برای اینکه با چشم خودتان از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را ببینید سری به اتوبان آزادگان، بعد از خلیج فارس، خیابان باغ پرندگان بزنید. در باغ پرندگان انواع و اقسام پرنده‌های زینتی به صورت قانونی و در شکل یک بازارچه، خرید و فروش می‌شود؛ اما در این بازار قرار نیست همه‌چیز به شکل عادی و قانونی باشد بلکه در اینجا علاوه بر اینکه پرنده‌های زینتی خرید و فروش می‌شود، پرنده‌های وحشی و حتی حیوانات دیگر نیز می‌توان پیدا کرد که با قیمت‌های متنوع آن را به خانه تان ببرید؛ حیواناتی که اکثرا خرید و فروش آنها غیر قانونی است و توسط دلال‌های غیرمجاز حیوانات معامله می‌شود.
به گزارش اعتماد، در این بازار برای خرید شیر، خرس، فیل، عقاب و حتی مار و سوسمار با قیمت‌های چند میلیونی می‌توانید به فروشندگانی سفارش دهید و با پیک رایگان درب خانه تحویل بگیرید. جمعه‌ها در این خیابان جای سوزن انداختن نیست. همه با قفس یا کارتن‌های کوچک و بزرگ در حال رفت آمد هستند. عده‌ای می‌خرند و عده‌ای می‌فروشند. فروشندگان از ابتدای خیابان بساط پرندگان رنگارنگ خود را باز کرده‌اند و پرنده بازها دور آنها را گرفته و مشغول چانه‌زنی هستند. قناری و کاسکو عادی‌ترین پرندگانی هستند که در قفس‌ها
به چشم می‌خورند. صدای همهمه آنقدر زیاد است که وقتی با صدای پرندگان آمیخته می‌شود کسی که برای اولین بار به اینجا می‌آید واقعا سرش سوت می‌کشد. کمی که در میان آنها گشت و گذار کنید می‌فهمید که پرنده بازی هم برای خودش دنیایی دارد. یکی از این پرنده‌فروشان آنقدر با عشق غذا در دهان پرندگان تازه از تخم درآمده‌اش می‌گذاشت که انگار مادرشان بود و جوجه‌ها هم یکی یکی دهانشان را باز می‌کردند و منتظر بودند غذا در دهانشان برود. او هم با حوصله‌یی مادرانه به تک‌تک آنها که نزدیک به 20 عدد می‌شد می‌رسید.
پشت بازار دنیای دیگری استعقاب یا شاهین هم دارید؟ برو پشت بازار هر چیزی که بخوای پیدا می‌شود. پشت بازار غوغایی است. انگار که وارد دنیای دیگری شدی. از آسفالت خبری نیست و خاک پوشش زمین است. جمعیت موج می‌زند. کبوتربازها و مرغ و خروس فروش‌ها در اینجا بلبشویی به پا کرده‌اند. هر نوع کبوتری که بخواهید در اینجا پیدا می‌شود. پاپری و کفتر کاکل به سر ساده‌ترین آنهاست. داخل قفس‌ها پر است از کبوتر و دادزن‌هایی که فریاد می‌زنند: «جدا کن سوا کن فقط 8 تومان.» یکی دیگر داد می‌زند 15 هزار تومان. البته کبوترهای خاص‌تری هستند که کفتربازها برای آنها سر و دست می‌شکستند و تا 100 هزار تومان گاه قیمت‌ها می‌رسد.
معرکه‌گیری خروس جنگیهاخروسها با پا و گردن‌های درازشان عشق خروس‌جنگی ها را به وجد می‌آورند. در این میان ناگهان یک نفر برای اینکه بازار گرمی کند معرکه‌ای راه انداخت و دو خروس جنگی را به جان هم انداخت و آنها هم با باز کردن پرهای دور گردنشان عرض اندام کردند و حسابی از خجالت هم درآمدند و مردم، برای تماشا دورتا دور آنها را گرفتند. یکی داد می‌زد «مرغ تخم طلا» و دیگری می‌گفت «مرغ دوزرده دارم» و یکی دیگر می‌گفت «بوقلمون جوان دارم. جوجه شترمرغ بیا ببین دیدنش ضرر نداره» .ماشین‌های پارک شده صندوق عقب بالا زده هم کم نبودند که در میان آن پر بود از جوجه و کبوتر. در این بازار مکاره یک نفر هم با وانت بز و گوسفند آورده بود که البته حسابی هم مشتری داشت.
کبوتر خورد، زدمشسر خیابان پر است از سگ و گربه با هر نژاد و قیمتی. «سگ می‌خواهی؟ بیا این را ببر 40 هزار تومان. » سگ خاکستری پشمالو. چرا اینقدر ارزان؟
«دیگر نمی‌خواهمش برای همین ارزان می‌دهم که برود. چشم‌های سگ خون زده بود.» مریضه؟
«یکی از کبوترها را خورده من هم زدمش!»
«پس معلوم است که سگ خوبی نیست، نمی‌خواهیم.»
