوخت و دستور دادند از من ثبت نام بعمل اید و فرمودند همین امروز عصر هم من با دانشجویان کلاس دارم شما هم بیایید و من انروز اولین بار در کلاس درس ایشان که بیماریهای متابولیک بود شرکت کردم . سالها بعد که من استخدام شدم و ایشان جهت بررسی بیماری افتان گاو به شهرستان محل خدمتم تشریف آورده بودند این خاطره را دوباره خدمتشان بازگو کردم . هر جا هستند خداوند عمر طولانی همراه با سلامت عطایشان فرماید استاد فرزانه ای بود و هست و خواهد بود .دکتر قهرمانی -دامپزشک کورد
نظر شما
ادامه