«30 تومان با جایش می‌دهم»؛
توله سگ‌های روی هم تلمبار شدهسرخیابان هم برای خود بازاری است. همه با یک عالمه سگ و گربه ایستاده‌اند. از سگ‌های نگهبان تا سگ شکار و خانگی پا کوتاه و مینیاتوری. از 200 هزار تا 2 میلیون تومان قیمت دارند. شماره تلفن و آدرس می‌دهند که اگر مشکلی پیش آمد پس ببری. صندوق عقب تمام ماشین‌ها پر بود از سبدهایی که وقتی در آن را باز می‌کردند چندین توله سگ روی هم تلمبار شده‌اند تا کسی پیدا شود و آنها را بخرد. گربه‌های پرشین هم گوشه‌یی لم داده‌اند و به این بازار شلوغ پر از گرد و خاک نگاه می‌کنند. عده‌یی هم بدون توجه به حیوانات دور هم جمع شده و کارت بازی می‌کنند. صداهای وحشتناک از خودشان درمی‌آورند و حتی یک بار به حد مرگ همدیگر را می‌زنند اما یک نفر نیست آنها را از هم جدا کند!
غیرمجازها!عقاب و شاهین دارید؟ یک نفر نشانی یک مغازه داخل پاساژ را می‌دهد. «ببخشید، شاهین دارید؟» اخم کرد و گفت: «مگر آمدی مرغ بخری اینقدر راحت می‌گی؟ غیر مجازه‌ها!» باصدای آرام‌تر گفتم: «ببخشید، شاهین دارید؟»
«بله، تا چه قیمتی می‌خواهید؟»
قیمتش مهم نیست
«یه شاهین هست که از جوجگیش پیش یک دکتر بزرگ شده، الان کمتر از یک سالشه. دست آموزه. یک میلیون و 500هزار تومان. » عکسش را هم در کامپیوترش نشان می‌دهد.
مامور محیط زیستی؟
«به نظر شما عقاب بهتر است یا شاهین؟»
گفت: «تربیت عقاب سخت‌تر است. شاهین دست آموزتر است و بهتر می‌توان با آن کنار آمد.»
«نظرتان درباره سمندر چیست؟ آخر می‌خواهیم یک هدیه خاص به دوستانمان بدهیم.»
گفت: «یک سمندر دارم حامله است. چهارتا بچه می‌آورد. وارداتی است. پوست زیبایی هم دارد، یک میلیون تومان.»
گفـتـیـم:«بـچه‌هــایــش‌را نمی‌خواهیم.» گفت: «از همین الان 500 هزار تومان هر کدام را پیش خرید می‌کنم برای خودم.»
یکی که آن طرف ایستاده بود، گفت: «دو تا سمندر ایرانی دارم. الان نشانتان می‌دهم اگر خوشتان آمد ارزان‌تر می‌شود خرید.»
رفت و با یک شیشه نوشابه که زیر یک پارچه پنهان کرده بود برگشت و روی آن را برداشت. دو سمندر سبز در آن لم داده بودند. گفت 250 هزار تومان.
«نمی‌خواهم همان شاهین خوب است.»
صاحب مغازه گفت: «مامور محیط زیست نباشی؟ خیلی از مامورها این شکلی می‌آیند و مچ ما را می‌گیرند.»، «نه بابا ما می‌خواهیم برای دوستمان یک هدیه خاص بگیریم.» گفت: «اتفاقا خیلی‌ها برای همین به اینجا می‌آیند یک نفر می‌خواست به دوستش مار زهردار هدیه بدهد، گفتم تو بیشتر دشمنش هستی یا دوست؟»
سوسمار می‌خواهید؟دیدم باب رفاقت باز شده، پرسیدم: «هنوز هم طرفدار شیر و خرس و فیل هست؟»
خندید و گفت: «دیدی مامور محیط زیستی. بله، هنوز هم هستند. حتی سوسمار، کروکودیل و اورانگوتان هم می‌خواهند. اگر می‌خواهی سوسمار 400 هزار تومان، کورکدیل یک میلیون و 500 هزار تومان.» فرق این دو را که پرسیدم، گفت: «سوسمار داخلی است اما کروکودیل وارد می‌کنیم. 40 سانتی متر است، می‌خواهید؟» «اینها که 40 سانت نمی‌مانند می‌شود 4 متر آن‌وقت چکارش کنیم؟»
گفت: «برمی‌گردانی به خودم. همه همین کار را می‌کنند.»
اینها رو کجا نگه می‌دارید؟
نگاهش چرخید روی صورتم و گفت: «باغچه‌ای دارم آنجا نگهداری می‌کنم.»
مردی از لای در گفت: «میمون از دست خریدم.» گفت: «مال من 150 هزار تومان.»
«نمی‌بینیش؟» گفت: «تو رو قبول دارم.»
منم شماره آقای دکتر را گرفتم و رفتم.
با وجود دستگیری‌های فراوان هنوز بازار حیوانات غیرقانونی داغ است.
در بازار پرندگان با وجود آنکه مامورهای محیط زیستی زیاد در رفت و آمد هستند و هر بار هم خبرهایی مبنی بر اینکه خرید و فروش حیوانات وحشی در اینجا انجام می‌گیرد و دستگیری این افراد شنیده می‌شود اما انگار همچنان بازار این طور خرید و فروش‌ها در این مرکز داغ است، مخصوصا روزهای جمعه که جمع سگ و گربه‌ها هم حسابی جمع می‌شود.
